
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«نامه گناوه» تازهترین اثر غلامحسین دریانورد، شاعر، نویسنده و پژوهشگر هماستانی است که در ادامه پنج کتاب قبلیاش در خصوص گناوه به نگارش درآورده است. این پژوهشگر افزون بر این مجموعه کتاب، آثار دیگری نظیر «فانوسهای ساحلی»، «در جشن جنوبی چشمانت»، «یادها و دوبیتی»، «بیا کنار دریا» (مجموعه شعر)، «بارون و بوی یاس»، «اسب تکشاخ»، «خانه پدری»، «عشق بازیگر است» (نمایشنامه) و... را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است. دریانورد نویسندهای است که با اشراف به فضای جنوب در تلاش است تجربه زیسته خود را در دیار شرجی و دریا، گاه به زبان شعر و گاه در قالب نمایشنامه و گاهی هم بهصورت مستند به نگارش درآورد تا کلامش آینه تمامنمایی از منطقه جنوب و اهالی آنجا باشد.
وی دارای شخصیت آرام و بینش قابل ستایشی است و هیچگاه در حیات هنریاش بهدنبال هیاهو و حاشیه نبوده است. قلمش فصیح، متین و پرمحتواست. او میداند چه میخواهد بنویسید و چگونه مخاطب را به دنیای اثرش دعوت کند. دریانورد همانقدر که نثر را میفهمد، شعر را زندگی میکند. وی کلمات سادهای را به صف میکشد اما ترکیبات دلبرانه و جذابی میآفریند؛ ترکیباتی که از درزهایش معانی و مفاهیمی عمیق خودنمایی میکند. مثل این سرودهاش: «شب شدم گريه پنهان تو را حس كردم/ باغ تنهايي عريان تو را حس كردم/ بوي شبگير تو را عطر نسيمي آورد/ شرح گيسوي پريشان تو را حس كردم/ درد از خاطره پيرهنت ميباريد/ بوي يعقوبي هجران تو را حس كردم/ آسمان بود و سكوت و سحر و پنجرهاي/ سفر آّبي چشمان تو را حس كردم/ با پريهاي پريشاني فايز هر شب/ شروه داغ نيستان تو را حس كردم/ ظهر در معركه عشق و عطش خاك شدم/ تا چنين شام غريبان تو را حس كردم/ خون شدم در رگ آواز شقايق جوشان/ تا «گلستان شهيدان» تو را حس كردم».
مدیرعامل موسسه فرهنگی-هنری نیمدری سبز که بهمناسبت سالروز تولد غلامحسین دریانورد آیین رونمایی از تازهترین اثر این نویسنده مطرح هماستانی را به نام «نامه گناوه» برگزار کرد، در خصوص این نویسنده به بامداد جنوب گفت: کتاب، این روزها دوست یک دل و یک جان کم دارد، خیلی کم؛ بسیاری فقط در اسم و در زبان، خود را دوست کتاب معرفی میکنند ولی کتابی که میشناسیم رفیق فابریک کم دارد. این را نشانههای میدانی و آماری من و شما هم تائید میکند. کم هستند آدمهایی که خود را نذر کتاب کنند. در میان همین تعداد کم غلامحسین دریانورد خیلی کتابی است! آنقدر که شده رفیق فابریک کتاب! اصلا عشقش کتاب است، بهخاطر همین مرتب کتاب نذر میکند، کتاب چاپ میکند، کتاب مینویسد، کتاب میخرد، نمایشگاه کتاب میگذارد و اگر دستش برسد کتاب میفروشد.
آدم یک دوستی این طوری داشته باشد، چه میخواهد؟
محمد مظفری در ادامه درباره علاقه دریانورد به زادگاهش (بندرگناوه) نیز توضیح داد: وی همانقدر که کتاب را دوست دارد، همانقدر هم شهرش را دوست دارد. چون همه خاطراتش در همین بندر پر از خاطره گناوه گذشته، اصلا دوستیاش با کتاب هم قصهاش بر میگردد به همان روزها، روزهای نوجوانیاش، همان روزهای گرم تابستانی که برای کمک به پدر به بازار میرفت و سر راهش، روبهروی کتابفروشی «مقاتلی» ساعتها میایستاد و خیره میماند به پیرمرد گندمگون کتابفروش و بعد از پشت ویترین اسم تمام کتابها را از بر میکرد و سرخوش راهی مغازه پدر میشد تا همه پول تو جیبیهایش را جمع کند برای خرید کتاب. بعدها او شد مشتری دائمی شیخ عبدالرسول و مجله کیهان بچهها و کتابهایی که بوی مهر و دوستی میداد... . سالها از آن روزها میگذرد، از اول آبان 54 سال پیش را میگویم که در محله سرخور گناوه غلامحسین بهدنیا آمد. حالا آن نوزاد، مرد میانسالی شده که عشق به دیارش و کتاب را درهم آمیخته است. تا به فرهنگ سرزمین مادریاش ادای دین کند.
دریانورد اینک چند سالی است که وارد بازار نشر شده تا بهسهم خود به توسعه فرهنگ جنوب کمک کند. او در این سالها بیشتر آثاری را منتشر کرده که ارتقای فرهنگ و ادب بوشهر بهخصوص گناوه را در پی داشته است. با این پژوهشگر توانمند و صاحبنظر گفتوگویی را به بهانه انتشار «نامه گناوه» صورت دادیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنم.
بهتازگی همزمان با سالروز تولدتان جدیدترین اثر شما به نام «نامه گناوه» رونمایی شد، محتوای این کتاب از چه موضوعاتی تشکیل شده است؟
کتاب «نامه گناوه» ششمین کتاب از مجموعهای است که در مورد گناوه در 240 صفحه منتشر و روانه بازار شده است. این کتاب در سه قسمت تدوین شده که بخش اول آن به تاریخ و فرهنگ جنوب بهخصوص گناوه مربوط میشود. بخش دوم آن به تاریخ شفاهی گناوه پرداخته که از مجموعه گفتوگوها تشکیل شده و بخش سوم آن حول ادبیات و فرهنگ مردم جنوب است. این کتاب در شمارگان 500 نسخه منتشر شده است که در شمارههای بعدی شمارگان آن افزایش مییابد.
این کتاب را با چه هدفی به نگارش درآوردید؟
این اثر با هدف احیا، معرفی و جمعآوری آثار و فراوردههای فرهنگی، ادبی و تاریخی گناوه به رشته نگارش درآمده تا شاید در پژوهشها و مقاصد بعدی، بتوان به لایهها و سطوح ناشناخته این فرهنگ و تاریخ رسوخ کرد و دستمایه تحقیقهای آیندگان در این زمینه شود.
در این کتاب جهانشیر یاراحمدی در بخش تاریخ شفاهی با شما همکاری داشته است، از دید شما پرداختن به تاریخ شفاهی چه تاثیری در معرفی فرهنگ و ادب یک منطقه دارد؟
بله. آقای یاراحمدی در بخش تاریخ شفاهی با من همکاری داشته که از وی، بهخاطر تلاشهایش بسیار سپاسگزارم. تاریخ شفاهی در کلیتش، یک دانش جدید محسوب میشود که سابقهای صدساله دارد و مبتنی بر مشاهدات و تجارب زیسته یک شخص است. شخص از زاویه دید خودش به یک پدیده مینگرد و رویدادی را کشف میکند. تاریخ شفاهی یک نوع از مستندسازی است که غالبا مغفول مانده است. اگر ما رویداد یا واقعهای را بهصورت مستقیم از منظر چند نفر که آن واقعه را مستقیم دیدهاند، بررسی کنیم، قابلیت آن را خواهد داشت که به یک مستند تقریبا کامل دست بیابیم.
در این بخش صرفا به موضوعات فرهنگی و ادبی پرداخته شده یا به مباحث دیگر هم اشاره شده است؟
در بخش تاریخ شفاهی بیشتر با پیشکسوتهای فرهنگی و ورزشی گناوه بهخصوص مهاجرانی که یک زمانی در کسوت معلم یا ورزشکار در گناوه حضور داشتند، به مصاحبه پرداختهایم. کسانی که نقششان در این حوزهها بسیار بارز بوده است.
بهنظر شما فرهنگ و ادبیات جنوب چقدر نیاز به پژوهش و نگارش دارد؟ خود شما در تحقیقهایتان بیشتر روی کدام شاخصهها تدقیق میکنید؟
من بیشتر در مورد شمال بوشهر -که همان گناوه است- کار پژوهشی کردهام. هرچند در امر پژوهش و تحقیق، کارهای بسیار خوبی صورت گرفته که بسیاری از آنها در قالب کتاب هم به نگارش درآمدهاند اما کافی نبوده است؛ بهویژه در شهر ما گناوه که این قبیل نگارشها محدود بوده است. از اینرو، هر سال یک کتاب در این زمینه منتشر میکنیم که بهنوعی میتوان نام سالنامه بر آن گذاشت، چون ما هر سال یک مجلد را منتشر میکنیم. معمولا قبل از انتشارکتاب هم، در اسفندماه یک همایش (هفتروزه به نام هفته فرهنگی گناوه) برگزار میکنیم که با اقبال خوب مخاطبان همراه بوده و امیدواریم که این استقبال همچنان ادامه یابد.
در آثار دیگرتان (شامل اشعار و نمایشنامههایتان) آیا صبغههای بومی و محلی جنوب خاصه بوشهر را هم لحاظ کردهاید؟
شعر و نمایشنامه حاصل تجربه زیسته هر نویسنده است. من هم بهخاطر اینکه بیشتر روزهای زندگیام را در مناطق جنوب و خاصه بوشهر -گناوه- گذراندهام، لاجرم انعکاس آن را در آثارم خواهید یافت. ما تقریبا همه فضاهای زیسته جنوب اعم از خلق و خوی مردمانش، همچنین طبیعت خاص و دریایش را خوب میشناسیم. بنابراین از نظر من بهخوبی میشود انعکاسدهنده همه این عناصر در محتوای آثارمان باشیم.
نظرتان راجع به جوانترها در عرصه نویسندگی چیست؟ آیا آنها هم، مثل شما این رگههای بومی را لحاظ میکنند؟
بهنظرم تا آنجا که امکان دارد، باید به این عناصر بومی در ادبیات و هنر توجه شود. بالاخره هرکس تجارب محیط زیستش را در آثارش کم و بیش دخیل میکند. مثلا این دو شعر منوچهر آتشی به نامهای «ظهور» و «اسب سفید وحشی» آکنده از فضای جنوب و برآیند فرهنگ و تاریخ همین اقلیم است. چوبک، منیرو و احمد آرام هم به همین منوال هستند. هر نویسندهای که از جنوب باشد، به شکلی این فاکتورها را در آثارش لحاظ کرده و موفق شده است. اکثر نویسندگان، روایتگر زندگی خودشان هستند. من هم کم و بیش به دوستان سفارش کردهام که زادبوم و فرهنگ محلی خودتان را در آثارتان لحاظ کنید.
بزرگترین آرزویتان در حوزه ادبیات و فرهنگ چیست؟
سوال سختی است. بهشخصه تلاش میکنم آرزوهای عملگرایانهای داشته باشم. تنها آرزویم این است که آثارم، در وهله نخست، نظر خودم را جلب کند و از آثارم رضایت داشته باشم، چراکه وقتی خودم در خلق و تولید آثارم به رضایتمندی برسم، بهنظرم مخاطبان آثارم هم راضی خواهند بود. از اینرو، سعی کردهام که مشق و ایده نظریام خیلی جلوتر از مشق عملیام باشد. در کل مطالباتم را قدمبهقدم دنبال میکنم، چراکه این خواستهها آنچنان دوریافتنی نیستند.
نظرتان در مورد آیین رونمایی کتاب و کمکی که میتواند به ترویج خرید کتاب کند، چیست؟
ببینید شاید آیین رونمایی کتاب اندکی تصنعی و همراه با ادا و اطوار باشد اما حس میکنم در زمینه معرفی کتاب و فضاسازی برای فرهنگ کتابخوانی بیتاثیر نیست. اتفاقا یکشنبهشب (یکم آبانماه) ما مراسم امضای کتاب هم داشتیم که در شهر ما در این ابعاد سابقه نداشته است. بنابراین اگر این آیین و سنت امضای کتاب هم که در ادامه این آیین برگزار شد، مداوم پیش برود، میتواند در فروش، تبلیغ و ارائه کتاب تاثیرات مثبتی داشته باشد.
شما علاوه بر پژوهش، در عرصه نشر هم فعالیت دارید. انتشارات دریانورد بیشتر در چه حوزهای کتاب منتشر میکند؟
اتفاقا این کتاب و بخشهای قبلیاش هم در انتشارات خودمان (انتشارات دریانورد) بیرون آمد. الان نزدیک به 16 سال است آثار متعددی را که بیشتر در حوزه فرهنگ و ادب و تاریخ بوده، منتشر میکنیم.
سخن پایانی؟!
با تشکر از شما و روزنامه بامداد جنوب که این فرصت را در اختیار من گذاشتید.
یادآوری میشود، استان بوشهر نویسندگان قابلی در خود جای داده است که حکم گنجینههای فرهنگی دارند، برگزاری آیینهای رونمایی کتاب در شب تولد نویسندگان و شاعران اتفاق خجستهای است که زمینه را برای گسترش فرهنگ گفتوگو، کتابخوانی و خرید کتاب فراهم میکند، چراکه در این آیین عموما نویسنده اثر رو در رو با مخاطب خود سخن میگوید و شمهای از کتاب و هدفش از نوشتن را بیان میکند و از سوی دیگر مخاطب با شنیدن این گفتهها آگاهانه کتاب میخرد و میداند کتابی را که میخرد به چه موضوعی پرداخته است. امید میرود که چنین برنامههایی تداوم یابد و بهانهای شود برای جمع شدن اهالی قلم و دوستداران کتاب به گرد هم.