زبان روابط انسانی «عاطفه» و «احساس» است
کد خبر: ۷۰۷۴
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۲۰ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۵
رضا فرهمند (کارگردان مستند «پرسوک») در گفت‌وگو با بامداد جنوب:

زبان روابط انسانی «عاطفه» و «احساس» است

«پرسوک» نام مستندی اجتماعی است که در آن عشقی بی‌مانند به‌تصویر کشیده شده است. زهرا فخرایی، بانوی ماهی‌فروش دیّری با هنر ذاتی خویش موفق شده در این اثر مهر و محبت ناب جنوبی‌ را به نمایش بگذارد، وی بدون گذراندن هیچ‌گونه دوره آموزش بازیگری، بازی و دیالوگ‌هایی را در این اثر خلق کرده که همگان را به شگفتی واداشته است.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«پرسوک» نام مستندی اجتماعی است که در آن عشقی بی‌مانند به‌تصویر کشیده شده است. زهرا فخرایی، بانوی ماهی‌فروش دیّری با هنر ذاتی خویش موفق شده در این اثر مهر و محبت ناب جنوبی‌ را به نمایش بگذارد، وی بدون گذراندن هیچ‌گونه دوره آموزش بازیگری، بازی و دیالوگ‌هایی را در این اثر خلق کرده که همگان را به شگفتی واداشته است. این بانوی ماهی‌فروش که سال‌ها از داشتن فرزند محروم بوده است با آمدن یودیت آلمانی به زندگی‌اش، حس مادرانه‌اش می‌شکفد و این دختر زیباروی آلمانی را که حتی زبانش را نمی‌داند تا بتواند در قالب کلمات از حس شیرین مادرانه خود با او سخن بگوید، دختر خود می‌پندارد و می‌کوشد با زبان جان، عاطفه بکر خود را به وی ابراز کند. او در طول این مستند و چند روزی که با این دختر زندگی می‌کند، با چشمانش عشق درونی‌اش را به این دختر تلقین می‌کند. از سوی دیگر یودیت هم که از رنج بی‌مادری عذاب می‌کشد، عجیب جذب مهر این بانو می‌شود و او را بسان مادر به آغوش می‌کشد، می‌بوید و با زبان‌بی‌زبان عشقش را به وی تفهیم می‌کند. لحظه‌لحظه این مستند اجتماعی پر از حرف است اما عمده‌ترین پیام آن می‌تواند این باشد که عشق، عاطفه و احساس نه مرز می‌شناسد و نه زبان؛ یعنی هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع عشق شود، به‌راستی اگر خالق لایزال جوهر عشق را در وجود ما آدمیان نمی‌ذاشت، چه بهانه‌ای برای زندگی داشتیم، مگر همین عشق نیست که ما را به خالق و تمام هستی گره زده است؟!!‌
رضا فرهمند که کارگردانی این اثر را برعهده داشته است، حدود دو سال پیش برای تولید مستندی در خصوص زنان کارآفرین منطقه جنوب وارد کنگان می‌شود. وی چند روزی در کنگان در پی سوژه خود بوده تا این‌که از طریق فعالان مدنی بندر دیّر به این شهرستان دعوت و به‌صورت اتفاقی با زهرا فخرایی، تنها بانوی ماهی‌فروش بندر دیّر آشنا می‌شود و وقتی محبت بی‌‌دریغ این بانوی جنوبی را نسبت به یودیت آلمانی که قرار بوده فرهمند را در اثرش به‌عنوان راوی همراهی کند، می‌بیند، تغییر نظر می‌دهد و تصمیم می‌گیرد مستندی از همزیستی مسالت‌آمیز این دو بانو که از دو فرهنگ و سرزمین متفاوت هستند، تهیه کند. بنابراین موضوع را با هر دو بانو در میان می‌گذارد و با موافقت آنها مصمم می‌شود یک مستند اجتماعی یک‌روزه تهیه کند اما همین که ضبط آن شروع می‌شود، این دو بانو بدون این‌که زبان هم را بدانند یا دیالوگی برای آنها تعریف شود، نوعی زندگی را می‌آفریند که کارگردان را وا می‌دارد این مستند را در هشت روز به پایان برساند. رضا فرهمند، مستندساز جوان و باتجربه کشور توجه جدی به ساخت مستندهایی دارد که در آن انسان‌ها را با وجود اختلافات فرهنگی و زبانی به‌هم نزدیک بکند و در این زمینه هم موفق ظاهر شده است. در حال حاضر این هنرمند در پی این است که اگر تامین اعتبار شود، قسمت دوم این مستند را نیز در کشور آلمان مقابل دوربین ببرد. این مستند که تنها در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمده، جمعه‌شب (8 بهمن‌ماه) به همت کانون رشد و توسعه نجیرم بندر دیّر با حضور رضا فرهمند (کارگردان این اثر)، زهرا فخرایی (بانوی جنوبی نقش‌آفرین «پرسوک») و جمعی از فرهنگ‌دوستان دیّری در سالن فرهنگ این شهرستان به نمایش درآمد که در پایان از رضا فرهمند و زهرا فخرایی تقدیر شد. قرار است مستند «پرسوک» به‌زودی از شبکه مستند و پرس‌تیوی نیز نمایش داده شود. در خصوص این مستند گفت‌وگوی کوتاهی را با رضا فرهمند، کارگردان این اثر صورت دادیم که در ادامه می‌آید.
ساخت مستند پرسوک پیش‌بینی شده بود یا نه بر اساس یک اتفاق این اثر تولید شد؟
فرهمند: همیشه اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی می‌تواند منجر به اتفاقات جذاب‌تری شود. در فیلم پرسوک همین اتفاق رویاروی دو زن توانست منجر به خلق یک فیلم شود.
دو بانوی این مستند زبان هم را نمی‌دانستند، پس چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند؟ آیا احساس و عاطفه زبان روایت این مستند بود؟
فرهمند: رابطه‌های انسانی فارغ از مرز و پیوست‌ها می‌تواند به‌خوبی شکل بگیرد. این دو نفر حتی نمی‌توانستند با هم ارتباط کلامی برقرار کنند، آنها حتی زبان مشترک هم نداشتند و اتفاقا این مستند چگونگی این ارتباط را بررسی می‌کند. بازی زهرا فخرایی بی‌نظیر است و در جای دیگری از ایران نمی‌توان چنین حسی را دید. دقیقا همین‌طور است زبان روابط انسانی «عاطفه» و «احساس» است نه کلمات و واژه‌ها.
تلخ‌ترین قسمت این مستند کدام قسمت آن بود؟
فرهمند: تلخ‌ترین قسمت این مستند و رابطه عاطفی برای شخص من لحظه‌ای بود که زهراخانم اعلام کرد که باید به کربلا برود. این اتفاق همه چیز را به سمتی برد که نبودش هم برای من و هم برای یودیت نقطه‌ای از خلأ و تنهایی بود.
آیا زن دریادل ماهی فروش دیّری توانست در این مستند گوشه‌ای از رنج زن جنوب را به نمایش بگذارد؟
فرهمند: خانم فخرایی در این فیلم توانست فراتر از یک زن بومی در منطقه‌ای از جنوب، دردهای یک زن را به‌عنوان مادری که هرگز تجربه مادری نداشته است، منعکس کند.
ساخت مستندهای این‌چنینی آیا موجب معرفی و تفهیم فرهنگ ایرانی به کشورهای غربی می‌شود و تا چه میزان می‌تواند دیدگاه آنها را نسبت به ایران و مردمانش دگرگون کند؟
فرهمند: مهم‌ترین کارکرد این مستند در فضای پر از جنگ و دعوای امروز همین اتفاق است؛ یعنی انعکاس ارزش‌های انسانی در میان یک قومیت بزرگ.
در مستندسازی به‌دنبال چه چیزی هستید؟
فرهمند: هر مستندسازی در دوران کاری خود به‌دنبال کشف ناب‌ترین لحظه‌های انسانی است و صدالبته من نیز از این قاعده مستثنی نیستم.
یادآوری می‌شود، وحید بیوته (تصویربردار)، کیومرث محمدچناری (مدیر تولید)، فرناز روشنایی (تدوین) و مهدی مطهر (تهیه‌کننده) عوامل ساخت این مستند بودند. همچنین فاطمه موسوی و رضا فرهمند نیز کارگردانی این اثر اجتماعی را برعهده داشتند. 

برچسب ها: مستند ، فرهنگ ، هنر ، بوشهر
نظرات بینندگان