مواظب باشیم تئاتر استان به ناکجاآباد نرود
کد خبر: ۸۳۲۳
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۰۷ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۶
حسن مختارزاده در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

مواظب باشیم تئاتر استان به ناکجاآباد نرود

شهرستان کنگان پرجمعیت‎ترین شهرستان جنوبی استان بوشهر است. شهرستانی که علاوه بر این‎که پذیرای صنایع گازی است، در هنر نیز سخن بسیار دارد. هنرمندان این شهرستان می‏کوشند همپای سایر هنرمندان استان به کمک هنر قابلیت‎ها و ظرفیت‏های خود را به نمایش بگذارند.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
شهرستان کنگان پرجمعیت‎ترین شهرستان جنوبی استان بوشهر است. شهرستانی که علاوه بر این‎که پذیرای صنایع گازی است، در هنر نیز سخن بسیار دارد. هنرمندان این شهرستان می‏کوشند همپای سایر هنرمندان استان به کمک هنر قابلیت‎ها و ظرفیت‏های خود را به نمایش بگذارند. هرچند در برخی از حوزه‎ها انتظار می‎رود که فعال‎تر و پرانگیزه‌تر ظاهر شوند. حسن مختارزاده که یکی از نمایشنامه‏نویس‌های مطرح بوشهر به شمار می‏رود، چند سالی است که ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان را عهده‏دار است. او در خصوص وضعیت هنر شهرستان‏ها معتقد است که اینک بسیاری از شهرستان‏ها در حوزه زیرساخت‎های فرهنگی و هنری کمتر مشکل دارند اما در حوزه برنامه‎ریزی باید موثرتر ظاهر شوند. 

مختارزاده که عمده فعالیت هنری‎اش به داستان‎نویسی و نمایشنامه‌نویسی ختم می‏شود، می‎کوشد به سهم خود در پویایی هنر و فرهنگ استان نقش داشته باشد. این نویسنده بارها در جشنواره‎ها و همایش‎های معتبر درخشیده است. داستان «شبانه هفتم» وی در سال 79 به‌عنوان داستان برتر همایش داستان‌های بومی کشور در سیستان و بلوچستان برگزیده شد. داستان «طوقی» مختارزاده که در خصوص ادبیات جبهه و جنگ است نیز در همایش ملی داستان‌های مقاومت (هرمزگان) مقام برتر جشنواره را به خود اختصاص داد. داستان «پیراهنی برای وهاب» نیز در جشنواره ملی ادبیات مقاومت داستان برگزیده شد اما موفقیت‎های این نمایشنامه‎نویس به اینجا ختم نمی‎شود و یک داستان او به نام «قصه‌ای برای زیور» به همراه داستان‌های نویسندگان بزرگی چون صادق چوبک، رسول پرویزی، محمدرضا صفدری، علی دشتی و ... به‌عنوان داستان برگزیده بوشهر در کتابی به‌نام «کتاب بیست» چاپ شده است .این هنرمند که بعدها به نمایشنامه‏نویسی روی می‎آورد، چند سالی را در دیّر به‎سر برده و در واقع پایه‎گذار تئاتر این شهرستان در سال‎های بعد از انقلاب به شمار می‎رود. گفت‎وگویی را با حسن مختارزاده صورت دادیم که در ادامه می‎آید.

چند سال است که به هنر تئاتر روی آورده‏‎اید و چگونه جذب این هنر شدید؟
بیش از سی سال است که همراه و هم‌نفس تئاتر استان، تئاتر کشور و دستاوردهای آن را دنبال می‌کنم و چند سالی هم است که فقط کار نوشتن نمایشنامه را در برنامه دارم. چگونگی جذب شدن به این حوزه هم با داستان‌نویسی من شروع شد، این‌که در تعدادی از داستان‌ها، حس کردم قابلیت‌های نمایشی موجود است، همین هم شد آغاز حرکت و شخصیت‌های داستان‌ها شدند کاراکترهای نمایشی. البته علاقه و رویکرد ذهنی من داستان‌نویسی است، سپس نمایشنامه‌نویسی و هنوز هم بر این امر مشغول هستم. خب گاه فضای موجود را در اجرا آن موضوع یا طرح که تبدیل به یک اثر نمایشی شده، می‌دیدم، مثل درگیرهای انسان و طبیعت در «عروس دریا»، «کوخت رقص آتش»، «رقص باد»، یا انسان با خود مثل «فریاد سایه‌ها»، «آوای غریب»، در «پیر بوا»، «سوپ کرفس» و «یک اتفاق ساده»، انسان و جامعه پیرامونی در «بچه‌های خیابان آرزو»، انسان و زندگی، در «مجلس آرش‌خوانی» و... . سپاسگزارم از هنرمندانی که در اوج کمبودهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری همیارم بودند. هنرمندان نیک‌اندیش دیّری که بستر کنونی تئاتر این بندر بر پایه تلاش ایثارگرانه آنان بود تا هنرمندان کنگانی که همگام و همراه با من هستند.

در تئاتر بیشتر به اجرا توجه دارید یا نوشتن؟ چرا؟
همیشه و همه حال نوشتن، زیرا در نوشتن خود می‌مانی و خود، بی‌هیچ رنگ و لعاب محیط پیرامونی، ستیز انسان و اندیشه که این یک سوی قضیه است و سوی دیگر دغدغه‌هایی است که در فرصت مناسب اشاره می‌کنم.

بیشتر به نوشتن نمایش در چه ژانری علاقه دارید؟ جنوب و آداب و رسومش چقدر در نوشته‏های شما منعکس شده است؟
همیشه بومی‌نویس بوده و گاه اندکی در فضای دیگر. معتقدم این استان از نگاه بومی اینقدر قابلیت‌های هنری دارد که در صورت دستیابی اصولی به این گنج گرانبها می‌توان شاهد شاهکارهای ادبی شد که متاسفانه بیشتر تفکراتمان را روتین‌وار صرف این امور کرده و از اصل پژوهش به‌دور افتاده‌ایم.

تئاتر بوشهر را در سال‎های اخیر چکونه ارزیابی می‌کنید؟
ببینید، استان بوشهر استانی زرخیز است به معنای تمام و کمال و این ادعا نه شعار است نه غلو، این استان در اقتصاد، صنعت، طبیعت، تجارت، علم، هنر، فرهنگ و... حرف کافی برای گفتن دارد. استانی که دارای هویت است، ریشه‌دار است، اصالت دارد اما... درونش ما را بسوزاند و برونش دیگران را، البته دیگران در حال استخراج و بهره‌برداری این دُر گرانقدر هستند و ما به‌دلیل چرخش به دور خود همواره اندر خم یک کوچه‌ایم. کلام را کوتاه کنم که در صورت ادامه بحث، اعصاب از ما بهتران آشفته‌بازاری خواهد شد، بگذریم. در وادی نمایش نیز این استان دارای بن‌مایه قوی است، از محیط بیرونی که طبیعت هزار نقش و نگار است تا درون که دغدغه‌های پر از رمز و راز، از سوژه‌های بکر تا آدم‌هایی که دیگرانش بهتر شناسند تا اهل محل.
 اهل محل یا خود را به خواب می‌زنند یا خواب آشفته می‌بینند با در صحنه هستند، از تلاش و فعالیت نمایش استان و جماعتش که بگذریم، باید گفت حال و روزش همان دیوارهای رنگ و لعاب‌دار‌ است نه چیز دیگر. تعاریف به‌دور از واقعیت‌ها، قومی‌گرایی و دسته‌بندی است و این یعنی افت؛ افتی که همواره در طول تاریخ با هنر نمایش همراه است و همگام و دل زخمی من از آن است که حیف و صد حیف از به هدر رفتن پتانسیل ارزشمند و گرانقدری که در این حوزه وجود دارد و زخم خورده این مدل مدیریت می‌شود. مدیریت این پتانسیل عظیم، اجرای چند نمایش در پلاتو‌ها و جشنواره‌های زور زورکی نیست که چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه پلاتو و سالن باشد، چه نباشد، چه اعتبار باشد یا نباشد، اهلش به کار خواهند بود و هستند. مدیریت این امور یعنی بستر‌سازی مناسب با همیاری صاحبان فن، اولا در مرکز استان به‌عنوان ستاد مرکزی و سپس شهرستان‌ها و برنامه‌ریزی مدون و جامع با حمایت کلان مسوولان مرتبط، بقیه ورجه و ورجه کردن است، این یک واقعیتی است، در بوق و کرنا دمیدن است اما هنرمندانی که به‌دور از همه این زخم‌ها در تلاش بودند و تکاپو، را دست می‌بوسم اما این نشان از بوشهر قدرتمند در عرصه نمایش نیست، ایجاد بستر مناسب برای حضور کپی‌کارها و بی‌سوادان، مجموعه این مقوله را به ناکجا‌آباد خواهد برد و خواهد کشاند.

قابیلت‎های هنرهای تئاتر کدام است؟
اگر این هنر به‌درستی بسترسازی شود، اگر به‌درستی همیاری شود، اگر مجموعه کلان مدیریت اجرائی به حمایت مجریان امر برخیزند، اگر سامان‌دهی بر اساس داده‌های علنی باشد، اگر آموزش و سواد سرلوحه امر قرار گیرد، به یقین در مقوله‌های مختلف جامعه و اجتماع تاثیرگذار خواهد بود. یک اثر هنری کارشناسی شده ثابت کرده که از ده‌ها مجلس وعظ و سخنرانی و همایش و سمینار، با آن همه اعتبار هزینه‌شده کارامدتر و قابلیت علمی، منطقی و عاطفی والاتر است. جامعه نیاز به تنوع اندیشه‌ها دارد و این امر میسر نمی‎شود جز با حمایت از مقوله هنر در تمامی مراحل زندگی، البته با راهکارها و برنامه‌های کارشناسی شده و تخصصی.

آیا هنر توانسته در جنوب به خصوص استان بوشهر مخاطبان خودش را پیدا کند؟
این یک بحث کارشناسی شده را طالب است و اندک فرصت محال، در وهله اول باید نوع نگاه مسوولان اجرائی را در این مدل نگاه دید، چقدر اهمیت داده شده، آیا این اهمیت زیربنایی است یا باری به هر جهت، چقدر بستر فراهم شده؟ می‌بینیم که خیر هنوز این اتفاق رخ نداده است. آنچه که موجود است برنامه روتین است و بس. وگرنه در خانه به خانه جنوبی‌زاده‌ها هنر عضو اصلی خانواده و به قولی سبد غذایی است، نیاز به این همه مجتمع و دم و دستگاه ندارد، محافل و مجالس و آیین و بوم سرتاسر مرز پرگهر جنوب‌زاده هنر دارای قابلیت کلان هنر است اما خب... .

چالش‌هایی که تئاتر شهرستان‎ها با آن دست‎به گریبان هستند، کدام است؟
چالش در هر منطقه شاید تعریف خاص خود را دارد، در هر منطقه یک مدل اجرائی وجود دارد ولی در کل در حال حاضر تقریبا تمامی شهرستان‌ها از نظر سخت‌افزاری با حمایت فرمانداران، کمیته برنامه‌ریزی شهرستان و استان و تلاش مدیران شهرستان و اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان روزهای خوبی را می‌گذرانند، می‌شود به آینده هم امیدوار بود که این حق لازم و شایسته هنرمندان سرزمین نفت وگاز و دریا و گمرکات آن‌چنانی است و تقدیر می‌کنم از این حمایت اما خوب هنر به‌ویژه هنر نمایش همواره گرفتار چالش بوده و هست. باید خانواده نمایش با تبحر کامل، هم‌اندیشی، همیاری، استفاده از امکانات موجود، کارشناسان خوشفکر، ورود و خروج قابل قبولی در مقوله این چالش‌ها صورت بدهد.

در سال‎های اخیر آیا هنرمندان شهرستانی موفق شده‌اند که هنر خود را به خوبی به نمایش بگذارند؟
در شهرستان کنگان با توجه به همدلی دوستان ما شاهد اتفاقات خوبی بوده و خواهیم بود، رخدادهای نمایشی بر اساس برنامه‌ریزی‌هایی که شده، در حال ارائه خروجی‌های قابل قبول است، برای من که ریشه‌ای هر موضوع و مقوله فرهنگی و هنری را دنبال می‌کنم، موفقیت‌های اصلی را این گروه‌ها به‌دست می‌آورند، زیرا که هدف اجرا را مردم می‌دانند و بس، زیرا خیلی وقت است که جشنواره‌ها سکوی پرتاب موفقیت نیستند، جشنواره‌ها در این سال‌ها یا بازار ارز هستند یا دوشنبه‌بازار و سه‌شبه بازار و امثال آن. پول اولویت اصلی است، بنابراین طرح بحث را زیاد جایز نمی‌دانم اما به هنرمندان شهرستانم که اصل هستند نه کپی افتخار می‌کنم.

آیا راهیابی گروه‎های تئاتر شهرستان‎ها به جشنواره‎های معتبر ملی و بین‌المللی می‌تواند در ارتقای کیفیت آثار تولید شده داشته باشد؟
این واژه‌ها و تعبیرات که متاسفانه چندی است وارد ادبیات محاوره تئاتر کشور و استان شده‌، واژه‌ها و تعابیر دهان‌پرکنی است که نه‌تنها تاثیرگذار در راستای رشد و قابلیت‌ها نشده، بلکه موجب کل‌دهی شخصیت کاذب دیگری در اهالی نمایش شده که شخصیت اصلی خویش را گم کرده‌اند، زیرا اتفاق خاصی بر مبنای خاصی رخ نمی‌دهد، در بخشی که دو تا سه تماشاچی حضور یابد، قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟!! امسال تنها با یک کار از داشته‌های علمی استان تقریبا دفاع شد. اصل مطلب عالی است، این‌که شهرستان و یا گروهی در مرکز استان راهی این مقوله می‌گردد، افتخاری خجسته است اما چگونگی‌اش را نیز دریابیم، گروه اعزام شده نباید به مسلخ‌گاه مدرن برده شود که آن را با هزار ترفند برده‌اند و در بیغوله‌سرای مرکز به هیچ رهایشان کرده‌اند، هرچند که عده‌ای از این نمد... بگذارید تا بگذرم.

نظر شما در خصوص علی غلامی و پرویز هوشمند، هنرمندان نسل پیشین تئاتر دیّر چیست؟
اساتید گرامی و صاحبان فکر و دغدغه‌داران خوش نام و نشان علی غلامی و پرویز هوشمند گنج‌های نهفته در کلان استان خفته در خود، یکی را بی‌حرمتی یاران که بر این استان است، دور می‌دارد به خویش و دیگری را خموش می‌دارد به خویش که اگر نبود این حال و روزشان به بود مکانشان بدین نشان.

سخن پایانی؟
سپاس ویژه از شما و دست‌اندر‌کاران روزنامه وزین بامداد جنوب و پوزش از کلام، در محضر یاران، سپاس از جماعت به راستین نمایش استان، آنان که دل در گروه عشق حقیقی این مقوله بزرگ و ارزشمند دارند؛ آنان‌که به بهایش نداده و نمی‌دهند این در گرانقدر را، آنان‌که کپی نیستند و اصلند بر این وادی. مسیر سخت است وجانکاه. درونمان آتش برونمان سنگ، تلاشتان پایدار، نگاهتان مهر، صبرتان مانا باد.

نظرات بینندگان