کریم جعفری:
انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم با وجود همه درخواستها، تاکیدها و ادعاها باز هم دو قطبی شد. یک قطب جریان اصلاحات که میگویند باید کشور به سمت اصلاح بیشتر و حداکثری پیش برود، و یک سوی دیگر اصولگرایان که بر این باور هستند کشور هیچ مشکلی ندارد و همهچیز خوب و عالی است و همین مسیر باید ادامه پیدا کند. این تعریف البته عام بوده و در خطکش سیاست هر دو طرف، میتوان طیفهای متفاوتی را دید. اما روز گذشته انتخابات مذکور به شکل جدیتری دو قطبی شد و با انصراف محمدباقر قالیباف، ابراهیم رئیسی در مقابل حسن روحانی قرار میگیرد تا یک بار دیگر به صورت کامل هر دو جریان در برابر هم قدرتنمایی کنند. البته ما در این نوشته اسحاق جهانگیری را به نفع روحانی منصرف و آقای میرسلیم را هم حساب نکردهایم تا این پازل به شکل واقعی خودش معنا پیدا کند. برای نگارنده البته انصراف آقای قالیباف تا قبل از مناظره سوم اندکی سخت بود، چرا که بر اساس همه پیشبینیها، پایگاه رای وی بیش از آقای رئیسی بود، ولی بهنظر میرسد پس از مناظره سوم دیگر قالیباف جانی برای ماندن نداشته باشد و یک نیروی قدرتمندتر، او را وادار به انصراف کرده باشد.
تا همین دیروز هم انتخابات برای منِ رونامهنگارِ پیگرِ اخبار، دو مرحلهای بود، اما به نظر میرسد که رقبای دولت مستقر میخواهند همه زور خود را یکجا زده و خطر مجدد نکنند، مسالهای که تحلیلهای همه را به برگرداند و باید گفت انتخابات تکمرحلهای خواهد شد تا تبعاتی هم نداشته باشد.
در مورد کنارهگیری قالیباف میتوان دلایل متعددی برشمرد، اما واقعیت آن است که وی از همان ابتدای شروع تبلیغات با گارد باز و برای حمله و انتحار آمده بود، انتحاری عمل کردن وی نشان میداد که او دو راه در پیش رو دارد، یا اینکه این انتحار کار دستش میدهد و یا آنکه بر رقیب درون جریانیاش غلبه خواهد کرد و در میدان میماند که دومی روی نداد و او حالا بهنظاره نشسته است.
شهردار تهران البته بیانیهای هم داده و از پایگاه رای خود خواسته تا به سیدابراهیم رئیسی رای دهند. درخواستی که به باور نگارنده چندان موفق نخواهد بود. اصولا پایگاه رای هر دو نفر با هم متفاوت است. قالیباف خیلی تلاش کرد تا پایگاه رای احمدینژاد را با حرفها و حرکات خود جلب کند، اما این پایگاه رای بر اساس برآورد نگارنده تاکنون بهنفع وی تکان هم نخورده است. از شش میلیون رای وی در انتخابات سال 92، در خوشبینانهترین حالت کمتر از نصف شاید به سمت آقای رئیسی متمایل شوند و بدون شک بخشی از این پایگاه رای به سبد روحانی ریخته خواهد شد.
ما فقط میتوانیم این امیدواری را داشته باشیم که در روزهای آینده، مردم با آرامش، سعهصدر، احترام به رقیب و نگاهی به امنیت ملی وارد گود انتخابات شوند، حواسشان باشد که این انتخابات هم به پایان خواهد رسید، اینکه چه کسی رئیسجمهور شود، کاملا به مردم بستگی دارد و بعد از آن باید تمکین کرد.
روزهای آینده روزهای سرنوشتسازی برای هر دو کاندیدا خواهد بود و دوستداران هر دو تلاش خواهند کرد تا از سبد آرای قالیباف برای خود رای جمع کنند. سیدابراهیم رئیسی هم برای آنکه بتواند رای مردم را جلب کند، باید دقت بیشتری در کار خود داشته باشد. اینکه وی میگوید «من به نمایندگی از قشر مستضعف صحبت میکنم» اصلا زیبنده نیست، قشر مستضعف نیاز به سخنگو ندارد، مرد عمل میخواهد، آقای احمدینژاد هم با رای همین قشر رئیس جمهور شد و فقط فلاکت آنها را بیشتر کرد.