کریم جعفری:
هفته گذشته و در چند اقدام هماهنگ توسط سازمانهای اطلاعاتی اروپایی و دولت ترکیه در چند شهر بهصورت همزمان و یا به فاصله اندک تجمعهایی از طرف برخی از جریانهای ضدایرانی در اطراف سفارت کشورمان برگزار شد. این تجمعها بر اساس تمام شواهد و قرائن هدایتشده، هماهنگ و با اهداف خاص طراحی شد. بیشرمانهترین و زشتترین را دولت اسلامگرایِ افراطی و تروریستپرور ترکیه انجام داد، برخی از حامیان تندروی حزب عدالت و توسعه با هماهنگی کامل سازمان اطلاعات این کشور و پس از شکست تروریستهای تکفیری تجمعی که حقد و کینه و حقارت و شکست از آن میبارید در برابر سفارت کشورمان در آنکارا انجام دادند و آنچه را نمیباید، گفتند و بعد هم با خیال راحت بارشان را بستند و رفتند. این تجمع بهوسیله رسانههای سرکوبشده و 100درصد حامی دولت اردوغان پوشش داده شد تا بهزعم حاکم شکستخورده و تحقیر شده ترکیه، اینگونه تلافی شکست حلب را جبران کند.
ترکها باور دارند که دلیل عدم موفقیتشان در سوریه و بهویژه حلب، حضور پررنگ ایران در سوریه بود. آنها به این مساله هم باور دارند که روسها پس از آنکه ثبات قدم ایران را دیدند، حاضر به مشارکت در نبرد سوریه شده و سیل تجهیزات و تسلیحات خود را روانه سوریه کردند تا یکی از حساسترین مرزهای ناتو شاهد حضور پررنگ روسها باشد. شکست در حلب در حقیقت آخرین میخ به تابوت اردوغانی بود که در فکر احیای خلافت عثمانی بود برای آنکه اسم خلیفه را هم بر سر زبانها بیندازد، یک خلیفه ظالم و خونخوار بنام ابوبکر البغدادی را کمک کرد تا در بخشهایی از سوریه و عراق حکومت کند که اگر بعدها خود به خلافت رسید، عنوان خلیفه عادل را کسب کند.
با این حال، رفتارهای جنونآمیز و دیوانهوار اردوغان دوستی برای او در منطقه بهجا نگذاشته است. رفتار جمهوری اسلامی ایران در طول این سالها با ترکیه اردوغان هم سیاست تسامح در برابر رفتارهای بچهگانهای بود که اگر یک کشور دیگر با ترکیه این رفتارها را داشت، اردوغان دشمنی و کینهای ابدی با وی برقرار میکرد. شاید انتظار میرفت سرنگونی بمبافکن سوخو24 ارتش روسیه بر فراز ادلب و قتل خلبان آن توسط پانترکهای افراطی مورد حمایت اردوغان و آنچه که مسکو بر سر آنکارا درآورد درس عبرتی برای آنها شود که اندکی عاقلانهتر رفتار کنند، اما اینگونه نشد.
با این حال، در برابر توهینهای صورت گرفته در ترکیه علیه ایران و مسوولان و هویت ایرانی، عدهای در کشور بهصورت خودجوش درخواست تجمعی مسالمتآمیز در تهران و تبریز در برابر سفارت و کنسولگری ترکیه را کردند. این درخواستها هر چند در وهله اول بهزعم برخی از دوستان ناچیز بود و شاید کسی آن را جدی نمیگرفت و تجربه حمله به سفارت سعودی چشم همه را ترسانده بود، اما استقبال مردم بهویژه جوانانی که رفتارهای سفیانی اردوغان در سوریه و قتلعام صدها هزار نفر از مردم این کشور عصبانی بودند باعث شد تا مقامات مسوول در حوزه استانداریها به این درخواست تجمع واکنش نشان داده و زبان به تهدید بگشایند.
واقعیت آن است که در کشور ما همه چیز به سمت دولتی رفتن و مجوز گرفتن پیش رفته است. اگر عدهای در حمله به سفارت سعودی اشتباه کردند، قرار نیست چوب آن را دیگران بخورند. قرار بر این است که مردم بافرهنگ و صلحدوست ایران برای دفاع از حرمت، آرمان، ارزشها، هنجارها و هویت ملی و مذهبی خود آنچه را مقتضی میدانند انجام دهند و ماموران و دولتیها هم وظیفه دارند شرایط را برای چنین تجمع اعتراضآمیزی مهیا کنند. برای نگارنده هنوز جای سوال دارد که صرف احضار کردن سفیر ترکیه و دو کلمه حرف با وی زدن، همه چیز را تمام میکند؟ آیا این بار اول اردوغان و ذهن بیمار وی است که به ایران و ایرانی توهین میکند؟ اگر خودتان نمیتواند، پس لطفا سنگاندازی هم نکنید، شرایط را مهیان کنید.