خاطره حجازی در گفتوگو با بامداد جنوب:
خاطره حجازی متولدِ خرداد 1340 در اصفهان است. خودش عقیده دارد که زندگی من از زندگی ادب یام حساب است. در دامن تخیل مادر و روحیه شاعرانهاش به دنیا آمد. پدرش دستی به قلم داشت و خوش مینوشت.
کد خبر: ۱۳۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶
نقطه سرخط
«باید یک داستان بنویسم.» نام مجموعه داستانی از سمیه سمساریلر است که در سال جاری از سوی نشر نهفت منتشر شده است. سمساریلر پیش از این مجموعه داستان «زخمهایم کهنه نمیشوند.» را نیز منتشر کرده بود. «زخمهایم ...» تلفیقی از دغدغههای شخصی و دردمندی اجتماعی بود.
کد خبر: ۱۳۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۸
رامتین بالف در گفتوگو با بامداد جنوب:
«بازگشت تارزان» به نویسندگی و کارگردانی رامتین بالف این روزها مهمان کافه حاج رئیس در بافت تاریخی بوشهر است؛ اثری که بدون شک ارزش چندین بار دیدن را دارد، هر چند طنز عریانی در آن جریان دارد اما روایتش، زبان حال این روزهای ماست؛ روایت بیداد انسانها به خود و دیگران است.
کد خبر: ۱۳۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۸
علیالله سلیمی در گفتوگو با بامداد جنوب:
علیالله سلیمی، متولد ۶ فروردینماه سال ۱۳۴۷ در روستای «توپ قره» از توابع شهرستان خدابنده، در استان زنجان است. وی در سالهای پایانی دهه هفتاد با شرکت در کلاسهای داستاننویسی حوزه هنری وارد جُرگه نویسندگی شد و ...
کد خبر: ۱۳۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۵
ابراهیم دمشناس در گفتوگو با بامداد جنوب:
ابراهیم دمشناس متولد ۱۳۵۱ در جنوب ایران و داستاننویس خوزستانی است. وی تا سی و سهسالگی در ماهشهر زندگی کرده و هم در این شهر و سه شهر دیگر شامل بوشهر، بهبهان و تهران ادب یات فارسی خوانده است. دمشناس بیش از سه دهه است که مینویسد.
کد خبر: ۱۳۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۱
تکتم توسلی در گفتوگو با بامداد جنوب:
تکتم توسلی، متولد آخرین روزهای بهار سال ۱۳۵۷، دختری درونگرای نهچندان درسخوان ولی عاشق داستان و شعر و دانستنهایی است که از کتابهای مدرسه نمیگرفته.
کد خبر: ۱۳۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۷
داستان «شهر من» سعید بردستانی در کتابی در ایتالیا منتشر شد؛
داستان کوتاه گونهای ادب ی است که بهصورت کوتاه اما با نگاهی ریز و جزئی برههای از زندگی قهرمان اثر یا وقوع یک پدیده را گاه به زبان تخیل و گاه واقعگراینه روایت میکند. هر چند این نوع ادب ی در ایران کمی با تاخیر راه خود را یافت اما..
کد خبر: ۱۳۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴
امیررضا بیگدلی در گفتوگو با بامداد جنوب:
امیررضا بیگدلی، فرزند تابستان است. وی تیرماه سال ۴۹ در تهران به دنیا آمد و دانشآموخته رشته زبان و ادب یات فارسی از دانشگاه آزاد کرج است، به گفته خودش، در داستاننویسی شاگرد و مکتب دیده کسی نیست.
کد خبر: ۱۳۰۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
سپیده زمانی در گفتوگو با بامداد جنوب:
سپیده زمانی در هفتم آبانماه ۱۳۵۲ به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلاتش در رشته حقوق در سال ۱۳۷۸ به امریکا مهاجرت کرد و در واشنگتن دی سی اقامت کرد. او از همان اولین روزهای خروج از ایران برای پر کردن خلأ دوری از خانواده بهطورجدی شروع به نوشتن کرد.
کد خبر: ۱۲۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۸
ساره سکوت متولد سال 1363 در ایران و ساکن کشورهای امریکا و کاناداست. در رشتههای دستیاری دندانپزشکی و رشته علوم زیست-پزشکی تحصیل کرده است. اولین کتابش، چهارده معصومه در سال 1394 توسط نشر گردون منتشر شد.
کد خبر: ۱۲۹۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۰
رضا روزبهانی در گفتوگو با بامداد جنوب:
رضا روزبهانی متولد 28 اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران است. وی شاعر، پژوهشگر ادب ی و ویراستار و دانشآموخته رشته زبان و ادب یات فارسی است و تحصیلات ناتمامی در رشتههای فلسفه و مدیریت دولتی دارد. از اواسط دهه هفتاد شمسی کارهای متعددی در حوزه شعر، داستان و نقد از او در نشریات متعدد منتشر شده است.
کد خبر: ۱۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۵
دیدگاه سعید جهانپولاد درباره شعر مدرن؛
در مطالعات بینافرهنگی و تحلیل انتقادی کلام، در حوزه جامعهشناختی زبان و کارکردهای متداولش و اینجا؛ مبحث من، در کارکرد میدانی ادب ی است و شکل و ریختشناسی آنچه در بستر اهالی زبان و چه در بستر اعیان و
کد خبر: ۱۲۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷
پوران کاوه در گفتوگو با بامداد جنوب:
پوران کاوه، نقاش، شاعر و مترجمی است که سالها بهدوراز جنجالهای ژورنالیستی به نقاشی، سرایش شعر و ترجمه شعر مشغول است و فعالیت ادب یاش را با چاپ شعر، مقاله، نقد و ترجمه در روزنامههای کثیرالانتشار همچون «ایران»، «همشهری»، «اعتماد»، «اطلاعات»، «عصر آزادگان» و ...
کد خبر: ۱۲۶۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۴
پرویز گراوند در گفتوگو با بامداد جنوب:
اوایل ِ اکثر چیزها/ مثل اوایل خلقت مدوّر است/ سر با همه اضلاعی که در سر دارد/ در کارِ مدوّر کردن افکار است/ جهان در هجمه افکار از ما مدوّر است/ قلب مدوّر/ گردیدن و گراییدنهای مدوّر/ آفتاب از شدّت آفتابگردان، مدوّر است/ میوههای با تفاوتهای مدوّن/ با فرقهای مدوّر/ با مزههای مدوّن و مدوّر/ با وجود آفتها و عوارض/ کدوتنبل با همه تنبلیاش/ چقدر دایره دارد حمل میکند!/ دارد وضع حمل میکند
کد خبر: ۱۲۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۳
روایت نویسنده رمان «تکیهگاه» از زنان نویسنده:
فرخنده موحدراد، نویسندهای است که هفته پیش در خصوص نویسندگی و وضعیت ادب یات ایران با وی به گفتوگو نشستیم. وی در بخش نخست گفتوگویش در خصوص اینکه چگونه نویسنده شد، گفت: «برای نوشتن شرایط خاصی را احساس نکردم...
کد خبر: ۱۲۵۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۳
اینجا عسلویه است؛ پایتخت انرژی ایران! اینجا در آسمانش غیر از دود و گازهای سمی، شعر نیز جریان دارد.
کد خبر: ۱۲۵۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۲
روایت یعقوب رستمیثالث از دنیای شاعرانهاش:
من از گمشدگان حلبچه میآیم/ از دختران بینام و نشان/ از مادران انتظار/ و از پدران به خاک افتاده/ و از مزار خیلیها در مزار شریف/ من از آوارگان سوری میآیم/ که جسد حلب را/ تا آن سر دنیا بدوش میکشند/ میروم تا آشوئیتس/ تا به آنهایی که/ در خون تاریخ خفتهاند بگویم/ پالمیرا روزگاری شهر زیبایی بود/ و حلب/ به ساز دختران سوری میرقصید/ اما حالا اینجا/ کسی به پرچم سفید بهایی نمیدهد/ و سازها همه خون میگریند/ ای دریغا ...!
کد خبر: ۱۲۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸
وقتی نشست کنار دستم و در ماشین را بست، تمام احساسهای خوب دنیا را ریخت توی دلم. میترسیدم یکوقت یک اتفاق عجیبی بیفتد و این لحظه خوب تمام بشود. یک عالمه اتفاق که بعضیهایشان اصلا عجیب هم نبود، مثل رسیدن. رسیدن میتوانست این لحظه خوب را تمام کند. نگاهم کرد. لبخند زد و گفت: «خوبی؟» (شومینه خاموش/ ص ۳۰۱)
کد خبر: ۱۲۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۷
«شب محمدعلی جمالزاده» شبی از شبهای بخارا؛
«شبهای بخارا» فرصت یا محفلی است که به همت علی دهباشی، ادب پژوه، نویسنده و سردبیر مجله «بخارا» پایهریزی شده و در آن آثار و زندگی چهرههای ادب ی ایران و جهان مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد. این محفل ادب ی در حوزه ادب یات امروز بسیار مورد توجه و اقبال قرار گرفته است و عمدتا مباحثی که در آن مورد بررسی و تحلیل واقع میشود، بسیار حائز اهمیت است.
کد خبر: ۱۲۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳
علی فتحیمقدم در گفتوگو با بامداد جنوب:
اگر از من بپرسند علیرغم تلخ نظـری در این سی و اندی سـال جهـان را چگونـه دیدهای؟ دسـت پـسرم را میگیرم و بـا او بـه گرفتن ماهیهای کوچک رودخانه میروم، تـور ریزبـاف پلاستیکی را درون آب میاندازم و گوشهای منتظر مینشینم تا تور بلرزد و صدای خنده پسـرم را از عمق کم رودخانه بشنوم ولو اینکه چیزی در تور نباشد.
کد خبر: ۱۲۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱