
|قسمت دوم|
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
کتاب «بوشهر دیر، بوشهر دور» اثری است که زندگی بناهای شاخص بندر بوشهر را روایت میکند. اسماعیل جاشویی مولف این کتاب مهمترین دغدغه خود را از گردآوری این مجموعه عکس، متوجه کردن نگاه مسوولان و مردم به بناهای تاریخی و شاخص شبهجزیره بوشهر معرفی میکند. این هنرمند علاوه بر عکاسی، در زمینه فیلمسازی، مستندسازی و فیلمبرداری نیز موفق ظاهر شده است و تاکنون آثاری شامل «شيرجه»، «دود»، «فيلمنامه»، «پيرمرد و خاطره»، «پرواز»، «روزنه»، «افق»، «مداد آبی»، «صياد كوچك»، «بودن»، «حسنك كجايي»، «ب مثل باران»، «صدای صبح»، «دهه محرم»، «چرخه طبيعی»، «ماهيگيری»، «شب»، «جایی ديگر»، «جيلم»، «تعزيه روستای زيارت»، «چرخاب» و «زندگی من» تولید یا فیلمبرداری کرده است. جاشویی داوری جشنوارههای متعددی نظیر داوری چهارمين نمايشگاه و مسابقه سالانه عكس استان بوشهر (1379)، جشنواره فرهنگي-هنري دي بآذر (1382)، مسابقه عكس خبري ديدار (1386)، مسابقه عكس محرم در قاب سرخ (١٣٨٦)، جشنواره عكس فانوس دريايي (١٣٨٨)، جشنواره بافت تاريخي بوشهر (1388)، جشنواره انسان و جامعه (139٠) در کارنامه هنری خود دارد. این عکاس، مستندساز و فیلمساز تاکنون نمايشگاههاي عكس انفرادی با نامهای «تعزيه روستای زيارت»، «مجموعه آثار»، «جاذبههای گردشگری استان بوشهر»، «آثار تاريخی استان بوشهر»، «سيمها و سايهها»، «بافت قديم بوشهر» برگزار کرده است.
جاشویی همچنین در نمايشگاههاي عكس گروهی با نام «روز جهانی موزه»، «ميراث فرهنگی»، «هفته ميراث فرهنگی»، «هفته فيلم و عكس انجمن سينمای جوان بوشهر» و «شمر درودگاه» حضور داشته است. وی با انجمن سینمای جوان بوشهر (1370) و گروه ارتباط تصویری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در زمینه تدریس عکاسی و تصویربرداری همکاری داشته است. میتوان از آثار مستند اسماعیل جاشویی به «عكاسی پژوهشهاي مردمشناسی قصههای محلی استان بوشهر»، «دستبافتهاي استان بوشهر»، «تعزيه روستاي زيارت»، «مستندسازی (عكاسی و تهيه فيلم مستند) سه فصل حفاری باستانشناسی محوطه تاريخی چرخاب»، «مستندسازی (عكاسی و تصويربرداری) تعيين حريم گورستان تاريخی شغاب» و «عكاسی پژوهشهاي بررسی و شناسایی آثار تاريخی شهرستان دشتستان، منطقه پشتكوه دشتستان، شهرستان كنگان، شهرستان ديّر، شهرستان دشتي و شهرستان تنگستان» اشاره کرد. کارنامه پربار جاشویی در عرصه معماری و بناهای تاریخی گواه دغدغه و توجه ویژه او به تاریخ و فرهنگ استان بوشهر است. او با پشتکار و به کمک هنر خود کوشیده است تا در کنار معرفی بسیاری از آثار ملموس و ناملموس میراث تاریخی این منطقه از کشور، تلنگری به مسوولان برای توجه بیشتر به این حوزه زده باشد.
شبهجزیره بوشهر در دل خود بناهای تاریخی بیشماری جا داده است و از پتانسیل فوقالعادهای در این زمینه برخوردار است اما شوربختانه مدیران میراثفرهنگی و دیگر دستگاههای متولی در زمینه حفظ، بازسازی و مرمت این بناها بسیار ضعیف ظاهر شدهاند، بهطوری که امروز شاهد تخریب و ویرانی بسیاری از بناهای تاریخی و دیرینه در گوشهکوشه این بندر هستیم، بناهایی که بیشتر شبانه و در اوج بیتوجهیها تخریب شده یا فرو میریزند و این مساله تنها چند روز نخست اعتراض مردمی را به همراه دارد ولی خیلی زود این اعتراضات فروکش میکند و انگار این بناها از آغاز وجود نداشته است. در کتاب «بوشهر دیر، بوشهر دور» تصاویر بسیاری از این بناهایی که دیگر وجود خارجی ندارند، ثبت شده است. در این اثر، عکسهایی که حاصل 10 سال تلاش اسماعیل جاشویی است؛ گواه غنای معماری در بوشهر است. اما آیا ما میراثداران خوبی برای این همه ذوق، سلیقه، هنر و خلاقیت بودهایم؟!! آیا در مرمت و بازسازیها شرط امانتداری را رعایت کردهایم؟!! آیا کوچهها و پسکوچههایی که این بناهای شاخص را به هم پیوند میدادند هنوز هم با همان حال و هوای سابق این بناهای فاخر را در خود جای دادهاند؟!! اسماعیل جاشویی که روزی این کوچهها و عمارتهای زیبا را از نزدیک لمس کرده است، این بار تلاش کرد تا با تالیف اثری در این خصوص بار دیگر زندگی بناهای کهن و شاخص را به تصویر بکشد و یادآوری کند که این بناهای شاخص و تاریخی هستند که دیرینگی شهر بوشهر را به رخ میکشد. روز گذشته قسمت نخست گفتوگو با اسماعیل جاشویی، مولف «بوشهر دیر، بوشهر دور» منتشر شد، حال در این شماره قسمت دوم و پایانی این گفتوگو منتشر میشود.
انتشار کتابهایی در خصوص بناهای شاخص و بافت تاریخی چقدر میتواند در حفظ و احیای آنها تاثیر داشته باشد؟
چاپ كتاب در كنار ديگر فعاليتهاي فرهنگي از مهمترين و اساسيترين كارهاي زيربنايي در حفاظت از بناهاي تاريخي است. بناهاي تاريخي در طول زمان فرسوده شده و نياز به مرمت مستمر دارند. اين مرمت بسيار پر هزينه بوده و البته كاري تخصصي و علمي است. شايد به نظر برسد مشكل اصلي كمبود مسائل مالي است ولي واقعيت غير از اين را نشان ميدهد. به عنوان مثال در مرمت عمارت حاج رئيس چند ميليارد تومان هزينه شده ولي متاسفانه با مرمت غلط اين بنا ارزشهاي تاريخي خود را از دست داده است. خيلي از بناهاي مرمت شده بوشهر دچار اين نابودي هويت تاريخي شدهاند. در كتاب «بوشهر دير، بوشهر دور» هيچ عكسي از اين بناهاي مرمت شده نگذاشتم. بهعنوان مثال از خانه «هفته» عكس قبل از مرمتش را در كتاب گذاشتم، در حالي كه عكس بعد از مرمت خانه «هفته» را كه بسيار شيك نوسازي شده، داشتم. رفتار بساز و بفروشي با مرمت بناهاي تاريخي موجب نابودي كامل هويت تاريخي بناها شده است. دليل اين امر استفاده نکردن از علم روز جهاني در اين كار تخصصي است. حتي در سالهاي اخير از استادكاران بناي قديمي نيز در مرمت بناهاي تاريخي استفاده نميكنند. مشكلات مرمت و حفاظت از بناهاي تاريخي تنها در همين موارد خلاصه نميشود.
اگر بخواهيم در يك كلمه همه اين موارد را خلاصه كنيم، فقط كلمه فرهنگ است. فقر فرهنگي در تمامي زمينهها مرتبط با اين بناهاي تاريخي بيداد ميكند. در چنين وضعيتي كار فرهنگي و در واقع فرهنگسازي از مهمترين و زيربناييترين اقدامات هر علاقهمند به اين آثار تاريخي است. در تمامي شهرهاي تاريخي كشورهاي توسعهيافته وظيفه حفاظت از بناهاي تاريخي برعهده شهرداريهاست. در ايران متاسفانه اين وظيفه از دوش شهرداري خارج شده و خود دولت عهدهدار انجام آن شده است. وظيفهاي كه به دوش سازماني از نظر مالي بسيار ضعيف گذاشته شده است. مجموع بناهاي تاريخي كشور ايران بسيار زياد و همه آنها نيازمند هزينه بسيار زياد برای مرمت مستمر هستند. شهرداري از دو نظر ميبايست عهدهدار اين مسووليت خطير باشد. از نظر مالي بهواسطه توان كافي انجام اين پروژههاي مرمتي و دوم از نظر نظارتي كه از سوي مردم يا همان شوراي شهر بر انجام اين امور صورت ميگيرد. البته اين يك ايدهآل نهايي براي حفاظت از بناهاي تاريخي است و در شرايط امروزي كه همه چيز بهصورت سطحي انجام شده و بدنه كارشناسي شهرداريها فاقد هرگونه تخصص در زمينه مرمت بناهاي تاريخي است، اين واگذاري كار به شهرداري عواقب وحشتناكي همچون فرو ريختن طارمه خانه «طاهري» در پي دارد. در طرحي بسيار غيركارشناسي شده شهرداري بافت قديم عهدهدار مرمت جداره بيروني اين خانه شد كه متاسفانه به فاجعه ختم شد.
مهمترین هدفتان از انتشار این کتاب چه بود؟
دغدغه هميشگيام جلوگيري از تخريب بناهاي تاريخي است و در طول چند دهه به اين نتيجه رسيدم كه تنها راه يا حداقل مهمترين راه رسيدن به اين خواسته كار فرهنگي و فرهنگسازي در خصوص اين هويت تاريخي است. شهروندان اين شهر اگر گنج درون اين بناها را كشف كنند، خودشان بهترين حفاظت كنندگان اين معماري ارزشمند ميشوند. اين هدف سادهاي نيست و فقط با كار فرهنگي و توليد آثاري كه ارزشهاي درون اين بناهاي تاريخي را هويدا كند، ميسر است. فرهنگسازي كاري سخت و زمانبر است ولي تنها راه نجات هويت تاريخي ما تلاش مستمر در اين راه است. البته چاپ كتاب عكس يكي از هزاران راه در اين مسير است. هر شهروند علاقهمند با هر ابزار و وسيله و يا حتي با آگاهيرساني به دوستان خود ميتواند گام كوچك ولي بسيار مهمي در اين مسير بردارد. نبايد تقصير تخريب بناهاي تاريخي را به گردن ديگران يا دولت يا شهرداري انداخت. البته كه همه وظيفه دارند در اين راه تلاش كنند ولي بسيار مهم است كه خود ما شهروندان علاقهمند هر كاري كه از دستمان برميآيد، انجام دهيم. هنرمند با هنرش، نويسنده و روزنامهنگار و تمامي اهالي قلم با هر رسانهاي كه در دست دارند. حتي يك شهروند دغدغهمند با علاقهمند كردن دوستان خود ميتواند بزرگترين گام را در راه جلوگيري از تخريب بيشتر اين آثار گرانبها بردارد.
آیا هنر عکاسی این قابلیت را دارد که عظمت تاریخ معماری و بافت تاریخی را به نمایش بگذارد؟
عكاسي بهعنوان يك رسانه تواناييهاي بسيار زيادي دارد. هم بهعنوان هنر و يا خبر و گزارش اين توانايي در ذات تصوير عكس وجود دارد. عكاسي مثل قلم، توانايي بسيار زيادي در انتقال مفاهيم دارد. اين توانايي بستگي به افراد در استفاده از ابزار و شناخت نسبت به موضوع دارد. يك مساله بسيار مهم در خصوص عكس ارزش آن بهعنوان يك سند است. اين اسناد تاريخي در گذشت زمان بسيار ارزشمند ميشوند. هر قوم و ملت و حتي فردي با داشتن حافظه تاريخي توانايي ساخت آينده خود را پيدا ميكند. بدون اين حافظه تاريخي همچون فردي بدون هويت ميشويم كه هيچ شناختي از گذشته خود ندارد. اين فرد يا قوم و ملت بدون حافظه هيچ آيندهاي نيز در پيش نخواهد داشت. يكي از مهمترين دلايل عقبماندگي كشور و شهر ما همين نداشتن حافظه تاريخي است و به همين دليل هميشه در طول تاريخ مجبور به اختراع هزارباره چرخ شدهايم. چرخي كه در كشورهاي پيشرفته فقط يك بار اختراع شده و بعد از آن روند رشد و بالندگي شهر و كشورشان دنبال شده است.
فقط نظاره هزينههاي تكراري بهخاطر استحكام نداشتن و خيلي از نقصهاي معماري ساختمانهاي امروزي اين مشكل حافظه تاريخي را بهخوبي نشان ميدهد. ما مردم بوشهر و البته همه شهرها و روستاهاي كشور ايران متاسفانه در معماري امروزمان هيچ درسي از معماري بسيار ارزشمند گذشته خود نگرفتيم. معماري تمام شهرهاي ايران بدون تطابق با اقليم و جغرافيا و طبيعت پيرامونش يك شكل و بسيار سطحي شده است. شايد بخش كوچكي از اين مشكل بهخاطر مسائل مالي است و با اطمينان ميتوان گفت معماري در حال حاضر نسبت به گذشته خود بسيار افت كرده است. عكس بهعنوان يك سند تاريخي اين حافظه تاريخي معماري را براي آيندگانمان حفظ ميكند و البته همه نقاط قوت و ضعف با هم نشان ميدهد. عكس همين معماري نازل امروزي براي چند نسل آينده بهترين سندي است كه از ناپايداري و ضعف معماري امروز پردهبرداري ميكند. اگر كه ما داراي حافظه تصويري قوي بوديم و البته فرهنگ نگاه به گذشته براي عبرت خود را داشتيم، شهرهاي ما اين وضعيت اسفناك فعلي را نداشتند.
تازهترین اثرتان در چه زمینهای است و چه نام دارد؟ آیا باز هم به کمک هنر عکاسی پیام خود را به مخاطب منتقل میکنید؟
بعد از كتاب «سيراف مرواريد خليج فارس» و «سفر سنگ» همين كتاب «بوشهر دير، بوشهر دور» كه زمستان ١٣٩٦ منتشر شد، آخرين كار بود. در ادامه همين كار در حال تلاش براي انجام پروژه عكاسي بعدي هستم كه حداقل سه سال زمان ميبرد.
چرا عکس را بهعنوان ابزاری برای انتقال پیامتان در کتاب «بوشهر دیر، بوشهر دور» قرار دادید؟ آیا علاوه برعکسها در این کتاب توضیحی هم در خصوص بناها و ... ارائه شده است؟
نقاشيهاي انسان نخستين كمكم تبديل به خط نقاشي شد و با انتزاعي شدن در نهايت به خط امروزي در شكلهاي مختلف خود رسيد. تصوير و خط هر دو يك وسيله انتقال پيام هستند. مفاهيم از هر دو روش امكان انتقال به مخاطب دارد. عكسهاي اين كتاب بهعنوان اسنادي از معماري گذشته و در حال تحول امروز هستند. مخاطب اين كتاب اگر هيچ آشنايي با بوشهر نداشته باشد از طريق توضيحات مقدمه كتاب اطلاعات لازم را كسب ميكند و خود عكسها داراي زيرنويس مكان و زمان عكاسي هستند.
سخن پایانی؟
اميدوارم همه شهروندان بوشهر كه نسبت به فرهنگ غني و پربار گذشتگان خود آشنايي و علاقه دارند با هر وسيله و ابزاري تلاش كنند اين سرمايه عظيم فرهنگي و اقتصادي حفظ شود. نسلهاي آينده از كمكاري ما خيلي متضرر ميشوند. تا صد سال آينده نفت و گازي براي فروش باقي نميماند و مطمئن باشيد مهمترين و بهترين سرمايه در آن روزگار همين آثار تاريخي خواهند بود. صنعت گردشگري حرف اول اقتصاد آينده را ميزند. همين عمارتهاي هفت بنگله كه در فهرست آثار تاريخي كشور به ثبت رسيده و متاسفانه در وضعيت بدي قرار دارند، در صورت مرمت صحيح يكي از بزرگترين سرمايههاي شهر محسوب ميشوند. اين بناهاي فرسوده نيازمند توجه فوري هستند. با وجود تخريبهاي گسترده در طي ساليان قبل هنوز بناهاي تاريخي زيادي در سرتاسر شبهجزيره وجود دارند. معماري سنتي بوشهر تا چند دهه قبل باز توليد شده، بناهاي تاريخي ارزشمندي در حال حاضر در محلات جبري، سنگي، صلحآباد، باغ زهرا تا تنگك و هليله وجود دارند كه ميبايست مورد توجه قرار گيرد. همه دستگاهاي دولتي، شهرداري و مهمتر از همه خود شهروندان وظيفه دارند براي حفاظت از اين ميراث گرانبها تلاش كنند.