حافظ شاعری برای همه زمان‏‌ها
کد خبر: ۹۶۵۸
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۸ - ۲۲ مهر ۱۳۹۶
بزرگداشت «حافظ» در کافه شعر بوشهر برگزار شد؛

حافظ شاعری برای همه زمان‏‌ها

نسیم خنکی می‌وزید و فضای دلنواز آرامگاه شیخ حسین چاهکوتاهی آماده شده بود تا شبی به‎یادماندنی را برای دوستداران حافظ رقم بزند. اندک اندک به خیل عاشقان افزوده می‎شد، کمی که گذشت همگان برای ادای احترام به سوی آرامگاه منوچهر آتشی، شاعر نام‎آشنای دیار جنوب و سراینده شعرهای زیبایی چون «شعرم سرود پاک مرغان چمن نیست/ تا بشکفد از لای زنبق‌های شاداب..
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
نسیم خنکی می‌وزید و فضای دلنواز آرامگاه شیخ حسین چاهکوتاهی آماده شده بود تا شبی به‎یادماندنی را برای دوستداران حافظ رقم بزند. اندک اندک به خیل عاشقان افزوده می‎شد، کمی که گذشت همگان برای ادای احترام به سوی آرامگاه منوچهر آتشی، شاعر نام‎آشنای دیار جنوب و سراینده شعرهای زیبایی چون «شعرم سرود پاک مرغان چمن نیست/ تا بشکفد از لای زنبق‌های شاداب/ یا بشکند چون ساقه‌های سبز و سیراب/ یا چون پر فواره ریزد روی گل‌ها/ خوشخوان باغ شعر من زاغ غریب است/ نفرینی شعر خداوندان گفتار/ فواره گل‌های من مار است و هر صبح/ گلبرگ‌ها را می‌کند از زهر سرشار...» رفتیم با نثار فاتحه‌‏ای به روح این شاعر فقید، راهی طبقه بالای این مجموعه زیبا و دیدنی شدیم تا در محفلی پر شور که به همت انجمن دوستداران حافظ (شعبه بوشهر)، کافه شعر و اداره‎کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر به‏مناسبت بزرگداشت روز حافظ (بیستم مهرماه) در کافه شعر برگزار شد، شرکت کنیم. این برنامه با حضور حمیده ماحوزی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، عباس عاشوری‎نژاد مدیر انجمن دوستدارن حافظ، عباس برزگزراده مدیرکل اجتماعی استانداری، برخی از اعضای شورای اسلامی شهر بوشهر چون ابوذر دهدار، پویا دولابی، طاهره شمشیری و اکبر توسلی، شاعران، اصحاب رسانه و جمع کثیری از دوستداران حافظ در سه بخش به همراه شعرخوانی تعدادی از شاعران بوشهری برگزار شد.

اجرای این برنامه را عبدالله رئیسی، شاعر، منتقد و پژوهشگر هم‎استانی و شاهرخ سروری مجری توانمند رادیو و تلویزیون مرکز بوشهر برعهده داشتند. در بخش نخست این آیین، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر ضمن پاسداشت روز حافظ، با بیان این‎که برگزاری این برنامه در کافه شعر آن هم در جوار آرامگاه منوچهر آتشی، شاعر بزرگ دیار جنوب که همواره مایه افتخار اهالی بوشهر است، بسیار ارزشمند و قابل ارج است، گفت: خیلی خوشحال هستم که این کافه در این مکان خاص و مناسب راه‎اندازی شده است و جا دارد از زحمات آقای موسوی‎زاده و خانم عارف‎زاده (مدیر کافه شعر) و آقای عاشوری‎نژاد مدیر انجمن دوستداران حافظ به‌خاطر برگزاری این برنامه باشکوه تشکر کنم. بسیار خرسند هستم که می‎بینم این فضا در بوشهر برای اهالی فرهنگ و هنر ایجاد شده است و ان‎شاءالله بتوان در آینده در راستای اعتلا و ارتقای ادب و فرهنگ استان نشست‏‌های ادبی به‎صورت هفتگی یا دو هفته یک‎بار در این مکان با حضور شاعران و اهالی شعر برگزار شود. 

حمیده ماحوزی در ادامه با تاکید بر این‎که حافظ به‎واسطه اندیشه و اشعار نغزش در ادب فارسی از جایگاه رفیعی برخوردار است، افزود: غزلیات او به لحاظ محتوا هیچ‎گاه رنگ کهنگی نمی‌گیرد، زیرا حافظ شاعری برای همه زمان‏هاست. وی شاعری است که با جهان به‏خوبی ارتباط برقرار کرده و با نگاهی بسیار تیزبین زهد و ریاکاری روزگارش را به‎شکلی رندانه در اشعار نغزش انعکاس داده است و به‎واسط همین محتوای کلامش است که مخاطبان با سروده‏هایش ارتباط برقرار می‏کنند.
وی همچنین با اشاره به این‎‏که حافظ در روزگاری می‏زیست که سختگیری در آن بسیار بود اما با وجود همه این سختی‎ها و فشارها با سود جستن از ترکیبات و تعبیرات زیبا اشعاری رندانه خلق کرده است، تصریح کرد:حافظ توانسته نگاه مخاطبان بسیاری را با ایده‍‍‌‏ها و دیدگاه‏‌های متفاوت به اشعارش جذب کند که این نکته بیانگر هنرمندی اوست. این بسیار مهم و ارزشمند است که هر زمان دیوان حافظ را می‏گشاییم، خودمان را در آن می‏بینیم و در حقیقت سروده‏هایش شرح حال خود ماست. مایه افتخار ایران است که شاعری چون حافظ را در خود پرورش داده است. امیدوارم این‎گونه برنامه‏ها تداوم بیابد، چراکه امروز به‎دلایلی میان نسل جوان با ادبیات کلاسیک‌مان زیاد شده است که می‏توان به کمک برگزاری چنین محفل‎ها و نشست‏های ادبی این شکاف را کمرنگ کرد و از بین برد. ضرورت دارد که نسل جوان با اندیشه و فحوای کلام شاعران ممتازی چون حافظ، مولانا و... آشنا شوند.

مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان سخنانش به برگزاری هرچه بیشتر برنامه‎های ادبی و فرهنگی به‏خصوص کتابخوانی و حمایت از این برنامه‏ها تاکید و بیان کرد: سال گذشته بوشهر توانست با ارائه برنامه‏های خلاقانه و قابل اجرا در حوزه ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به‎عنوان پایتخت کتاب ایران انتخاب شود که در قالب این طرح ما به کمک اداره‎کل آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان توانستیم بیشترین باشگاه کتابخوانی را در بوشهر راه‏اندازی کنیم (به‏طوری که الان از 200 هزار دانش‌آموز استان 30 هزار نفر به عضویت این باشگاه‏ها در آمده‌اند) و همچنین کتاب را برای نخستین‌بار وارد فضاهایی چون پادگان‌ها و زندان‌ها کرده‌ایم که افراد کتابخوان در این محیط‌ها به‌دلیل فعالیت‌های کتابخوانی مشمول تخفیف می‌شوند. اینک در کنار بوشهر، دو شهر خورموج و برازجان در زمینه کتابخوانی بسیار فعال، باانگیزه و با برنامه ظاهر شده‌اند که امیدوارم با همکاری و حمایت شما اهالی ادب بتوانیم برای دومین سال متوالی این عنوان را در استان نگه داریم. چون در جامعه‌ای که کتاب حضور پررنگی دارد، آسیب‌های اجتماعی کمرنگ‌تر خواهد بود و شهروندان سالم‌تر و آگاه‌تری خواهد داشت. 

سپس رضا معتمد، شاعر، روزنامه‎نگار، منتقد، پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی به شرح غزل شماره 205 «تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود/ سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود/ حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است/ بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود/ بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود/ برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو/ راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود/ ترک عاشق‌کش من مست برون رفت امروز/ تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود/ چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد/ تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود/ بخت حافظ گر از این‌گونه مدد خواهد کرد/ زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود» پرداخت. وی پس از خوانش رسای شعر با تبریک سالروز بزرگداشت حافظ و همچنین گرامیداشت یاد و نام منوچهر آتشی شاعر بزرگ دیار جنوب، گفت: این غزل یکی از غزلیات کوتاه و معروف حافظ است و تعمدا این غزل را برای این مناسبت برگزیدم، چون این غزل به‎نوعی مفسر همه اتفاقاتی است که امروز دارد می‎افتد. «بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود»؛ وقتی شاعری جرات می‏کند و مدعی می‎شود که تربتش در آینده زیارتگاه رندان جهان خواهد شد، نشان از نبوغ وی دارد. حال با گذشت قرن‎ها از مرگ حافظ می‏بینیم که پیش‌بینی او درست از آب درآمده و آرامگاهش زیارتگاه رندان عالم، آزادگان و دوستدارنش شده است.

معتمد در ادامه با بیان این‎که حافظ از محدود غزلسراهایی است (البته اگر نگوییم تنها غزلسرایی است) که شعرش وجه حماسی دارد، افزود: می‏توان گفت که غزلیاتش مثل شاهنامه فردوسی است؛ ما در متون حماسی قهرمان و ضد قهرمان داریم، شخصیت‌هایی که روایت‏ها را شکل می‏دهند، برای مثال، در شاهنامه شخصیت‎های چون «رستم»، «سهراب»، «اسفندیار»، «افراسیاب»، «ضحاک» و... داریم که این قهرمان‎ها و ضد قهرمان‌ها و تنازعی که با یکدیگر دارند، روایت‏های شاهنامه را سر و سامان داده است. حال این نکته را در غزل آن هم در غزل غنائی به‎قاعده نمی‎توان انتظار داشت، مثلا در غزلیات سعدی با همه عظمتش این وجه را نمی‎بینیم یا همین طور در غزلیات شمس با توجه به این‌‌که شمس مراد مولاناست و دائم مورد خطاب وی اما وجه قهرمانی یا ضد قهرمانی در شعرش دیده نمی‎شود. 

وی در ادامه با اشاره به این‏که شاید یکی از دلایل وجود قهرمان و ضدقهرمان در شعر حافظ این است که حافظ شاعری جامع‎نگر است، گفت: اگر دقت کنید می‏بینید که از هر زاویه‏ای می‎توان به شعر او نگریست و همین امر موجب پرمخاطب بودن شعرش شده است. وجه اجتماعی در شعر حافظ پررنگ است، زیرا او شاعری اجتماعی است که به‎وضوح می‎توان در این بیت این وجه را دید: « واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند/ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند». در حقیقت مبارزه و مقابله‎ای که حافظ با زهد و ریا دارد و وجه اجتماعی شعرش را نشان می‏دهد نیاز به قهرمان و ضد قهرمان دارد؛ «پیر مغان»، «پیر میکده»، «پیر میخانه» و «رند» قهرمانان و شخصیت‎های اسطوره‏ای شعر حافظ هستند که در این غزل شاهد حضور قهرمان او (پیر مغان) و ضد قهرمانش (زاهد) هستیم.

این استاد دانشگاه با تاکید بر این‎که حافظ با ضدقهرمانی چون «زاهد» بسیار درگیر است و مشکل دارد، تصریح کرد: چندسال پیش مقاله‎ای به‎نام «وارونگی مفاهیم در شعر حافظ» نوشتم و در آن به این نکته پرداخته‏ام که حافظ در اشعارش بافت معنایی واژگان را تغییر می‌دهد؛ یعنی واژه‏های ارزشی چون مسجد، واعظ، زاهد و... را آنگاه که در جامعه به‏عنوان دستاویزی برای ترویج فریبکاری به‌کار برده می‎شود، مفاهیم آنها به‏دست نابغه‏ای چون او تغییر می‏کند و مفهومی ضدارزش پیدا می‎کنند و به‎عکس واژه‎هایی چون «می»، «میحانه»، «پیرمغان» و... که از واژگان ضدارزشی هستند، در شهر حافظ به واژه‎های ارزشی تبدیل می‎شوند. 
معتمد با تاکید بر این‎که در این غزل تقابل میان قهرمان و ضدقهرمان کاملا نمود دارد: «تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود/ سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود»، بیان کرد: حافظ در این بیت برای خود حیاتی ابدی قائل شده است البته در این بیت یک قطعیت هم دیده می‎شود؛ از این رو شاعر وقتی می‎گوید: «تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود» یعنی تا همیشه از «می» و «میخانه» نشان خواهد بود و در مصرع دوم هم با زیرکی حیات خود را به جاودانگی آن پیوند می‏دهد. البته در مصرع دوم «سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود»، «پیرمغان» یکی از شخصیت‏های برساخته خود حافظ است (پیرمغان: مغان جمع مغ است یعنی زرتشتی. در روزگار حافظ هم یا مسیحیان و یهودیان شراب درست می‎کردند یا زرتشتیان و ظاهرا شراب زرتشتیان از کیفیت بیشتری برخوردار بوده است. پیری که در سیر و سلوک عارفانه هم راهبر و راهنمای مرید است و مرید بدون وجود پیر نمی‏تواند طی ‏طریق کند؛ همان پیر یا مرشد عرفانی است: «پیر میخانه چه خوش گفت به دردی‌کش خویش/ که مگو حال دل سوخته با خامی چند» و... و این نصیحت‌های پیرمغان بیانگر این است که قهرمان است) و او در این مصرع در نهایت ظرافت طبع گفته که حتی اگر من بمیرم و سرم به خاک تبدیل شود و خاک راه پیرمغان شود و در گذر این خاک بر دامن وی می‏نشیند و باز هم به‌همراه پیرمغان به میخانه می‌رود. او در واقع در این بیت گفته که این وابستگی به می و آزادگی تا ابد خواهد بود.  

این شاعر و استاد دانشگاه ابیات باقیمانده را به‎صورت دقیق واکاوی کرد و شرح غزل را به پایان رساند. سپس به دعوت مجری برنامه (عبدالله رئیسی) مریم پرهیزکاری، منتقد، پژوهشگر و استاد دانشگاه به ارائه مقاله‎ای به‎نام «از خود واقعی تا خود آرمانی حافظ» (که در ویژه‎نامه «حافظ» بامداد جنوب منتشر شد) پرداخت و در پایان این برنامه شاعرانی چون الهام مردانی، غلامرضا ابراهیمی «الف. دریا»،  ابوالقاسم ایرانی، اسکندر احمدنیا و... به شعرخوانی پرداختند.


برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، شعر ، حافظ ، بزرگداشت ، بوشهر
نظرات بینندگان