چند روز پیش مستندی که از یکی از شهرهای موشکی غرب کشور پخش شد (پایگاه موشکی خط مقدم که شهدای متعددی هم پای لانچر و حین انتقال موشکها تقدیم کرد) و آنچه از آن در برابر چشم همه نشست، انبوه موشکهای خیبرشکن بود. این موشک فکر کنم در مراسمی در سال 1398 با حضور فرماندهان شهید سپاه رونمایی شد، اما همان زمان هم نوشتم که تولید انبوه آن از قبل از سال 1396 آغاز شده است.
خیبرشکن آمد تا در عین سبکی و چالاکی برد مورد نیاز کشور در حوزه اثرگذاری را تامین کند. تا امروز دو ویرایش از این موشک در کشور ما معرفی شده که دومی بردی 1800 کیلومتری دارد اما یمنیها ویرایش سومی هم از آن در اختیار دارند که برد 2200 کیلومتر را ثبت کرده است. در این تصاویر شما شاهد ثبت عددهای مختلفی روی بدنه این موشکها هستید که به نظر شماره تولید این موشکها است.
بالاترین عدد، 720 است؛ این در حالی است که تا پیش از این انتشار شماره سریالها به نوعی ممنوع بود و این انتشار در واقع پیامی به دشمن است که از این موشک به شدت هراس دارد. در طول سالهای گذشته ایران صدها تیر موشک به سمت اهداف مختلف شلیک کرده و همچنین صدها تیر نیز در این سالها در رزمایشهای موشکی شلیک شده است؛ با این حال هنوز انبار موشکهای ایران به نوعی دست نخورده باقی مانده است.
دشمن همیشه توان و قدرت دیگر کشورها را با معیارهای خود میسنجد، غربیها چون توان تولید موشکی بسیار پایینی دارند (در همه حوزهها) فکر میکنند دیگران نیز همین توان را شاید کمتر داشته باشند. زمانی که ایران بیش از سه هزار تیر موشک شهاب 3 در زاغههایش انبار کرده بود، رسانههای غربی تعداد موشکهای بالستیک ایران را 50 تیر ارزیابی میکردند و تا سالها هم نخواستند که باور کنند ایران چند هزار تیر موشک دارد.
پس از دو دهه، اما موشکهای ایران در حوزه تنوع به 15 مدل رسیده و همان دهه 70 خورشیدی تلاشهای بیوقفهای برای ایجاد زیرساختهای گسترده برای تولید موشک شروع شد. به عبارت بسیار بهتر، مبنا از همان زمان نرخ تولید بالا بود تا در هر جنگی بتوان روزانه دهها موشک را ساخت و برای شلیک به یگانهای عملکننده تحویل داد. وزارت دفاع به همراه سپاه به صورت همزمان زیرساختها را توسعه دادند تا جایی که نرخ تولید حدود 300 موشک به صورت ماهانه تثبیت شد.
این عدد برای ابرقدرتها هم قفل است، اما ایران تصمیم گرفته بود بسازد، بنابراین ساخت. هم میساخت، هم توسعه میداد، هم دقت را افزایش میداد و هم به تنوع و قابلیت موشکها میافزود. این مساله در مخیله دشمن هم خطور نمیکرد که ایران زرادخانهای شامل بیش از 30 هزار موشک بالستیک دوربرد داشته باشد. (البته اعداد بیش از این است) اما نشان داد شماره سریال یکی از موشکهای «یهودزن» پیامی روشن و شفاف بود.
در نبرد اخیر، دشمن تلاش کرد که تا جایی که میتواند به زیرساختهای موشکی ایران ضربه بزند، تلاشهای یهود برای حمله به تاسیسات و زیرساختهای موشکی کشور دهها برابر بیش از زیرساختهای هستهای بود و اینجا مشخص میشود که مساله هستهای بهانه بوده و ضربه زدن به قدرت موشکی و تهاجمی کشور، در دستور کار قرار داشت. اما تجربه شرارت 5 آبان ماه 1403 باعث شده بود که بسیاری از تجهیزات و تاسیسات مهم به سرعت جابجا شوند.
این تصمیمات مهم عاملی مهم برای برای حفظ توان تولید موشکی کشور بود، کما اینکه از همان ابتدا نیز برخی از تاسیسات در مکانهای غیرقابل نفوذ ساخته شده بودند. در این میان وزارت دفاع نیز یک تغییر بزرگ در سیاستهای موشکی خود داد و برای تولید موشک سیاستی را در پیش گرفت که دشمن به باور من حتی فکرش را هم نمیتواند کند. این مساله باعث میشود در هر نبرد دیگر، هیچ آسیبی به هیچ یک از بخشهای تولید موشک کشور وارد نشود.
مسلم است که بزرگترین و اصلیترین خطری که دشمن را تهدید میکند قدرت آفندی ایران است، از همان ابتدا نیز دشمن میدانست که ایران نه دنبال ساخت بمب اتم است و نه بمب اتم را خواهد ساخت؛ ترس و وحشت از موشکهای ایران که در وعده صادق 1 و به ویژه در وعده صادق 2 گوشهای از آن را مزه کرد، به رژیم یهودی و صلیبیها یادآور شد که موشکهای ایران از هزار بمب اتم هم خطرناکتر و ویرانگرتر هستند، چرا که سلاحی متعارف بوده که قابلیت مقابله چندانی هم ندارد.
از همینرو، انتظار میرفت که آرام آرام شاهد فرافکنیهای جحود در مورد قدرت موشکی کشور باشیم. ما مدتهاست که خواستار اعلام برد واقعی برخی از موشکها، به ویژه خرمشهر 4 هستیم که میتوانند به سادگی پایتختهای اروپایی را هدف قرار دهند. دلیل این مساله را امروز میتوان سادهتر شرح داد؛ جنگ جهانی اول و دوم نیست که انگلیس و امریکا (شوروی که دیگر نیست و روسیه نیز با ایران مرزی ندارد) در پایتخت و شهرهای ایران رژه بروند و مردم ما از قحطی قتل عام شوند.
باتوجه به در پیش بودن جنگ جهانی و طمع غرب برای حمله مجدد به ایران و تحمیل جنگی دوباره بر کشورمان این بار نوبت ما است که برلین و لندن و پاریس را زیر آتش ببریم؛ نتانیاهو به آنها قول 100درصد داده بود که قدرت موشکی ایران در این جنگ برای همیشه نابود و خطر موشکهای ایرانی برطرف میشود (دلیل پشتیبانی گسترده ناتو از رژیم در حمله از همین جا نشأت میگیرد) اما حالا که نتوانسته به این وعده عمل کند، در حال مزخرفگویی در مورد قدرت موشکی ایران است.
در دور نخست نبرد که تنها شانس ناتو برای برطرف کردن خطر موشکهای ایران بود آنها هیچ موفقیتی نداشتند و تلاشهای بعدی مشخص نیست با چه آوردهای برای آنها همراه شود. ایران موشکهای معرفی نشدهای دارد که تغییر ده کامل بازیهای جهانی هستند. شماره سریال خیبرشکنها فقط برای شهرکنشینهای چندملیتی بیوطن بود که هر چه سریعتر فلسطین را ترک و به امریکا یا کانادا فرار کنند؛ باید منتظر رونماییهای جدیدی بود که «اروپا زن» هستند؛ این آخر و عاقبت دشمنی با ملت ایران است؛ روزگار زورگویی و تهدید ایران خیلی وقت است به پایان رسیده است.