
بامدادجنوب- سیفعلی موسیزاده:
آتنا اصلانی کودک معصومی که در پارس آباد مغان شمالی ترین شهر ایران گرفتار چنگال گرگصفتی شده و جان باخت اکنون قصه تلخش غصه نه تنها شهرستان پارس آباد بلکه تمام ایران زمین و ایرانیان شده است.
آتنای معصوم که زیبایی چهره اش به «مغان جیرانی» آهوی مغان تعبیر میشود در اوج بازیگوشی کودکانه اشآخرین بار برای جرعهای آب به سمت کسی رفت که طینتی شیطانی داشت و آتنا نمیدانست که این آخرین جرعه او خواهد بود.
آتنا مطلومانه جان باخت در حالی که در 23 سه روز از ناپدید شدنش هزاران لب و دل در اقصی نقاط ایران برای پیدا شدنش دعا میکردند و چه تراژدی غمانگیزی بود وقتی که جسم بیجان آهوی مغان از داخل ساک پنهان شده زیر خاک در بشکهای بیرون آورده شد.
ماجرا چگونه آغاز شد
حدود 23 روز پیش چهره معصوم و زیبای دخترکی بر صفحه گروههای مجازی نقش بست که خانواه و همشهریانش از گم شدن او خبر داده و از هموطنان برای یافتنش استمداد میخواستند. معصومیت چهره دخترک بلافاصله همه را تحت تاثیر قرار داد و از همان روز تمامی شهر پارسآباد مغان برای یافتن آتنای کوچک بسیج شدند. شهروندان پارسآبادی از آن روز منزل پدری آتنا را ترک نکردند، پدری که پشت وانت برای امر معاش خانواده لباس میفروخت و گفته میشود آتنا آن روز برای دیدن او از خانه خارج و ناپدید شده بود.
توجه افکار عمومی آتنا را از مرزهای استان بیرون کرده و چهرهای ملی به او داد، آتنا پروفایل هزاران گروه و کانال در فضای مجازی شد و کمپینهای مختلفی در فضای مجازی برای یافتنش آغاز شد. نیروی انتظامی، مسوولان سیاسی و قضایی برای یافتن آتنا بسیج شدند، نیروهای ویژه اداره آگاهی از مرکز استان اردبیل عازم شهر مرزی پارسآباد مغان شدند و پرونده قضایی آتنا برای بررسی سریعتر و جامع به مرکز استان ارجاع شد.
عصر دوشنبه بود که با پخش خبری شهر پارسآباد به هم ریخت، در حالی که همه منتظر یافتن گمشده مغان بودند، جسد بیجان آتنا در پارکینگ شیطان صفتی پیدا شد، جسدی که پس از مرگ در ساکی جا گرفته و در بشکهای زیر خاک پنهان شده بود.
قاتل کیست، حقیقت چه بود
فضای احساسی حاکم بر جامعه بویژه در فضای مجازی اخبار و شایعات بیشماری در این باره روایت میکند اما بر اساس اطلاعات دریافتی و توضیحات مقامهای رسمی، قاتل دارای مغازهای رنگرزی در محلهای بوده که آتنا با خانوادهاش در آنجا زندگی میکرده و دختر کوچولو چندبار در مسیر مدرسه از این مغازه آب نیز خورده بود. قاتل در اعترافهایش مدعی شده که در روز واقعه قصد سرقت النگوهای آتنا را که برای خوردن آب به مغازهاش آمده بود داشته و برای اینکه جلوی فریادهای آتنا را بگیرد دهان او را بسته و این عمل را ندانسته آنقدر ادامه داده که باعث قطع مسیر تنفس و در نتیجه جان باختن دخترک شده است. اما این حکایت با آن چیزی که دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل روایت میکند، تفاوت دارد.
ناصر عتباتی در آخرین گفتوگوی خود به خبرنگار ایرنا گفت: تیم چهار نفره پزشکی که جسد آتنا اصلانی را معاینه کرده آثار آزار و اذیت جنسی را تایید کرده است. قاتل 42 ساله، متاهل، دارای فرزند و سابقهدار است که مرتکب چنین جرمی شده است. قاتل پنج روز بعد از دزدیده شدن آتنا مورد ظن ماموران قرار گرفته و بازداشت و تحت بازجویی قرار داشت. وی جسد دختربچه را به طور ماهرانهای در پارکینگ خودروی خود جاسازی کرده بود.
ماموران چگونه به قاتل مشکوک شدند
بر اساس گزارش مسوولان ذیربط، ماموران پلیس آگاهی پس از بررسی چندین باره دوربینهای محل تردد آتنا به قاتل که در محل مغازه رنگرزی داشت مشکوک شده و وی را بازداشت کردند.
در بررسی دوربینها تصاویر آتنا تا نزدیکیهای مغازه رنگرزی مشاهده میشود ولی پس از این مغازه دیگر اثری از آتنا نیست، با توجه به اینکه مغازه قاتل در محدوده ضبط دوربینی نبوده ورود آتنا به مغازه قاتل مشخص نبود اما بررسی دیگر دوربینها ماموران را به قاتل که دارای سابقه کیفری نیز بوده مشکوک کرده و وی دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت.
پس از گذشت روزها و بررسیهای کارشناسانه، ماموران بالاخره در بازرسی از پارکینگ خودرو قاتل متوجه بشکهای پلاستیکی شده و با بازرسی آن جسد آتنا را در درون ساک و در حالی که زیر خاک پنهان شده کشف و قاتل نیز پس از این مجبور به اعتراف شد.
قصه آتنا غصه ای برای ایرانیان
جان باختن مظلومانه آتنا، بلافاصله این خبر را در راس اخبار کشور قرار داده و سیل پیامها، اظهار نظرها و حتی شایعات در این زمینه در رسانهها و فضای مجازی سرازیر شد. مردم منطقه نیر در ابتدا واکنشی خشمآلود به موضوع داشته و شهروندان پارسآبادی در همان روز حادثه به مغازه رنگرزی قاتل حملهور شده و آن را سنگباران کرده و در شعارهایی خواستار اعدام قاتل شدند.
مغان در روز دفن و خاکسپاری آتنا یکپارچه عزادار شد و مردم شهر همه برای دفن دخترک هفت ساله خود در مزارش حضور یافتند که اکنون آتنا دختر تمام مغان نام گرفته و همه در عزایش هستند. غمگساری برای آتنا به پارسآباد و استان محدود نمیشود، همه ایران برای آتنا گریان شدند، چهرههای فرهنگی و سیاسی بسیاری نیز به همین منظور دست به قلم شدند. انواع پستها از سوی چهرهها در شبکههای مجازی نقش بسته و هنوز بسیاری از ایرانیان نیز با خانواده آتنا همدردی میکنند.
اکنون آتنا وسیله ای است برای توجه بیش از پیش به برخی از آسیبهای اجتماعی و حوادث مشابهی که شاید در گوشه و کنار کشور در حال اتفاق است و شاید هشداری باشد که هشیار بوده و از هم اکنون به فکر ریشهیابی و مقابله با این آسیبها باشیم.