بامداد جنوب: هفته گذشته روزنامه بامداد جنوب در گزارشی مبسوط به مصوبه‌ای که در فرمانداری عسلویه با تدبیر! خانم سکینه الماسی نماینده چهار شهرستان جنوبی و منصوب شده سالاری در عسلویه، اشاره کرد که بر اساس آن تصویب شد که از 10 شهرستان استان بوشهر، فقط چهار شهرستان حوظزه خانم الماسی بومی محسوب شده و بقیه بومی نیستند و باید کیلومتر بزنند تا ارزیابی شود، بومی هستند، یا نه. این گزارش با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد، طبق معمول خانم نماینده استان واکنشی رسمی نشان نداد، اما مسوول دفتر وی در یکی از نشریات صغری کبری چید که گزارش بامداد جنوب اشتباه است و آنگونه که گفته‌اند، نیست.
هر چند که ما اصل مصوبه را هم در اختیار داریم و به موقع منتشر می‌کنیم، اما محمدباقر سعادت نماینده دشتستان در گفت‌وگویی که با پایگاه خبری فکرشهر داشت، این مصوبه را تایید و از مراحل آن و اعتراضی که به همراه شیخ خدری بر آن کرده‌اند، گفت. پس از آن بسیاری از جوانان جویای کار دشتستانی و بوشهری با ما تماس گرفته و تاکید کردند که وقتی برای کار به منطقه رفته‌ایم، گفته‌اند که شما بومی نیستید! و وقتی پرسیدیم بومی چه کسی است، پاسخ شنیدیم که باید از حوزه انتخابیه خانم الماسی باشید! یکی از کارفرمایان خوشنام استان هم در تماس با خبرنگار بامداد جنوب تاکید کرد که در بازدیدی از کارگاه وی در عسلویه شده، پرسیده‌اند که نیروی بومی هم اینجا حضور دارد؟ که با پاسخ مثبت مواجه شده و بعد می‌پرسند که نیروی بومی منظور ما چهار شهرستان جنوبی است، بوشهری، دشتستانی و گناوه‌ای و دیلمی بومی محسوب نمی‌شوند. حالا اگر دوباره می‌خواهند تکذیب کنند، بر عهده خودشان، اما در حالی که بر اساس مصوبه کذایی در فرمانداری عسلویه فقط چهار شهرستان کم‌جمعیت و عموما غیربوشهری‌نشین کنگان، جم، دیر و عسلویه بومی شناخته شده‌اند، استانداری فارس بخشنامه صادر کرده و گفته است که هفت شهرستان این استان چون در فاصله 150 کیلومتری عسلویه قرار دارند، بومی محسوب شده و می‌توانند در آزمون‌های استخدامی شرکت کنند!
حالا سرکار خانم الماسی بیایند و پاسخ دهند که زورش فقط به مردم استان بوشهر رسید، آیا زورش به استان فارسی‌ها هم می‌رسد که چهار برابر استان نماینده در مجلس دارند و بر عکس چهارتای ما که با هم اختلافات عمده‌ای دارند، انسجام داشته و دارند و بدون شک بیخ گوش سرکار خانم و بدون توجه به مصوبه او و فرماندارِ باتدبیر!! هزاران نفر را سر کار خواهند برد و جوانان بوشهری سوار خودروهای شوتی شوند و جانشان کف دستشان بروند و بیایند؟
آیا استاندار بوشهر که در میان ناکامی‌ها و شکست‌هایش که ناشی از بی‌برنامگی عملیاتی، دسپاچگی برای ماندن و جابجا کردن این و آن است و همین چند روز پیش حتی نتوانست کلنگ یک پتروشیمی را بر زمین بزند، حاضر است از حقوق مردم بوشهر دفاع کند؟ او که همین هفته پیش در جلسه‌ای مدعی شده بود که صدای مردم بوشهر را به مسوولان کشوری می‌رساند و البته ما هم نوشتیم که مشخص نیست کدام بخش را، آیا حاضر است در برابر مصوبه استانداری فارس، اعلام موضع کند؟ و صدای اعتراض مردم بوشهر را به دولت برساند یا آنکه فعلا باید رایزنی کند تا خودش جای گرم و نرمی در دولت آینده تدارک ببیند؟
متاسفانه گناه بوشهری‌ها که خانم الماسی هم آن هنوز خوب درک نکرده، مرزبانی از ایران است. شوربختانه بوشهر باید 700 کیلومتر در ساحل خلیج فارس امتداد داشته باشد، تا آنهایی که پشت کوه‌ها زندگی می‌کنند، راحت بخواند و در امنیت باشند، نه بفهمند «تش‌باد و شرجی» چه طعمی دارد و نه برای لقمه نانی و برداشتن قلاب ماهیگری تنشان آماج گلوله‌های سعودی‌ها قرار بگیرد و ماه‌ها کسی نفهمد زنده هستند یا مرده؟ مشکل ما این است که شهرستان دیلم که هیچ حق السهمی در استان کهگیلویه و خوزستان ندارد، اما فراشبند و جهرم و قیر و کارزین بومی بوشهر هستند، اما آب کازرون را بر بوشهری‌ها می‌بندند چرا که خودشان آب ندارند! وقتی مدیر اداره کار استان بومی و بوشهری نباشد، کافی است سری به اداره‌های استان بزنید تا متوجه شوید چه کسانی سر کار می‌روند و کدام لهجه بیشتر در استان گویش می‌شود.
متاسفانه در این چهار سال، جز عقب ماندگی چیزی دستگیر ما نشد، مدیرانی که فقط فرمان می‌برند، می‌توانند بمانند و آنهایی که کار می‌کنند، هیچ. خیلی دوست داریم که پاسخ سرکار خانم سکینه الماسی را بخوانیم و برای اولین بار هم خبری در راستای منافع استان و همان چهار شهرستانی که او آنها را بومی می‌داند، منتشر کنیم. ما مرکز استانی‌ها و شمال استانی‌ها از این به بعد، با گذرنامه از مرز دیّر وارد حوزه استحفاظی سرکار خواهیم شد، اما فقط پاسخی اگر خواستید دهید، به ما نباشد، پاسخ استانداری فارس را بدهید و تاکید کنید که اولویت با همین چهار شهرستان خودتان است.
ما هیچ انتظاری از استانداری هم نداریم، در حالی که متاسفانه آدم‌های یک نماینده مجلس از استان همسایه مهره‌هایش را در استان ما می‌چیند، برای استان تعیین تکلیف می‌کند و در امور استان ما مداخله جدی دارد، فعلا منتظر می‌مانیم و تا ببینیم نفر بعدی چه کاره است؟ آیا او هم می‌خواهد همین شیوه را ادامه دهد؟
