کریم جعفری
دولت دوازدهم را باید شروع شده خواند، چرا که این دولت بر اساس ساز و کارهایی که برای آن تعریف شده ناچار است در قالب برنامههای پنجساله حرکت کرده و بستر را برای تحویل کشور در سال 1400 آماده کند. از سوی دیگر، این دولت مقدمه تحویل کشور به دولتی است که باید نتایج نهایی سند افق 1404 کشور را به صورت نهایی تحویل داده و آن را بهنتیجه برساند.
ما سه سال پیش در همین ستون در ضمن یک یادداشت تاکید کردم که در رسیدن به سند 1404، دچار ضعفها و مشکلات عمدهای هستیم که یکی از این مشکلات تحریمهایی بود که کشور در طول 15 سال گذشته که این سند تنظیم شد، است. این تحریمها باعث شد تا در یک دولت بیبرنامه و هیئتی محور در سال 1384 تا 1392، عملا اقتصاد بهعنوان زیرساخت اصلی این توسعه راه به جایی نبرد و کشور با رشد منفی هفتدرصدی، دچار خسران بزرگی شود که در حال حاضر قابل جبران نیست.
از اینرو، باید گفت ایران در افق 1404 نمیتواند به آنچه خواسته و طراحی کرده است برسد. عقبافتادگی سالهای گذشته را اگر کنار بگذاریم، باید به فرار مغزها از کشور اشاره کرد که باعث شده تا دستکم در حوزه علمی نتوانیم به جایگاه تعریف شده برسیم. فرار مغزها که به دلیل سختگیریهای بیمورد دانشگاهها روی داده، باعث پایین آمدن سطح علمی دانشگاهها و همچنین مشکلات عدیده دیگر، نظیر رکود در برخی از شاخههای علمی شده است. هر چند که بسیاری مدعی رشد تولید علم در کشور بوده و هستند (که البته ما هم بخشی از آن را در رشتههای خاص و محدود تایید میکنیم) اما رشدعلمی وقتی تاثیرگذار است که بتواند جامعه را دچار یک تحول اساسی کند.
در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم پیوست 1404 نارساییهایی دارد که در این مجال نمیتوان به آن اشاره کرد. اما باید گفت که دولت روحانی در دور دوم خود این شانس را دارد که بتواند از فرصت پیش آمده، فارغ از دغدغهای مانند ریاستجمهوری دوباره، بهصورت قرص و محکم راه را برای تحقق اهدافی حداقلی از این افق هموار کند. دولت در این مسیر باید به یک انسجام و هماهنگی میرسید و اگر رقیب به قدرت رسیده بود، اهداف ایران 1404 در سال 1044 هم محقق نمیشد، چرا که تجربه ناقصی از هشت سال ریاست دولت مهرورز بود.
دولت دوازدهم این بخت را دارد که در پیوند با قرن 15 هجری خورشیدی، به شکلی کار کند که در این پیوند، مردم ایران بتوانند با خیال راحتتر انتخاب کنند. کسی از فردا خبر ندارد، مشخص نیست در کشور، منطقه و عرصه بینالمللی چه اتفاقی روی خواهد داد، اما آنچه مبرهن است، تلاش برای ساخت ایران در این دولت باید بهصورت ریشهای پیگیری شود. دولت هم یادش باشد تا زمانی که استانها توسعه پیدا نکردهاند، کشور رنگ پیشرفت را نخواهد دید.
بهعنوان مثال همین استان بوشهر که در چهار سال گذشته دچار خسران بسیار شد، نتایج آرا را هم ملاحظه کردیم و دیدیم در شهرستانی مانند دیر، دشتی، تنگستان و حتی دشتستان آقای روحانی صرفا به دلیل عملکرد ضعیف مدیرانش دچار ناکامی اساسی شد. بنابراین، تغییر اصل اساسی برای رسیدن به همه آنچه که گفته شد، است. هر فرمانداری هم که در انتخابات ریاستجمهوری عملکرد ضعیفی داشته، بدون استثنا باید به کلاس آموزشی اعزام شود تا با تجربه بیشتری از بخشداری شروع کند.