
بامدادجنوب- علی تنگستانی:
این روزها خبرهای داغی در مورد تیمهای بوشهری و مربیان روی سایتهای استانی پیچیده است. یکی از این خبرها حضور سرمربی سابق ایرانجوان، محمود خرمزی در تیم فجر شهید سپاسی شیراز است که روز گذشته در این صفحه خواندید. مربی که سال گذشته سختیهای زیادی در ایرانجوان کشید و بدون گفتن حرفی از این تیم رفت و خود را از حاشیهها بهدور کرد. در همین حال، ما امروز به سراغ این مربی خوشنام بوشهری رفتیم تا از آخرین وضعیتش پیرامون مذاکرات با فجر سپاسی آگاه شویم. خرمزی همچنین در مورد برخی از مسائل موجود در ایرانجوان و پرونده انتقال مهدی قائدی صحبتهای جالبی کرد که در ادامه میتوانید آن را بخوانید.
محمود خرمزی در گفتوگو با بامداد جنوب در ابتدا در مورد پیشنهاد فجر سپاسی برای سرمربیگری در این تیم، گفت: در این مورد با مسوولان فجر صحبتهایی کردهایم و مذاکراتی انجام شده است ولی تا زمانی که قرارداد نهایی را با مسوولان باشگاه امضاء نکنم، دوست ندارم صحبتی کنم، چراکه صلاح نیست که چیزی که نهایی نشده در موردش صحبت کرد.
سرمربی سابق ایرانجوان در ادامه در مورد وضعیت این روزهای ایرانجوان تصریح کرد: من واقعا نمیدانم در مورد ایرانجوان چه بگویم ولی حرفم با مسوول مربوطه این است که یک نفر میتواند به تنهایی در مورد باشگاه تصمیم بگیرد؟ ایرانجوان یک تیم مردمی است و بهنظر من آنها باید بگذارند که مردم در این مورد تصمیم بگیرند. البته من در قضایا نیستم که ببینیم چه کسی حرف حق را میزند. من حدود پنج تا شش ماه در این باشگاه کار کردهام و تقریبا در آن زمان از همه مسائل به وجود آمده آگاه بودم ولی حالا وقتش است که برخی حرفها را بزنم. ببینید ایرانجوان تیم دوستداشتنی است و من هم بهعنوان یک بوشهری، هم ایرانجوان، هم شاهین و همه تمام بوشهر را دوست دارم، چراکه باعث پیشرفت فوتبال من شدهاند و این مساله حقیقتی است که من هیچ وقت فراموش نمیکنم اما بهنظر من در این سالها در حق ایرانجوان بیانصافی شده است و میتوان اینطور تصور کرد که ایرانجوان تنها است ولی نمیدانم دلیل آن چیست ولی بهنظرم مقصر اصلی این قضایا یا سهامداران هستند یا کسانی که پیرامون باشگاه میگردند و نمیخواهند این باشگاه به جایی برسد. این وسط یک قضیه است و آن هم این است که مردم بوشهر واقعا این تیم را خیلی دوست داشتند و من به چشم خودم دیدهام که هواداران ایرانجوان، چه در سرما و چه در گرما به ورزشگاه میآمدند و از این تیم حمایت میکردند. به نظر من مسوولان و کسانی که در راس ایرانجوان هستند باید به نظر مردم احترام بگذارند. من فکر میکنم آنها به مردم احترام نمیگذارند و لج و لجبازی دارد ایرانجوان را به نابودی میکشاند. من فقط در همین حد میتوانم بگویم.
در حالی که دو هفته از انتقال مهدی قائدی به باشگاه استقلال گذشته است خرمزی واکنش جالبی به این مساله نشان داد.. وی در مورد این انتقال خاطرنشان کرد: در مورد مهدی قائدی چیزی در دلم است که بایستی آن را بگویم. متاسفانه بعد از اینکه من از مهدی خواستم به ایرانجوان و در تمرینات تیم شرکت کرد، وی خیلی صاحب در باشگاه پیدا کرد آن هم در صورتی که قبل از من، آقای مهدی قائدی هیچ صاحبی نداشت و این حرف من یک گلایه است. ابتدا در مورد شناسایی مهدی قائدی میگویم. ما قرار بود با یک تیم محلی از محله هلالی بازی کنیم، چراکه در شرایطی بودیم که تیمی حاضر نمیشد با ما مسابقه بدهد. به همین دلیل من از دوستمان خواهش کردم یک تیم تشکیل دهد که با آن تیم مسابقه بدهیم. وی تیمی متشکل از چند بازیکن مستعد و آیندهدار تشکیل داد. آقای مهدی قائدی که برای اولینبار بود او را میدیدم، در تیم محله هلالی بازی میکرد. تنها یک نفر به نام آقای محمود آرامش که یکی از دستیاران من بود، از ما خواست که دقت بیشتری روی بازی این بازیکن داشته باشیم. واقعیت این بود که مهدی نه قراردادی با ایرانجوان داشت و نه ایرانجوان با او صحبت کرده بود. من همان روز از وی خواستم که فردای بازی یک گفتوگو خصوصی در زمین شماره یک ورزشگاه شهید بهشتی داشته باشیم که این اتفاق هم رخ داد و میتوانید از خود او هم در این مورد بپرسید. من در این جلسه به مهدی گفتم که «آقا مهدی اگر امکانش است مشخصات و مدارک لازم برای ما بیاوری تا بتوانیم مجوز حضورت را در تمرینات ایرانجوان صادر کنیم». قائدی پس از این حرف به من گفت که «یعنی در تمرینات ایرانجوان شرکت کنم؟» که من این حرف را تایید کردم. آن موقع آقای غلامزاده سرپرست باشگاه ایرانجوان بود (که آدم زحمتکشی بود و من بهشخصه بهخاطر کارهایی که برایم انجام داد از او تشکر میکنم) و من مهدی را نزد او بردم تا قرارداد را امضا کند و بدین ترتیب او سهمیه جوانان ما شد و پس از آن به عضویت جوانان ایرانجوان در آمد. البته من از مربی تیم توحید بوشهر درخواست کردم که رضایتنامه مهدی قائدی را برای حضور در ایرانجوان صادر کند.
سرمربی سابق ایرانجوان در این مورد تصریح کرد: مربی توحید با توجه به احترامی که برای من قائل بود و فهمید که مهدی میخواهد در تیم بزرگسالان ایرانجوان بازی کند، رضایتنامه را صادر کرد تا مهدی رسما عضو تیم ایرانجوان شود. متاسفانه بعدا اتفاقی در مورد این مسائل رخ داد که من نمیخواهم در مورد آن صحبتی کنم. بحث بعد من این است که آنها مهدی قائدی را به باشگاه استقلال تهران فروختند پولی خوبی از این انتقال بهدست آوردند. من زمانی که در ایرانجوان بودم از جیب شخصی خودم هم برای به موفقیت رسیدن تیم هزینه کردم اما آقایانکه مهدی را با هر قیمتی فروختند، حتی «یک دستت درد نکند» به ما نگفتند که هیچ، از آن پولی که از انتقال مهدی بهدست آوردند (به پاس اینکه من مهدی را به تیم ایرانجوان معرفی کرده بودم و علاوه بر این همانطور که گفتم از جیب خودم برای پیشرفت باشگاه خرج کردم)، چیزی به من ندادند. آنها بابامحمدی را نیم فصل با قیمت 60 میلیون به پارس جنوبی فروختند ولی مطالبات من را پرداخت نکردند. شما به بازیکنانی که من به ایرانجوان آورده بودم توجه کنید آن هم در زمانی که هیچ کس فکر نمیکرد که ایرانجوان بسته شود. حجت اسلامی به استقلال خوزستان، مهدی قائدی به استقلال تهران، حسن شوشتری به گل گهر سیرجان و علی دهقان به سپیدرود رشت پیوستند. این انتقالها نشان میدهد که من بازیکنان خوبی به ایرانجوان آورده بودم اما همانطور که گفتم مسوولان باشگاه حتی حاضر نشدند که یک تشکر از بنده کنند. حال بهنظر شما، باشگاه ایرانجوان با این وضعیت سر و سامان میگیرد؟ وقتی که انسانیت و صداقت در کار نباشد، این باشگاه سر و سامان میگیرد؟ همه مردم و هواداران ایرانجوان میدانند که بدهیهای این باشگاه سال به سال افزایش مییابد؛ چراکه مسوولان باشگاه نمیتوانند برنامهریزی دقیقی کنند.
خرمزی در پایان گفتوگو خاطرنشان کرد: نزدیک به 50 نفر برای باشگاه ایرانجوان تصمیم میگیرند. این حرف من کاملا درست است. چرا باید در چنین باشگاهی این همه آدم برای آن باشگاه تصمیم بگیرند. کجای کشور ما چنین تیمی وجود دارد که 50 نفر برای سرنوشت آن باشگاه تصمیم بگیرند؟ اصلا چنین موردی نداریم، اما خواهشی که از مسوولان دارم این است که حداقل دلشان برای مردم و هواداران ایرانجوان بسوزد، چراکه این هواداران واقعا گناه دارند. ایرانجوان تیمی است که بازیکنساز است آن هم در کشوری که تعداد چنین تیمهایی در آن واقعا کم است. نکته جالب این است که این تیم در لیگ یک نیز حضور دارد و در سال تمام تیمهای لیگ برتری نگاهشان به ایرانجوان است. پس چرا نباید بعضیها به این تیم احترام بگذارند؟ چرا این افراد به مردم احترام نمیگذارند؟ چرا آنها فقط فکر خودشان هستند؟ همانطور که گفتم آنها باید به همه احترام بگذارند مخصوصا به خبرنگارانی که ایرانجوان را دوست دارند. متاسفانه این افراد کارهای میکنند که باعث شده ایرانجوان از چشم بسیاری بیافتد.