
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
استان بوشهر از جمله استانهایی است که از سواحل بکر و بینظیر و همچنین جاذبههای گردشگری طبیعی بیشماری برخوردار است. این استان این پتانسیل را دارد که سالانه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی فراوانی باشد و از این رهگذر، سرمایه و درآمد خوبی را وارد استان کند.
از آنجایی که در سالهای اخیر کشور درگیر تحریمهای کمرشکن بوده، بدیهی است که بخش دولتی برای فعال کردن حوزه گردشگری با چالشهایی روبهرو بوده است اما با وجود همه اینها توانسته در برخی از نقاط کشور با همکاری بخش خصوصی اقامتگاههای بومی در مناطقی که از ظرفیت خوبی در حوزه میراث تاریخی و فرهنگی برخوردار است، ایجاد کند که این کار در جذب گردشگر نقش بسزایی خواهد داشت اما در اینجا یک مساله وجود دارد که ما تا چه میزان توانستهایم از طریق میراث تاریخی و فرهنگی و جاذبههای طبیعی گردشگران را جذب کنیم؟! استان بوشهر که در این زمینه غنی است، آیا توانسته در فصلهایی که آب و هوای معتدل بر استان حاکم است، گردشگران را جذب و از این مسیر درآمدزایی کند یا نگاه بخش خصوصی را به این حوزه معطوف کند؟! در این زمینه برخی از استانها موفق ظاهر شدهاند، مانند استان سیستان و بلوچستان که توانسته با معرفی پتانسیلها و ظرفیتهای این استان، 500 میلیون دلار (معادل 1900 میلیارد تومان) سرمایه برای ساخت یک شهرک گردشگری در چابهار جذب کند. حال با توجه به اینکه استان بوشهر هم در شمال و هم در جنوب استان دارای سواحل ماسهای و بینظیری است، میتواند با جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی به احداث اقامتگاههای بومی و شهرکهای گردشگری اقدام کند. هر چند الان هم در برخی از نقاط استان توانسته اعتماد سرمایهگذاران را جذب کند اما انتظار میرود که این امر با شتاب بیشتری صورت بگیرد. در این خصوص گفتوگویی را با امین نعمتی، پژوهشگر و دانشآموخته رشته مرمت بناها و شهرهای تاریخی و عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر صورت دادیم که در ادامه میآید.
چرا در حوزه گردشگری بهتازگی بحث بومگردی و اقامتگاههای بومی مطرح شده است؟
تا جایی که حافظه من کمک میکند، قدیمیترین گامها در این زمینه به سال 1971 تحت عنوان حفاظت از بیوسفر یونسکو باز میگردد، یک سال بعد در 16 نوامبر 1972 در پاریس کنوانسیون مربوط به حفاظت از میراث جهانی فرهنگی و طبیعی به تصویب رسید، بعد از آن منشور توریسم فرهنگی مصوب نوامبر 1976 بروکسل، سپس کنفرانس ریو به سال 1992 و بعد از آن اصولي براي ثبت و ضبط بناها، مجموعه بناها و محوطهها مصوب يازدهمين اجلاس عمومي ايكوموس در صوفيه 1995 به تصویب رسید که بسیار در زمینه محیط زیست بشری و میراث فرهنگی دارای اهمیت هستند، شاید بتوان گفت پس از پیمان کیوتو در سال ۱۹۹۷، هر چند که این پیمان در مورد گازهای گلخانه ای بود ولی توانست در زمینههای مختلفی نگاه جهانی را برای ورود به قرن 21 تغییر دهد ولی در خصوص میراث بومی بهصورت ویژه باید به منشور میراث ساخته بومی، مصوب دوازدهمین مجمع عمومی ایکوموس در مکزیکو، اکتبر 1999 اشاره کرد. این منشور تاکید دارد که ميراث ساخته شده بومي، نماد و بازتاب بنيادي فرهنگ يك جامعه، ارتباط آن با سرزمين خود و در عين حال بازتاب گوناگوني فرهنگي جهاني است. ادامه این نشستها و بیانیهها از سوی بازوهای مختلف سازمان ملل متحد منجر به نشستی در سال 2002 میشود که به توسعه پایدار و اکوتوریسم یا بومگری میپردازد. البته لازم است ذکر کنیم که برخی اوقات بهدلیل برخی مشکلات زبانی، تشابههاتی دیده میشود که الزاما به یک معنی نیستند. مثلا منشور میراث بومی مکزیکو به واژه Vernacular (بومی) میپردازد ولی بومگردی 2002 به Eco (بوم) نگاه ویژه دارد. بههر حال صحبت امروز ما درباره بومگردی و آن چیزی است که محصول سند 2002 است.
حال این سوال پیش میآید که یک اقامتگاه بومگردی باید چه شرایطی را داشته باشد؟
یک اقامتگاه بومگردی باید معیارها و فاکتورهایی به این شرح داشته باشد: حفاظت از محیط طبیعی و فرهنگی پیرامون، ایجاد کمترین اثر بر محیط طبیعی اطراف اقامتگاه در هنگام ساخت آن، بهرهگیری از معماری و مصالح بومی و داشتن بافت فرهنگی و فیزیکی خاص با توجه و همآهنگ با فرم، منظر و رنگ محیط، استفاده از سیستمهای آبرسانی پایدار و کاهش مصرف آب، به کارگیری روشهایی برای بازیافت زبالههای خشک و دفع دیگر انواع زباله بدون آسیبرسانی به محیط، استفاده از انرژیهای پایدار به روشهای سنتی و به کارگیری انرژیهای نو با استفاده از وسایل مدرن، کار گروهی همراه با بهکارگیری جامعه محلی، ارائه کارگاهها و برنامههای آموزشی ویژه کارکنان، گردشگران و مالکان اقامتگاهها درباره چگونگی حفاظت و برخورد با محیط طبیعی و فرهنگی پیرامون و با شرکت در برنامههای تحقیقاتی، به توسعه پایدار منطقه کمک کنند.
یکی از راههای جذب گردشگر، میتواند معرفی جاذبههای طبیعی هر منطقه باشد به نظر شما ما در این زمینه چقدر موفق ظاهر شدیم؟
اگر نگاهی به موارد 9 گانه معیارها کنیم متاسفانه باید بگوییم که هیچ توفیقی نداشتهایم. به نظر من، مهمترین مشکلات ما در (2) بند نخست است؛ یعنی در بخش حفاظت از محیط طبیعی و فرهنگی و ساخت و مرمت اقامتگاهها بدون تهدید محیط زیست مشکلات زیادی داریم. بخشی مشکلات زیرساختی و بخشی هم مشکل فرهنگی است. رویکرد ارگانهایی مانند اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میتواند بسیار در این زمینه یاریرسان باشد.
اداره کل میراث فرهنگیريال صنایع دستی و گردشگری چگونه میتواند کمک کند؟
میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری متاسفانه نتوانسته در بحث آموزش درست کار کند، آموزش نیروی انسانی یکی از ارکان سازمان میراث فرهنگی است که در اساسنامه آن هم روی آموزش، پژوهش و حفاظت تاکید شده است. اکنون هزینه اقدامات مرمتی در کشور ما بهصورت عام و در بوشهر بهصورت خاص بسیار زیاد است. از طرفی دیگر نگاه به بازسازی بناهای تاریخی کاملا در تضاد سند 2002 انجام میشود، به این صورت که کل یک بنای تاریخی را تخریب و دوباره بازسازی میکنند که این مورد هم با منشورهای مرمتی در تناقض است و هم با سند توسعه پایدار، پس نیاز است که برای آموزش نیروی انسانی اقدامات جدی صورت گیرد.
احداث بومگردی یا اقامتگاههای بومی برای اقامت گردشگران ضروری به نظر میرسد آیا در این زمینه ما توانستهایم سرمایهگذاری کنیم؟
از طرف ارگاهای دولتی متاسفانه بهدلیل وضعیت متشنج اقتصادی در دهه اخیر نتوانستهایم سرمایهگذاری درستی انجام بدهیم، هرچند سعی میشد که روستاهایی بهعنوان روستاهای هدف گردشگری انتخاب شوند که فکر میکنم سه روستا در استان بوشهر هم برای این مورد انتخاب شده بودند ولی الزاما با رویکرد 2002 نبودند. دولت در چند روز اخیر اعلام کرده است که بیش از ۵۰۰ اقامتگاه بومگردی را در کشور اجرا کرده است ولی می بینیم که ما سهمی در این سبد نداریم. در چند سال اخیر در کشور افراد حقیقی ورود به این عرصه کردهاند که این خود جای امیدواری دارد، بهعنوان مثال، شخصی در بافت تاریخی بوشهر اقدام به مرمت بنایی تاریخی کرده است با هدف بومگردی، هرچند از دید من اقدامات صورت گرفته، مطابق با معیارهای ۲۰۰۲ نیستند ولی برای شروع قابل قبول است.
احداث اقامتگاههای بومی برای بوشهر چه مزایایی دارد؟
میتوان این مزایا را به این صورت دستهبندی کرد: فرهنگی: مزیت فرهنگی به این دلیلکه بهدلیل شرایط خاص زندگی این روزها معمولا انتقال مسائل فرهنگی به نسل تازه، ضعیفتر صورت میگیرد، بنابراین وجود اقامتگاهها با توجه به رسالتی که دارند، میتواند افراد را به داشتههای فرهنگی و طبیعیشان نزدیکتر و حساستر کند. اقتصادی: گردش پول در جامعه بهجای سفتهبازی و نگهداری پول در موسسات مالی برای سودگیری، میتواند اقتصاد کشور را حرکت دهد. در سفری که سال گذشته به آلمان داشتم، بهعینه میدیدم که بسیاری از گردشگران لوبک (بندری در نزدیکی هامبورگ) -که در شمال این کشور واقع است- آلمانیهایی هستند که در مناطق دیگر آلمان زندگی میکنند و یک گردش مالی بزرگ در کل این کشور در جریان است حتی تنها اگر گردشگران بومی را در نظر بگیریم. این مورد را در ایران بیشتر میتوانیم ببینیم. رفاهی: با ساخت و پرداخت به اقامتگاههای بومگردی، گزینههای انتخابی شهروندان برای تفریح بیشتر میشود و سلایق مختلف را میتوان پاسخ داد. آموزشی: یکی از معیارهای مهم در اقامتگاههای بومگردی، آموزش است و از طرفی یکی از حفرههای سیستم آموزشی ما اقدامات عملی است. این دو میتوانند در کنار هم دستکم در زمینههای هنری و فرهنگی همدیگر را توانمند سازند و کمک به گفتوگو و فرهنگ رواداری در جامعه: از بند هفت معیارها میتوان فرهنگ گفتوگو در جامعه را در کنار تفاوتهای فرهنگی و جفرافیایی تقویت کرد که این میتواند به وحدت در جامعه کمک کند.
از آنجایی که استان بوشهر دارای سواحل و بکر بینظیر است، بهنظر شما احداث اقامتگاههای بومی در این نقاط چقدر میتواند برای استان درآمدزایی کند و ما چقدر از این فرصت بهره جستهایم؟
مطابق آمار سازمان جهاني گردشگري(WTO) در سال٢٠٠7، با اينکه کشور ايران در مجموعه 10 کشور نخست جهان از لحاظ جاذبههاي گردشگري و جزء پنج کشور نخست جهان از لحاظ جاذبههاي طبيعي است، تنها به ميزان ٠٩/٠ درصد از تعداد و ٠٦/٠ درصد از درآمدهاي گردشگري دنيا را به خود اختصاص داده است. البته این یک آمار کلی و مربوط به نزدیک 10 سال پیش است، درست که وضعیت بهبود یافته ولی تا وضعیت بهینه فاصله زیاد است. در مورد اینکه چقدر درآمد میتواند داشته باشد، نمیتوانم عددی بدهم ولی با توجه به پتانسیلها معتقد هستم که با توجه به هجوم گردشگران به بوشهر بهویژه در ایام نوروز میتوان تصور کرد که بوشهر در این سبد میتواند سهم بسزایی داشته باشد.
به نظر شما کدام نقاط استان برای راهاندازی اقامتگاههای بومی مناسب است و چرا؟
نکتهای که دوست دارم به آن اشاره کنم و از دیدگاه شخصیام میتوان همه موارد مطرح شده را تحت تاثیر قرار دهد، این است که ما بیش از فضاهای کالبدی نیاز به برنامهریزی داریم. ببینید، یک گردشگر چرا از خانهاش بیرون میزند؟ اینجاست که تصمیمسازیها خودش را نشان میدهد، ما باید سناریوسازی کنیم. باید سناریوهای متفاوت و متعددی را در نظر بگیریم تا گردشگری را که اتفاقا این روزها بیشتر مسیرهایش را از طریق کانالهای مجازی انتخاب میکند، بهجای، شیرازها و اصفهانها به بوشهر بکشانیم. من در این زمینه میتوانم با استفاده از ویژگیهای خاص ژئومورفولوژیکی بوشهر نمونههایی را برای شما بیاورم. چون بوشهر بهخاطر ژئومورفولوژی متنوعی که دارد، به یقین میتواند در همه بخشها موفق عمل کند و گردشگران را به خود جذب کند. از دریا شروع کنیم. ما داستانهای بسیاری در مورد دریا داریم که بازگو نشدهاند. زندگی یک شب روی دریا، میتواند دل هر ایرانی ماجراجویی را به لرزه درآورد. در کنار آن روشهای بومی ماهیگیری مانند «مشقل» که اتفاقا با محیط زیست نیز سازگاری دارد یا ماهیگیری با قلاب هم داریم. ساحلهای چشمنواز بوشهر همواره یگانهاند. عظمت خلیج فارس را میتوان در سیراف درک کرد. در کنار آن عظمت فرهنگی ایران را در دره لیر میتوان جستوجو کرد. البته همانگونه که گفته شد، در همه جای بوشهر از خلیج نایبند عسلویه گرفته تا دیلم تنوع در ساحل را داریم. ما چقدر از صنعت خرمای بوشهر استفاده میکنیم؟ برای روستاهای اهرم یا آبپخش اقامتگاههایی را در نظر بگیرید که از فصل «خارک» تا «خرمای قصب» شما میتوانید با مراجعه و اقامت در آنجا، خودتان بهشخصه از درختانی که به این منظور آماده شده است، محصول بچینید و این محصول را در ظرفهای مخصوصی بگذارید که چند خانه آن سوتر پیرمرد یا پیرزنی، با عشق در حال ساختن آن با استفاده از «پیش خرما» است. شاید از یکی از همسایهها بتوانید «عرق طارونه» بگیرید و از دیگری «شیره خرما». ببینید چند نفر از افراد این روستا صاحب شغل میشوند؟ سناریو بالا را به شکلهای مختلفی میتوان برای موارد زیر مطرح کرد ولی بهدلیل اینکه بحث طولانی میشود فقط تعدادی از سرتیترها را مطرح میکنم. کوه نمک جاشک برای ماجراجوها و کوهنوردها بهشت نمکین است! البته «کلوتها» در تنگستان را نباید فراموش کرد. ما از آن بیبهره هستیم، چراکه برایش سناریو نداریم. در خاییز جایی هست که ماهیانی مشهور به دکتر فیش دارد، مردم از مناطق مختلف میآیند تا از خواص درمانی آنها استفاده کنند ولی متاسفانه از زیرساخت مناسب برخوردار نیست. آبگرم اهرم، میراحمد و... آنها هم در معادلات ما جایگاهی ندارند، در صورتی که میتوانستند هر کدام برای خود مانند سرعین اردبیل قطبی برای گرشگران باشند. کشت تنباکو و میل به امتحان آن در مکان نیز یکی از جاذبههای مغفول مانده است. گبههای شول زیبا و چشمنواز هستند یا عبای کردوان خواهان زیادی در شیخنشینها دارد که میطلبد این صنایع دستی مهم استان بوشهر در کنار بومگردی بهتر معرفی شود. در کنار تمام این موارد بندریبودن شهرهایی مانند کنگان، بوشهر، گناوه و دیلم نشان داده است که بهانه خوبی دستکم برای جنوبیهای ایران است تا برای خرید به این شهرها مراجعه کنند. پس اقامتگاههای بومگردی میتوانند نیاز به اقامتگاه را در نبود هتل پاسخ دهند.
چه راهکارهایی برای ارتقای بومگردی در استان میتواند موثر باشد؟
همه باید در این راستا گام برداریم و کمک کنیم. جالب است که در اینجا نکتهای را مطرح کنم، هر چند شما میدانید ولی برای اینکه سایر دوستان نیز آگاهی پیدا کنند، یکی از محورهای اصلی در خصوص توسعه پایدار به «آموزش روزنامهنگاری برای توسعه پایدار» میپردازد که اتفاقا بسیار مفصل است. دلیلش هم این است که روزنامهنگاران حلقه واسط مردم و ارگانهای ملی و جهانی به حساب میآیند. با وجود اینکه نزدیک به 15 سال از سند 2002 میگذرد، ما اکنون به این زمینه ورود پیدا میکنیم و ضرورت دارد که توسعه پایدار و بومگردی از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در خصوص راهکارها میتوان به گروههایی اشاره کرد که میتوانند کمک کنند؛ نهادهایی مانند استانداری اتاق فکری در این زمینه تشکیل دهد و سعی داشته باشد از بودجه استانی مبلغی را به این منظور اختصاص دهد. نهادهایی مانند منابع طبیعی، محیط زیست و میراث فرهنگی بخشهای نظارتی و آموزشی خود را تقویت کنند. بانکها بهویژه بانک گردشگری در این زمینه فعالانهتر ورود کنند برای کمک مالی به کسانی که در این زمینه خواهان فعالیت هستند و دانشگاههای مادر استان از حیث علمی به تهدیدها و فرصتها و راهکارهای بومی بررسیهای لازم را انجام دهند. مردم، با افزایش آگاهی در زمینه توسعه پایدار بهصورت عام و بومگردی بهصورت خاص مطالبات خود را مشخص بیان کنند و در صورت توانایی به این عرصه ورود کنند.