
بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:
آخرین باقیماندههایش هم فرو میریزد و کسی را خیال زوال نیست. کسی به دنبال مرهمی بر زخمهای التیامنیافتهاش نیست. ذرهذره وجودش فریاد برآورده اما کسی را یارای شنیدن نیست. اینجا حکایت شهر سنگستانی است که مردمانش همه سنگ شده بودهاند و صدایی از کسی برنمیخاست. در شهر سنگستان، از دست شهزاده چه برمیآید؟
فرو میریزد و معماری، تاریخ و فرهنگ را به عمق دره زوال و فراموشی میبرد. هر چند ثبت ملی آثار، شیوه کارآمدی برای ثبت آثار باستانی و تاریخی پرطرفدارست اما نگاهی به آثار ثبت شده بیانگر این حکایت تلخ است که آنقدرها که باید به این آثار تعلق خاطر نداریم که اگر داشتیم برای حفظ و نگهداریشان، نیازی به ثبت ملی هم نداشتیم. برای اثبات این سخن، به جایجای استان سر بزنید تا طی بازدید از مکانهای تاریخی و فرهنگی و اطلاع از ثبت ملی آنها به این باور برسید که این ثبت تا چه اندازه در حفظ و نگهداری از آنها تاثیرگذار بوده است.
بامداد جنوب تا کنون در خصوص محوطه باستانی نایبند چندین گزارش نوشته و درباره تخریب این محوطه باستانی که تاریخ و فرهنگ غنی ما را یدک میکشد، هشدار داده و از مسوولان خواستار رسیدگی شده است، این در حالی است که آخرین بازماندههای این محوطه باستانی با دستکاری اهالی محلی در حال پیوستن به حافظه تاریخ است تا روزگاری که دیگر فرزندان ما به خاطر نیاورند که محوطه باستانی نایبند چه بود و چه شد... .
هر چند ثبت بناهای تاریخی در فهرست آثار ملی، این گمان را به ذهن متبادر میکند که باید چارچوبهای قانونی و حقوقی لازم برای صیانت از آنها را ایجاد کند و در برخی مناطق هم ممکن است چنین صیانتی فراهم شود اما در خصوص محوطه باستانی نایبند این اتفاق نیفتاده و متاسفانه آخرین بازماندههای این مکان تاریخی روز به روز بیشتر فرو میریزد و ما اندر خواب خوش به سر میبریم... .
پس از ثبت اثری در فهرست آثار ملی باید توجه کرد که این آثار نیازمند مستندنگاری و تعیین حریم هستند و مسوولیت حفظ و مرمتشان بر عهده سازمان میراث فرهنگی است. حال باید پرسید که این سازمان در خصوص حفظ این محوطه باستانی چه اقداماتی انجام داده و چرا آخرین باقیماندههای تاریخ باشکوه این محوطه باستانی فرو میریزد. آیا مسائل پشت پرده مانع برخورد با این تخریبها هستند یا صرفا بیتوجهی و غفلت؟
فقدان طرح و برنامه جامع برای صیانت از بافتهای تاریخی، مساله مهم دیگری است که در روند ناموفق ثبت آثار ملی سهم بسیاری دارد و ضروری است که کارشناسان و متولیان میراث فرهنگی هر چه سریعتر تدبیری بیندیشند و وارد عمل شوند.
محوطه تاریخی نایبند در شهرستان عسلویه و در جهبه غربی روستای هاله و در حاشیه ساحل واقع شده است. درباره این محوطه باستانی پیش از این در گزارشی نوشتیم: با توجه به اهمیت این بندر، محوطه نایبند در تاریخ هشتم بهمن ماه 1385 در فهرست آثار ملی کشور به شماره 17118ثبت شده است که با وجود این تا کنون اقدام مثمرِ ثمری جهت حفاظت از آن صورت نپذیرفته است و روز به روز بر ابعاد تخریب این محوطه افزوده میشود. در اواخر سال 1391 با تبدیل عسلویه از بخش به شهرستان و رونق ساخت و ساز در مناطق روستایی بر شدت این تخریبها نیز افزوده شده و اکنون نیز بخش قابل توجهی از این محوطه تسطیح و دیوارکشی شده است. شایان ذکر است که بخش عمدهای از محوطه نیز در سالهای ابتدایی انقلاب و در هنگام احداث راه از سوی جهاد سازندگی تخریب شد. اینک طاق این اثر که آخرین معماری باقیمانده ملموس محوطه باستانی بود هم، فرو ریخت و روند تخریبها همچنان ادامه دارد. بشر تیشه به دست با همه قوایش، در حال نابودی طبیعت بکر و آثار تاریخی است و نمیداند که در واقع تیشه به ریشه خود میزند و با دستهایش قبر خود را میکند.
از یک طرف بر توسعه گردشگری تاکید میکنیم و از سوی دیگر بیتوجهی و غفلت ما از مکانهای تاریخی و فرهنگیمان، بستر توسعه گردشگری را از بین میبرد. از یک طرف از اشتغال و رفع بیکاری میگوییم، از طرف دیگر بسترهای اشتغالزایی را با دستهای خود نابود میکنیم. جایجای استان را با ساخت و سازهایمان دستکاری کردهایم و هیچ عزم جدی برای حفظ داشتههایمان نمیکنیم. چرا اهالی محلی اقدام به ساخت و ساز در محوطه باستانی کردهاند؟ مگر این محوطه ثبت ملی نشده است؟ چرا کسی نتوانسته اهالی محلی را از اهمیت این محوطه باستانی و نفسِ ملی شدنش قانع کند؟ راستی تابلویی که نشان دهد این محوطه ثبت ملی شده، دقیقا در کدام قسمت نصب شده، آیا میراث فرهنگی تابلویی در این محوطه نصب کرده است؟! آیا وقت یک بازنگری کلی در روند فعالیت کارشناسان میراث فرهنگی و بررسی آثاری که ثبت ملی شدهاند و آثاری که باید ثبت شوند، نرسیده است؟ این سوالی است که مسوولان و متولیان این آثار باید در خصوص آن به مردم توضیح دهند.