بامداد جنوب – ابوعلی زرینقلم:
بر اساس آخرین خبری که به دست خبرنگار بامداد جنوب در تهران رسیده است و باوجود اصرار و پافشاری طیف وسیعی از علما، سه تن از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، نخبگان سیاسی و فعالان رسانهای بهنظر میرسد که روابط نامتعارف کار خودش را کرد و با ورود مولتیمیلیاردرهای رانتخوار به عرصه تکلیف استانداری بوشهر مشخص شده باشد.
آنچه که شب گذشته به دست خبرنگار بامداد جنوب رسید، وزارت کشور پرونده عبدالکریم گراوند معاون سیاسی امنیتی استانداری بوشهر که فعلا هم در سمت سرپرستی آن مشغول است را نهایی کرده و به هیات دولت فرستاده است.
بامداد جنوب پیش از این هم در گزارشهای متعددی تاکید کرده بود که مباحثی مانند آمدن فتحالله حقیقی در واقع پوششی است برای استاندار شدن گراوند، فردی با سابقه سیاسی طولانی که البته هیچ تجربهای در حوزه عمرانی و عملیاتی ندارد. با این حال، گراوند با حمایتهای بیدریغ استاندار گیلان به احتمال زیاد میراثدار مصطفی سالاری خواهد شد تا آنچه او در طول چهار سال گذشته کاشته بود را حمایت، هدایت و به سمت باردهی برساند. عبدالکریم گراوند در حال حاضر بهعنوان منتخب و منصوب مصطفی سالاری شناخته میشود، منتخبی که برای استفاده از رانتهای استاندار گیلان تعهدات بسیاری داده و ما در طول ماههای آینده میتوانیم این میزان تعهدات را به عینه بهنظاره بنشینیم. گراوند برای آنکه ثابت کند هیچ تعهدی به سالاری و تیم او در استان نداده است و میخواهد استان را از رکود فعلی در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی درآورد، آشتی عمومی میان نخبگان راه انداخته و نوعی وفاق را به وجود بیاورد، باید اقدامات متعددی صورت دهد، این اقدامات شامل برکناری کسانی است که در طول سه تا چهار سال گذشته مصدر عمده این مشکلات بوده و با رفتارهای مخرب خود استان را به این روز درآوردهاند.
باید همه فرمانداران، بخش عمدهای از بخشداران و مدیران ستادی در استانداری را جابجا کرده تا بارقههای امید در استان دمیدن بگیرد، ماموریت دیگر و مهمتر او در حوزه اقتصادی است، اگر پاشنه اقتصاد استان بخواهد بر بنای پوسیده و کارشناسی نشده «عهده سالاری» بچرخد که دیگر هیچ... ما فعلا امیدوار میمانیم و سعی هم میکنیم به استاندار احتمالی فرصت بدهیم، او اگر توانست در مسیرهای تعیین شده گام بردارد، ما هم از او حمایت خواهیم کرد، چرا که اصولا با وی پدرکشتگی نداشته و تنها نگران وضعیت معیشت و آینده استان هستیم، نه مانند برخیها که از ترس پست و مقامشان یک ماه تهران خوابیدهاند و آقای گراوند بهعنوان سرپرست حتی یک تذکر خشک و خالی هم به آنها نداد.
ما به خودمان امیدواری میدهیم که استاندار بعدی به جای آنکه به فکر منافع فرد، گروه و تیم خاصی باشد، به فکر مردم استان بوده و خود را مدیون کسی نداند. ما البته باز هم امیدوار هستیم که گراوند نخواهد زمین را برای انتخابات مجلس یازدهم در سال 1398 برای مصطفی سالاری یا برخی دیگر از افراد فراهم کند. چرا که این ماموریت، مهمترین خواستهای بوده که حامیان گراوند از وی درخواست داشتهاند.
این گزارش البته صرف حال عبدالکریم گراوند نیست، بلکه شامل حال همه کسانی میشود که قصد دارند به استان بوشهر بیایند. استان بوشهر در طول چهار سال گذشته اوج مظلومیت خودش را داشت و متاسفانه دولتیها هم دلشان نه تنها به حال مردم این استان نسوخت، بلکه تنها و تنها آمارسازیهای متقلبانه در مورد طرحها و پروژههایی را دیدند که هیچ وقت روی زمین اجرایی نشدند.
ما مردم بوشهر تنها و تنها با امید زندگی میکنیم و فقط به آینده امیدوار هستیم که در آینده چه اتفاقی روی خواهد داد و ما را باد به کدام سمت خواهد برد. باندهای زر و زور و تزویر کی دست از سر مردم برخواهند داشت و این استان چه زمان در مسیر واقعی توسعه قرار خواهد گرفت. اینها مسائلی است که باید با دقت بسیار به آن توجه کرد و هر کسی که فرداروز سکان این استان را در دست میگیرد، حواسش بهجد به این مسائل باشد.
این نکته را هم یادآوری کنیم که در طول روزها و هفتههای گذشته افراد بسیاری به ما میگویند چرا شما کاسه داغتر از آش شدهاید، شما هم گوشهای نشسته و به فکر آینده خود و روزنامهاتان باشید و «کاسبی» کنید. ما از آن قماش رسانههای مزدوری نیستیم که به فکر خودمان باشیم و در روزهایی که باید از رکود و بیمدیریتی در استان مینوشتیم، ننوشتیم و عکس مسبب آن را در صفحه اول رسانه خود منتشر میکردیم و بعد که او رفت تازه یادمان آمده که فضای کسب و کار استان خراب است. ما اگر دنبال منافع مالی بودیم که به یکی از درخواستهای سالاری پاسخ مثبت میدادیم نه اینکه او ناامید شود و تنها برود و زیرآب صاحب امتیاز روزنامه را هم جایی بزند، ما از این دست کارها بلد نیستیم و بسیار شفاف عمل میکنیم.