سمیه رسولی در گفتوگو با بامداد جنوب:
«... و دختری که غمش از سهتار میبارید/ شبیه غصه ابر بهار میبارید/ نشسته بود خودش را به شعر بنویسد/ و واژهواژه دلش را بیقرار میبارید/ درست بین زمین و زمان هوا معلق بود/ -کمی شبیه کسی روی دار- میبارید/ و روی حوصله او که داشت سر میرفت/ دقیقههای بد انتظار میبارید/ - دوباره زنگ بزن! لعنت خدا بر من/ اگر که لج کنم و بر ندار...
کد خبر: ۶۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
فربد رسولی :
کد خبر: ۱۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۱