کریم جعفری:
روز گذشته اتفاق جالبی روی داد و در دومین روز از ثبتنام داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری، رئیس دولت مهرورز نهم و دهم رفت و ثبتنام کرد، اقدامی که هر چند خیلیها از آن تعجب کردند، اما هر کسی که شناختی از وی داشت، تعجب چندانی نکرد. ورود او و دوستانش در انتخابات، صرفا برای گلآلود کردن فضا و انتقام گرفتن است و نه چیز بیشتری و باید توجه داشت که این افراد که عقلای قوم هشت سال نسبت به حضور او در قوه اجرایی کشور ایراد میگرفتند، امروز چگونه خود را نشان داده است.
نگارنده معمولا عادت ندارد که چندان به ذکر خاطره در یادداشتهایش بپردازد، اما اینجا میخواهم خاطرهای بیان کنم که مربوط به سال 1384 است. در آن روزها در مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهعنوان کارشناس کار میکردم، حضور روحالله حسینیان که بعدها سمت مشاور امنیتی از رئیس دولت نهم گرفت و همچنین قلیلی که قدرت دستشان بود، باعث ایجاد جوی سنگین در مرکز شده بود. در نشستی که با حضور حسینیان بود، صریح گفتم که رئیسجمهوری که امروز دست رهبر را میبوسد، چهار سال دیگه شاید شانهاش را ببوسد، اما شک نداشته باشید که پس از آن مقابل رهبری خواهد ایستاد. البته این پیشبینی نبود و در تاریخ افراد بسیاری داشتیم که باورشان نمیشد به جایگاهی برسند و پس از آنکه رسیدند چنان خودشان را خراب کردند که از چشم مردم افتادند.
اما آنچه روز گذشته روی داد، بیش از آنکه باعث خوشحالی عقلای قوم شود، خوشحالی دشمنان ایران را در پی داشت، چرا که به باور آنها کسی که بتواند در برابر نظر رهبری بایستد و برای انتخابات فعالیت کند، بدون شک ظرفیت سرمایهگذاری برای براندازی نظام را خواهد داشت. گروهی که بخش عمدهای از اسرار کشور دستشان است و به دلیل نوع نگاه و باورشان شک نداشته باشید که ممکن است آن را هر لحظه رو کنند، کاری که اصلاحطلبان حتی در بدترین شرایط هم به دلیل حس وطندوستی و همچنین برخی باورهای دیگر حاضر به انجام آن نبودند.
با این حال، تحدی احمدینژاد در برابر رهبری و اعلام موضع وی باید مدنظر کسانی قرار گیرد که در طول سالهای حکومتش از او معجزه ساختند و رای به او را از جانب خداوند دانستند. اینها بدانند که حکومتداری با عقل، تدبیر و درایت ممکن است و نمیتوان هر از راه رسیدهای را حمایت کرد و همه ابزارها را در اختیارش گذاشت تا آینده کشور را تیره و تار کند. ما شاید در انتخابات پیشرو موضعگیری خاصی در برابر تایید صلاحیتشدهها نداشته باشیم و البته اهل «گفته بودم» هم نیستیم، اما در مقابل کسانی که ایران را به روز سیاه نشاندند بدون شک خواهیم ایستاد و به سهم خودمان اجازه نخواهیم داد که فضا دوباره کدر و مشوش شود.
نسلی که در دولت نهم و دهم نابود شدند، آسیب دیدند و امروز هنوز هم ویرانههای آن روی ریل قرار نگرفته است، این روزها باید عاقلانهتر تصمیم بگیرند، اینکه آینده را باید چگونه ساخت، دست من و شماست، کسانی که کشور با همه طول و عرضش با حضور در پای صندوق رای به آنها تعلق دارد. کسانی که در سال 1384 و 1388 معجزه هزاره سوم را بر قوه اجرایی کشور با رای خود مسلط کردند، یادشان باشد که در برابر تاریخ باید پاسخگو باشند، هر چند با شعار «بهار و ایران» نمیتوانند سر ملت را شیره بمالند.