آنچه سرنوشت مرحله بعد جنگ را ۲۴ ساعته مشخص میکند

کریم جعفری
شاید امروز بسیاری دنبال خبر بازسازی و سرنوشت توسعه پدافند کشور پس از جنگ برای ورود به جنگی جدید باشند؛ اما در حالی که خیلی آدم با این مسئله هستند به نظر من موضوع نگران کننده برای دشمن صهیونیستی فزایش قابلیتهای پدافندی ایران نیست؛ بلکه چیزی که در تمام تحلیلها و پیگیریهایم متوجه شدم وحشت آنها از قابلیتهای آفندی ایران است. آنها به شدت از اینکه قرار است از دل جنگی نابرابر که با ایران داشتند چه چیزی خارج شود و ایران به چه مرحلهای از توانمندی برسد وحشت زده هستند؛ در واقع آن چیزی که نبرد میهنی دوم را خاتمه داد قدرت آفندی ایران و ضربات مهلکی بود که موشکهای قدرتمند ایران بر پیکره رژیم کوچک و مفلوک صهیونیستی وارد کرد.
اجازه دهید این موضوع را از زاویه دیگر و با نگاهی متفاوت برای شما به ارزیابی و تحلیل بگذارم؛ به باور من به جای آنکه ما نگران وضعیت پدافندی کشور باشیم (که البته باید چنین باشد و این موضوع باید به جد دستور کار فرماندهان ارشد باشد، که هست) این رژیم صهیونیستی است که به شکل عجیبی نگران وضعیت پدافندی خودش است؛ این همان موضوعی است که به نظر من در دیدار نتانیاهو و ترامپ در روزهای آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ اینکه آیا آن را خواهند توانست ا نرخ تولید موشکهای سنگین ایرانی سامانههای پدافندی خود را توسعه دهند!؟
اما باز هم این اصل نگرانی نیست و نگرانی بسیار عمیقتر و پیچیدهتر است که تلاش میکنند در این مورد کمتر حرف بزنند و بیشتر موضوع حمله به ایران را مطرح کنند تا به نوعی آرامشی به افکار عمومی داخل خودشان دهند؛ مسئله بنیادین ه نه دشمن به آن اشاره میکند و نه شاید کسی در ایران بخواهد زیاد آن را مورد توجه قرار دهد ناکامی و ناتوانی شبکه پیچیده و چند لایه پدافندی ناتو در دفاع از رژیم متجاوز و کودککش بود! این ناتوانی یعنی آنکه حتی اگر ر سرزمینهای اشغالی به جای هزار تیر موشک سامانههای پدافندی تاد، پیکان و استاندارد، ۲ تا ۳ برابر این تعداد نیز موشک در اختیارشان باشد باز هم کاری از پیش نخواهند برد.
دلیل کاملاً مشخص است و این همان چیزی است که متاسفانه در ایران کسی به آن توجه نکرد و با وجود اینکه بارها من به آن پرداختم باز هم به دلیل غلبه رسانهای دشمن بسیاری آن را مورد اشاره قرار ندادند. مسئله این است که به ازای هر تیر موشک بالستیک ایرانی به صورت استاندارد باید بیش از ۶ تیر موشک پدافندی شلیک شود... همین استاندارد بود که در ۷۲ ساعت اول باعث شد تا موشکهای پدافندی دشمن به پایان برسد و از روز چهارم به بعد با تجمیع سامانهها در نقاط راهبردی و مهم تلاش کنند تا شاید با استفاده از فلاخن داوود یا گنبد آهنین موشکها را رهگیری کنند...
این اصل بر اساس داستان است که دشمن را نگران کرده که در هر جنگی در آینده ایرانیها به جای میانگین ۵۰ تا ۶۰ تیر روزانه، ۱۵۰ تا ۲۰۰ تیر موشک شلیک کنند و این یعنی آنکه در کمتر از ۷۲ ساعت تعداد شلیکها به بیش از مرحله نخست نبرد برسد! این معادله قرار است دقیقاً به چه شکل حل شود و این را در نظر بگیرید که ین فقط موشکهای بالستیک است و اگر پهپادها و موشکهای کروز نیز به صورت انبوه شلیک شوند داستان به کجا ختم خواهد شد؟! کدام سیستم پدافندی میتواند در برابر انبوه شلیک موشک و پهپاد مقاومت کند!!
بنابراین ایران به همان اندازه که در حال توسعه توان پدافندی خود جهت حفاظت و حراست از داراییهای مهمش است، در حوزه آفندی باید به مرحلهای برسد که جنگ را در همان روز نخست تعیین تکلیف کند. یعنی ایران نباید اجازه دهد که جنگ از ۲۴ ساعت بیشتر زمان ببرد و به شکلی رژیم را در هم بکوبد که یا نابود شود یا تسلیم مطلق... این همان نگرانی اصلی است که این روزها تمام سیستم امنیتی و نظامی رژیم را در خود فرو برده و آنها نمیدانند که دقیقاً راهبرد کلان ایران در این زمینه قرار است چگونه عمل کند... اینکه میگویند بهترین دفاع حمله است ا میتوان در این حوزه نیز تسری داد و آن را با دقت تحلیل کرد...