
بامدادجنوب- علی تنگستانی:
هفته گذشته پس از فراز و نشیبهای فراوان و بعد از سالها، سرمربیگری استقلال به دست یک خارجی سپرده شد. این در حالی است که در طول سالهای گذشته، مثلث قلعهنوعی، مرفاوی و مظلومی آماده پذیرفتن سرمربیگری در این تیم بودند و هر سال یک نفر از این افراد جایگزین نفر بعد میشد. به همین دلیل استقلال در چند سال گذشته نتوانسته جامی کسب کند علت اصلی آن هم عدم تحول بزرگی در باشگاه بود. در حالی که باشگاه پرسپولیس این ریسک را پذیرفت و برانکو را آورد و حالا هم نتیجه ریسکش را گرفته است.
اما موضوع امروز، استقلال تهران نیست ما در این گزارش به سراغ تیمی میرویم که تقریبا شبیه به استقلال است و مانند آن عمل میکند. ایرانجوان بوشهر یکی از قدیمیترین تیمهای فوتبال بوشهر و به نوعی کشور است که سالهاست در لیگ دسته یک کشور فعالیت میکند و به جز یک حضور در پلیآف افتخار بزرگ دیگری کسب نکرده است. فکر میکنید مهمترین دلیلی که ایرانجوان نتوانسته در این سالها خود را از ته جدول جدا کند، چیست؟ جواب آن قطعا «عدم تغییر در ساختار و تفکر باشگاه» است. در این سالها دیدهایم که ایرانجوان بوشهر هم به مانند استقلال فقط از چند گزینه برای سرمربیگری این تیم استفاده میکرد و وقتی تیم نتیجه نمیآورد، مسوولان باشگاه گزینه دیگری را برای سرمربیگری میآورند تا بهنوعی بگویند در تیم تغییراتی را ایجاد کردهاند.
نتیجه اینکار این میشود که ایرانجوان در طول پنج سال گذشته فقط به فکر جدایی از ته جدول باشد نه چیز دیگری. البته اینکه مسوولان باشگاه میگویند مشکلات مالی هم در این مسائل تاثیرگذار است، یک جواب منطقی است ولی وقتی باشگاه با یک تفکر به راه خود ادامه دهد، نمیتوان انتظار زیادی از آن باشگاه داشت. به هیچ عنوان نمیخواهم عملکرد و سابقه سعید مفتخر و غلام دلگرم را زیر سوال ببرم. به هر حال آنها سالها در این تیم؛ هم بازیکن و هم سرمربی بودهاند و هر چه در توان داشتند به این تیم کمک کردند و بهنظر میرسد، دوای درد ایرانجوان در دست یک سرمربی دیگر است. مفتخر و دلگرم از سرمایههای فوتبال ما هستند و شکی نیست که این دو مربی میتوانند در آینده کارهای بزرگی انجام دهند کما اینکه من معتقدم که اگر این دو در تیمی حضور داشته باشند که این تیم از نظر مالی و حواشی مشکلی نداشته باشد، میتوانند از این تیم یک غول بسازند.
بهنظر میرسد جابهجایی این دو مربی در طول سالهای گذشته و تغییر ندادن ساختار باشگاه، مهمترین دلیل نتیجه نگرفتن ایرانجوان است. البته این تیم از نظر مدیریتی در سال جاری تغییراتی داشته است ولی با وجود این ، تفکر جدید در باشگاه وارد نشده و آنها هنوز هم به راه قدیمی خود ادامه میدهند.
آیا برگشت دلگرم به ایرانجوان یک اشتباه بود؟ نمیتوان از الان بگوییم که بازگشت این مربی راه و روش ایرانجوان را تغییر میدهد یا خیر ولی چیزی که مشخص است، آنکه تفکر باشگاه همان قبلی است. البته دلگرم در آخرین مصاحبه خود با رسانهها تاکید کرد در فصل نقل و انتقالات زمستانی، تغییراتی در این باشگاه صورت میگیرد. او پس از شکست سنگین در مقابل خونه به خونه گفت: اگر عملکرد بازیکنانم این است و با این توان بازی بخواهند ادامه لیگ را دنبال کنند مطمئن باشید لیست خروجی تیم ما شلوغ خواهد بود. با این شرایط به بازیکنان امید و جوانان باشگاه رو خواهیم آورد و از آنها استفاده خواهیم کرد مگر آنکه بازیکنان ما به خود بیایند و شرایط تغییر کند. ایده من این است که تا نیم فصل صبر کنم و بعد برای یارگیری و لیست ورودی و خروجی اقدام کنم اما عملکرد امروز بازیکنانم مرا ترغیب کرد که زودتر برای نجات تیم تصمیمگیری کنم. دلگرم در حالی این صحبتها را به زبان آورد که میداند انجام کار هم در باشگاهی مانند ایرانجوان مقداری زمان میبرد.
آیا انتخاب سعید مفتخر، سرمربی قبلی تیم به عنوان دستیار اول کار درستی بود یا خیر؟ در جواب این سوال نمی خواهم عملکرد آقای مفتخر را زیر سوال ببرم اما فکر میکنم این انتخاب تا حدودی اشتباه بود. در اینکه سعید مفتخر یکی آیندهدارترین مربیان استان بوشهر به حساب میآید شکی نیست، ولی مسوولان باشگاه با این انتخاب بهنوعی اعلام کردند که در تیم نمیخواهند تغییرات ایجاد کنند. باز هم تاکید میکنم از نظر فنی، سعید مفتخر حرفهای زیادی برای گفتن دارد ولی نه در ایرانجوان بلکه در تیمی با حاشیه و مشکلات مالی کمتر.
البته برخی معتقدند که در این برهه از زمان، آوردن یک مربی غیر بومی هم میتواند یک ریسک بزرگ باشد که البته با این حرف هم موافق هستم ولی بعضی مواقع باید ریسک کرد، چراکه در غیر این صورت باشگاه هر سال و با یک تفکر وارد مسابقات میشود. استقلال تهران این ریسک را پذیرفت تا شاید تفکر جدید باعث شود این تیم به جایگاه اصلی خود بازگردد. اتفاقی که بهنظر نمیرسد در باشگاه ایرانجوان و با مدیریتی فعلی رخ دهد. باید ببینیم در بازیهای آینده آیا دلگرم باعث تغییر تفکر باشگاه میشود یا خیر؟!