جهانبخش سنجابیشیرازی
با هرگونه ممنوعیت واردات و صادرات مخالفیم، زیرا هر چند ممکن است در
کوتاهمدت آثار مثبتی به همراه داشته باشد، اما در میان و بلندمدت مخدوشکننده و
ناکارآمدکننده اقتصاد است. در شرایطی همچون شرایط کنونی که با محدودیت منابع ارزی روبهرو
هستیم، هر اقدامی در کوتاهمدت که بتواند هزینههای ارزی ما را کاهش دهد مقبول است
و صیانت از تولید داخلی در این شرایط معنی مییابد.
گردش مالی بازار لوازم خانگی کشور سالیانه بین پنج تا شش میلیارد دلار است و بین
۵۰۰
تا ۶۰۰ بازیگر تولیدکننده و مونتاژکار دارد. در برنامه ملی تولید
لوازمخانگی، ظرفیت 5/2 میلیارد دلاری برای صادرات به کشورهای منطقه و
همسایگان دیده شده است و باید برنامه حمایتها بهگونهای باشد که از صادرات نیز صیانت
شود.
باید شرایط بهگونهای باشد که بتوان قطعات، ملزومات، مواد اولیه و
فناوری مورد نیاز را از خارج تامین کرد و در عین حال بهتدریج ارزبریها را در این
حوزه کاهش داد. بر این اساس، حمایت از تولید داخل و ممانعت از واردات در شرایط تحریم
میتواند سیاست درستی باشد، اما در درازمدت خیر، شرایط کنونی نیز بهگونهای است
که فرصت طلایی برای صنعت لوازمخانگی ایجاد کرده و اگر بهدرستی استفاده شود به
رشد این صنعت میانجامد و در غیر اینصورت بلایی که گریبانگیر
خودروسازی شده بر سر آن خواهد آمد.
فراموش نکنیم اگر واردات را محدود کنیم، منجر به گسترش قاچاق شده و
همچنین صنایع داخلی را از رقابت پذیری دور خواهد کرد. بر این اساس، فرصت طلایی که
اکنون با ممنوعیت واردات برای صنعت لوازمخانگی شکل گرفته، بعدها میتواند به
پاشنه آشیل آن تبدیل شود.
متوسط صادرات در این صنعت سالیانه ۳۰۰ میلیون دلار است و در
سالهای گذشته محصولات لوازمخانگی به عراق، افغانستان، اتحادیه اروپا و بهطور
مشخص ایتالیا، سی.آی.اس و شمال افریقا صادر میشود، اما ۶۰ درصد این صادرات به
عراق بوده است.
با ارتقای کیفی محصولات، رقابتیکردن قیمتها و نهادینهکردن شبکه
خدمات پس از فروش در بازارهای داخلی و خارجی، میتوان به بازار دستکم ۱۲۰ میلیونی منطقه و همسایگان
چشم دوخت که با در نظر گرفتن بازارهای سی.آی.اس و افریقا تا ۲۰۰ میلیون نفر قابل افزایش
است. این فرصت طلایی، در صورت افت کیفی محصولات، محروم شدن از رقابتپذیری، گسترش
قاچاق و توجه نکردن به بازارهای صادراتی، دچار خطر جدی خواهد شد.
شکلگیری کمپین «نخریدن خودروی صفر کیلومتر» در سالهای گذشته، یک
الگوی رفتاری بود، باید مرز بین انحصار و رقابت در این صنعت بهدرستی شناخته شود
تا بلایی که بر سر خودروسازی آمد، گریبانگیر این صنعت نشود. ممنوعیت واردات لوازم
خانگی در شرایط فعلی باید تعدیلشده و مشمول تکنولوژی و قطعات روز محصولات نشود و
باید پذیرفت داخلیسازی به معنای ساخت صفر تا ۱۰۰ محصولات در داخل نیست؛
کاری که در شرکتها و برندهای بزرگ جهانی نیز اتفاق افتاده است.
هماکنون با فعالیت شرکتهایی در صنعت لوازمخانگی داخل مواجهیم که
نسبت به تامین قطعات مختلف از کشورها و مبادی گوناگون اقدام میکنند و در داخل فقط
آنها را سر هم میکنند و حمایت از چنین شرکتهایی، جفا به تولیدکنندگان داخلی و
کلاه بر سر خود گذاشتن است.
بازار عراق مقصد عمده صادرات لوازمخانگی ایرانی است، این کشور از
بازاری آزاد برخوردار است که اتفاقات سیاسی اخیر آن را رقابتیتر و آزادتر کرده و
بنابراین فعالیت برای شرکتهای ایرانی در آن سختتر خواهد شد. اگر بخواهیم با همان
سبک و سیاق سابق در این بازار حضور داشته باشیم، این بازار را از دست خواهیم داد
بر این اساس نیاز است تا ضمن برنامهریزی برای حضور در بخشی از این بازار، خدمات
پس از فروش و شبکه مویرگی پخش را در این کشور نهادینه کنیم.
حضور پر رنگ در استانهای جنوبی عراق که قرابت فرهنگی بیشتری با ایرانیها
دارند و راهاندازی شرکتهای لیزینگی برای عرضه کالاها، میتواند حداقل صادرات
لوازمخانگی به این کشور را به چهار میلیارد دلار برساند. باید به برنامهریزی
پاکستان، ترکیه و بهخصوص قطریها برای حضور در بازار افغانستان اشاره کرد، در این
کشور نیز باید بتوانیم در موضوع زنجیره ارزش، خود افغانها را نیز به بازی بگیریم
و همچنین محصول مطابق با سلیقه مردم این کشور تولید کنیم.