
بامدادجنوب- علی تنگستانی:
ایرانجوان بوشهر همانند سالهای گذشته در خردادماه دچار اختلافات شدید مدیریتی شده است ولی اینبار قضیه خیلی فرق میکند. مثل اینکه برخی از افراد باشگاه بهعنوان نماینده هوادران ایرانجوان خود را معرفی کرده و خواستار این شدهاند که پورکبگانی، مدیرعامل باشگاه سهام خود و همچنین باشگاه را به آنها واگذار کند تا آنها تیمداری کنند، مسالهای که شاید در نگاه اول مثبت به نظر برسد ولی به مرور زمان به ذهنها شک وارد میکند. مدیرعامل باشگاه ایرانجوان که با این موضوع مخالف بود تصمیم که گرفت که طی دو جلسه مساله را حل و فصل کند که در نهایت کار به جلسه سومی رسید که متاسفانه برگزار نشد. البته به دعوت یکی از مسوولان باشگاه ما هم بهعنوان یک رسانه در این جلسه حاضر شدیم تا همه چیز را بهطوری دقیقه به گوش مردم برسانیم.
پس از اینکه جلسه برگزار نشد تصمیم گرفتیم که با مدیر عامل باشگاه در مورد مشکلات پیش آمده گفتوگو کنیم. آقای پورکبگانی در گفتوگو با بامداد جنوب در ابتدا گفت: ابتدا در مورد جلسه روز گذشته بگویم که قرار بود با نفراتی که مخالف حضور بنده در باشگاه ایرانجوان هستند جلسهای برگزار کنیم تا به جمعبندی نهایی برسیم، ولی همانطور که خودتان دیدید آنها در این جلسه حضور نیافتند و این بدین معنی است که احتمالا آنها دیگر حرفی برای گفتن نداشتهاند. در مورد ماجرای کلی این روزهای ایرانجوان هم بگویم که مشکلات مالی در این باشگاه بهشدت افزایش یافته است. حالا نمیدانم چرا آن همه مشکلات بر گردن بنده افتاده است. در همین راستا پنج نفر از کسانی که در ایرانجوان فعالیت میکردند یا هنوز فعالیت میکنند خود را نماینده هواداران ایرانجوان معرفی کرده بودند و تصمیم داشتند که خود تیم ایرانجوان را از ما بگیرند و به نوعی تیمداری کنند.
پورکبگانی در ادامه گفتوگو در اولین جلسه با حضور مخالفان تاکید کرد: در جلسه اول که با آنها برگزار کردیم آنها در مورد مشکلات متعدد و مسائل باشگاه حرفهایی زدند و خوستار این شدند که باشگاه به آنها داده شود و کلیه سهام سهامداران به به هواداران بخشیده شود. ولی بخشید به کدام هودار؟ مگر میشود به این راحتی چنین کاری را انجام داد؟ما شا الله 27 هم سهامدار این باشگاه دارد. میگویند من اشتباه کردهام و نتوانستهام در این مدت کاری برای باشگاه انجام دهم. بله من اشتباه کردهام ولی اشتباه من زمانی رخ داد که با گریه و التماس همین افراد از فرمانداری بوشهر دل کندم به ایرانجوان آمدم. من اشتباه کردهام که آن زمان خیلی روی این مساله فکر نکردهام و سریع تصمیم خود را گرفتم. به هر حال جلسه اول نیمه تمام باقی ماند و همه چیز به جلسه دوم موگول شد.
من سال 85 که آمدم این تیم را مدیریت کنم، باشگاه حدود 400 میلیون تومان بدهی داشت و به همین دلیل نمیتوانست در لیگ دو بازی کند که من این مشکل را حل کردم. حتی موقعی که وارد لیگ یک شدیم، برای دریافت پروانه لیگ یک خودم خرج کردم. آیا واقعا کار اشتباهی کردهام که باید اینطور با بنده برخورد کنند. آنها میگویند که بنده 8 ماه از تیم دوره بودهام. واقعا وقتی این حرف را زدند خندهام گرفت که مگر میشود مدیری این همه مدت از تیم به دور باشد. ببخشید زمانی که سرمربی تیم در اواسط فصل تغییر پیدا کرد چه کسی سعید مفتخر به معرفی گزینه جدید عنوان کرد؟ آقایان شاهد هستند که من کمکاری نکردهام. اگر واقعا من در باشگاه نبودهام چه کسی کارهای مربوط به انتقال بازیکنان و تغییر سرمربی را انجام میداد. یک حرفی بزنند که منطق آن را بپذیرند.
مدیر عامل باشگاه ایرانجوان در مورد جلسه دوم خاطرنشان کرد: در جلسه دوم که بین بنده و آنها و در حضور جمعی از مسوولان باشگاه برگزار شد یکی از همین پنج نفر مخالف که در جلسه حاضر شد که این خود جای تعجب داشت. یعنی او به این نتیجه رسیده بود که هدفهای این گروه راه به جایی نمیبرد. آنها از قبل گفته بودند که «آقای پورکبگانی شما باشگاه را به ما واگذار کن تا شرایط را سر و سامان بدهیم و علاوه بر این مشکلات مالی نیز حل کنیم». آنها به این شکل میخواستند باشگاهداری کنند که یک شرکت راه بیاندازد و باشگاه وارد آن کند تا شاید از این طریق بتوانند تیمداری کنند. من هم وقتی این چنین پیشنهادی را دیدم تصمیم گرفتم در نامهای خطاب به آنها شرایط لازم برای این کار را تشریح که شامل موارد زیر است:
1- مقرر شد که طرف تحویلگیرنده باشگاه بدهی مربوط به آقای پورکبگانی را نقدا و در زمان نقل و انتقال پرداخت نماید
2- بدهی مربوط به بانک پرداخت و یا مشکل آن رفع شود تا دیگر دینی بر گردن سهامداران که نزد بانک ضمانت کردهاند، نباشد .
3- بدهی مربوط به امتیاز باشگاه طی یک فقره چک با فاصله زمانی معین به آقای پورکبگانی تحویل داده شود.
4- مقرر شد تحویلگیرندگان باشگاه راسا نسبت به پرداخت بدهی بازیکنان و کادر فنی و مدیریتی اقدام نمایند .
5- گروه جدید میبایست یک فقره چک به ازای جمع مبلغ بدهیهای دارای چک باشگاه به آقای پورکبگانی تسلیم نماید.
6- تحویلگیرندگان باشگاه میبایست یک فقره چک نیز بابت بدهی های بدون چک به آقای پورکبگانی تحویل دهند .
7- ضمنا مقرر شد در جلسه روز سه شنبه هر دو گروه تحویلگیرنده و تحویلدهنده سهام جهت ادامه روند انتقال چک تضمین تهیه کرده تا در صورت کوتاهی هر کدام از طرفین نسبت به پرداخت خسارت اقدام شود.
ما به آنها تا 23 خردادماه که روز گذشته بود مهلت دادیم که جوابی نهایی خود را بدهند.در نهایت یکی از همین افراد 3 روز پیش و هنگامی که میخواستم وارد مسجد بشوم نامهای که جوابیه آنها در آن بود به بنده داد. من بعد از مطالعه این نامه مخالفت خود را با آن اعلام کردم و مسمم شدم که جلسه روز گذشته حتما برگزار شود تا تکلیف نهایی مشخص شود.
قبلا از اینکه وارد دیگر جزییات شوم، میخواستم این را بگویم که یکی دیگر از بهانههای که این افراد برای رفتن من از باشگاه آورده بودند این بود که بنده بهدلیل مسائل سیاسی باعث شدهام که کمک مالی از سوی نهادها صورت نگیرد. بله من مخالف برخی از مسوولان کشوری یک حذب خاص هستم و شاید همین مساله باعث شده باشد که استانداری و اداره ورزش و جوانان به ما کمک نکند ولی در کل ارائه چنین بهانهای واقعا مسخره است. ببینید یکی دیگر از مسائل که ثابت میکند که این افرد نمیتوانند باشگاه دارد کند، مسائل مربوط به کمک 200 میلیونی اداره ورزش و جوانان بود. متاسفانه این پول به حساب مدیر باشگاه که بنده بودم واریز نشد که جای تعجب دارد. به هر حال مدیر باید وضعیت را دنبال کند ولی در این مساله من کوچک ترین نقش را داشتم. وقتی پول به این افراد شد، از آنها خواستم که با قسمتی از پول بدهیهای برخی از طلبکاران را بدهند. همین الان یکی از طلبکاران کباشگاه مجبور خرج زیادی کند تا بیماری دخترش را درماند کند. مگر این افراد حقی از این پول نداشتند؟ همانطور هم که خودتان میدانید این پول در نهایت بین بازیکنان تیم تقسیم و ریالی از آن برای رفع برخی از بدهیهای باشگاه خرج نشد که این مساله کاملا در نوع خود اشتباه بود. آیا آنها میخواهند اینگونه تیمداری کند؟ اگر شخصی این مسائل را ببیند مطمئنا پی میبرد که هدف تیمداری نیست و مسائل دیگری در کار است. مسالهی دیگری که در اینجا مطرح است این است که این افراد واقعا نماینده چند نفر از هواداران ایرانجوان هستند. ایرانجوان هزاران هوادار دارد ولی نمیدانم چطور این افراد بدون حتی دریافت امضا از سوی هواداران باشگاه خود را نماینده آنها میدادند. در صورتی که آنها فقط نماینده 20 نفر هستند. به هر حال نمیخواهم زیاد درگیر این موضوع بشوم.
در نهایت همانطور که گفتم تصمیم گرفتیم که آخرین جلسه در تاریخ 32 خرداد با حضور برخی از مسوولان باشگاه و افرادی که خواهان دریافت باشگاه هستند برگزار کنیم که همانگونه که خودتان دید هیچ کدام از مخالفین وارد باشگاه نشدند و به همین دلیل جلسهای برگزار نشد. به همین دلیل با توجه به اینکه قبلا بندهایی در رابطه با این موضوعات اعلام کرده بودم، مطمئنا یا پروانه لیگ دسته یک باشگاه را تقدیم فدراسیون خواهیم کرد و پروانه لیگ دسته دو را دریافت خواهیم کرد و یا امتیاز باشگاه را برای فروش میگذاریم. در این مساله هیچ نهادی نمیتواند اعتراض کند چراکه حق این را ندارد و ما در این مساله کاملا آزاد هستیم. به هر حال ما تمام تلاش خود را کردیم که با این افراد به نتیجه لازم برسیم ولی آنها خود نخواستند و به همین دلیل ما مجبوریم روش خود را دنبال کنیم.
با توجه به سخنان آقای پورکبگانی، به احتمال زیاد طی دو روز آینده امتیاز باشگاه ایرانجوان برای فروش گذاشته میشود که این مساله در نوع خود واقعا ناراحت کننده است. چراکه ایرانجوان در سالهای اخیر بازیکنان با استعداد زیادی به فوتبال ما معرفی کرد بود و واقعا حیف است چنین اتفاقی در این تیم رخ بدهد آن هم از روی اجبار. باید ببینیم که در نهایت چه اتفاقی در این باشگاه رخ میدهد.