|
الهام بهروزی
«لنجسازی» بهعنوان یکی از کهنترین میراث ارزشمند حومه
خلیج فارس و تداعیگر لحظات تلخ و شیرین دریانوردی در سالهای نهچندان دور برای
اهالی جنوب کشور با اینکه با عنوان «دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج
فارس» در فهرست «میراث در خطر یونسکو» در سال 1390 ثبت شده؛ اما این اقدام، عملا
کنش یا برنامهای را برای حفظ این میراث کهن از سوی وزارت میراث فرهنگی، صنایع
دستی و گردشگری به همراه نداشته است؛ ظاهرا همه کارهای صورت گرفته در این زمینه
خلاصه شده در انتشار یک کتاب و ساخت دو مستند از این دانش؛ با وجود اینکه این
وزارتخانه بارها اخبار و آماری را دال بر افزایش کارگاههای سنتی لنجسازی در جوار
خلیج فارس منتشر کرده اما این آمارها صرفا جنبه تزئینی دارند؛ چراکه شواهد موجود
تنها نشان از رشد قارچگونه کارگاههای تولیدی لنجهای فایبرگلاس در استانهای
جنوبی دارد!
بدیهی است وقتی میراثی در فهرست «میراث در خطر یونسکو» ثبت میشود؛
یعنی باید با اقداماتی سازنده و بدون وقتکشی زمینه حفظ و احیای این میراث را
فراهم کرد ولی شوربختانه با اینکه 12 سال از ثبت «دانش ساخت لنج و دریانوردی با
لنج در خلیج فارس» در این فهرست میگذرد، نه تنها تلاشی برای حفظ و توسعه کارگاههای
ساخت این شناورها صورت نگرفته؛ بلکه با مرگ استادکاران و لنجسازان باتجربه و
گلافان، حتی دانش ساخت آن نیز امروز در خطر جدی فراموشی و نابودی قرار گرفته است.
این در حالی است که وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و
گردشگری و بهطور ویژه پایگاه میراث دریانوردی ایران موظف بودند که زمینه لازم را
برای بازآفرینی و احیاء این شناورهای اصیل و تاریخمند که در روزگار نهچندان دور
در زیست و معاش مردمان این خطه نقش شگرفی ایفا میکرد، فراهم نکرده، بلکه هیچ
اقدامی در راستای مستندسازی دانش ساخت لنجهای سنتی نیز انجام نداده است.
بیشک جایگزین شدن لنجهای فایبرگلاس بهجای لنجهای مقاوم
و چوبی و به کار گماشتن نیروهای کار ارزان و پاکستانی به جای گلافان و لنجسازان
بومی امروزه دست به دست هم دادهاند تا این میراث اجدادی که روزی در تجارت دریا و
دریانوردی اهالی جنوب در استانهای بوشهر، هرمزگان و خوزستان نقش موثری داشته،
امروز با کمترین تلاش به قهقرای فراموشی سپرده شود. این در حالی است که این میراث
کهن هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی از ارزش غیرقابل وصفی برخوردار است و بی
هیچ دلیلی نباید به خاطرهها بپوندند.
در این میان، در بوشهر برخی از گلافان و افرادی که به طور
تجربی ساخت لنج سنتی را از استادکاران این هنر فراگرفته بودند، برای جلوگیری از
فراموشی این دانش و لنجهای اصیل و تاریخدار، رو به ساخت ماکتهای این لنجها در
ابعاد مختلف آوردهاند که این ماکتها امروزه در بسیاری از خانهها یا مراکز اداری
و عمومی بهعنوان یک شیء تزئینی استفاده میشوند تا بدین شکل از فراموشی کامل آن
دست کم در اذهان مردمان جنوب جلوگیری شود.
افزون بر این، راهکارهای متعددی برای حفظ این لنجها از سوی
صاحبنظران و کارشناسان میراث فرهنگی ارائه شده که یکی از آنها راهاندازی کافهها
و رستورانهای ثابت دریایی با استفاده از لنجهای سنتی در حاشیه سواحل خلیج فارس
است که با مرمت و بازسازی لنجهای سنتی قدمتدار میتوان آنها را بار دیگر با
کاربری جدید به چرخه حیات برگرداند یا پیشنهاد دیگر این بود که این لنجها به لنجهای
تفریحی تبدیل شوند و با برگزاری تورهای مختلف به کمک آنها گردشگری دریایی را با
استفاده از ابزارهای سنتی و بومی منطقه جنوب توسعه داد.
بیشک همه این پیشنهادها میتوانند در نجات و پاسداری از
لنجهای سنتی و دانش ساخت آن راهگشا باشند ولی عملا تاکنون نه تنها از سوی وزارت
میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بلکه از سوی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع
دستی و گردشگری استان بوشهر بهعنوان یکی از استانهایی که کارگاههای مهم ساخت
لنجهای سنتی در آن تا یکی دو دهه اخیر فعال بوده، هیچ اقدام امیدبخشی در راستای
حفظ و بازآفرینی این لنجها ندیدهایم.
نه تنها کارگاههای لنجهای سنتی در استان در این 12 سال
اخیر توسعه نیافته، بلکه تلاش جدی هم برای حفظ دانش و انتقال تجربیات لنجسازان و
گلافان صورت نگرفته است، تنها اقدامی که شاید صورت گرفته، میتوان به ساخت
شناورهای سنتی و ارائه آن در موزه دریانوردی بوشهر اشاره کرد که قطعا این کار بهتنهایی
برای حفظ این میراث ارزنده کافی نیست. امید میرود ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع
دستی و گردشگری استان بوشهر به عنوان متولی حفظ لنجهای سنتی و دانش ساخت آن در
استان، گامهای استواری برای نجات این هنر- صنعت دیرینه و قدمتدار بردارد.
ممکن است اینجا این سوال پیش آید که چطور شد این لنجهای
سنتی که بخش مهمی از بار تجارت دریا و دریانوردی جنوب کشور را در خلیج فارس و
دریای عمان بر دوش میکشید، محکوم به نابودی شدند؟! همه این اتفاقات از یک مصوبه
تاثیر میگیرد.
مصوبهای که به یکباره حکم به بسته شدن دفتر حیات لنجهای
چوبی سنتی بر ساحل خلیجفارس و دریای عمان از چابهار تا آبادان را داد. این مصوبه
تاکید بر این دارد که لنجهای فایبرگلاس و فلزی جایگزین لنجهای چوبی شوند. این
مصوبه ۵ سال زمان تعیین کرده تا لنجهای زیر ۵۰۰ تن امحا شوند. هدف از اجرای این
مصوبه حذف ابزار قاچاق کالا از دریا، انتقال فعالیتهای غیررسمی به رسمی و تجاری،
رونق فعالیتهای کشتیسازی داخلی و خدمات تعمیر و نگهداری آنها و نیز افزایش ایمنی
دریایی است. این مصوبه به خودی خود در این سالها، موجب کاهش چشمگیر فعالیت و وجود
شناورهای سنتی در خلیج فارس و دریای عمان شده است.
هرچند وزرات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در طول این
سالها با نامهنگاریهای متعدد تلاش کرده تا لنجهای سنتی در فرهنگ دریا و
دریانوردی جنوب ایران باقی بمانند؛ اما خاموشی کارگاههای ساخت این شناورهای سنتی
یکی پس از دیگری، زنگ هشدار حذف این شناورها را از عرصه دریا و خلیج فارس میدهد.
در این میان، رضا مختاری که مسوولیت تدوین پرونده «دانش
ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس» را برعهده داشته، به تازگی در گفتوگویی
به ایسنا در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پس از ثبت «دانش ساخت لنج و دریانوردی
با لنج در خلیج فارس» در یونسکو، تغییری
در وضعیت آن ایجاد شده است؟ گفته است: «بهدلیل ابعاد و گسترهای که این پرونده
داشت و تقریبا هم قابل قیاس با هیچکدام از آثار جهانی ایرانی در حوزه میراث فرهنگی
ناملموس نیست، پاسخ دقیق به این سوال سخت است. چون در این اثر فقط بحث مهارت ساخت
لنج مطرح نبود، ناوبری لنج هم در محدوده خلیجفارس مطرح است. چنانچه در نام اثر
هم (خلیح فارس) آمده است. آداب و رسوم مرتبط با این دو حوزه هم در پرونده مطرح
شده است، از مراسم بادبانکشی گرفته تا جشنهای عمومی برای ایامی چون «نوروز صیاد».
در حالیکه «نوروز صیاد» هم یک جشن و مراسم است که به خودی
خود میتواند یک اثر مستقل باشد؛ چون از طرفی این جشن در چارچوب یک گاهشماری دریایی
انجام میگیرد که این خود یک دانش سنتی است و از طرفی مساله ارتباط انسانی با آیین
در آن اهمیت دارد. شما قلمروهای میراث فرهنگی ناملموس را که در متن معاهده یونسکو
آمده است، میتوانید به شکل قوی در این پرونده ببینید. برای مثال، گنجینه زنده بشری
که بسیار مورد تاکید یونسکو است و همچنین موضوع قلمرو جغرافیایی اثر را که شامل سه
استان هرمزگان، بوشهر و خوزستان میشود.»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که پس از گذشتن ۱۲ سال از ثبت جهانی این پرونده، وزارت میراث
فرهنگی برای حفظ لنجهای سنتی و دانش ساخت آن چه کاری انجام داده، توضیح داده است:
«اینجا ما با یکسری گزارش فعالیت از طرف میراث فرهنگی مواجه هستیم که به یونسکو
ارائه شده است، مثلا میراث گفته که تعداد کارگاهها و قایقهای لنج در چهار سال
دوم پس از ثبت اثر نسبت به چهار سال اول افزایش پیدا کرده است. شاید من اطلاعاتم
کم باشد؛ اما بعید میدانم ما با رشد کارگاههای لنجسازی مواجه باشیم.
یا مثلا صحبت
از گسترش فعالیتهای پژوهشی و انتشاراتی و
ساخت برنامههای رادیویی و تلویزیونی شده است، شما اگر کار شاخص و اثرگذاری در این
حوزه دیده یا شنیدهاید که میراث متولی آن بوده به من بگویید. این مورد هم هست که
مدارس و دانشگاهها و مؤسسات آموزشی، مواد درسی مرتبط با اثر را در برنامههای درسی
خود گنجاندهاند؟ همه این کارها اگر به شکل اثرگذار انجام شده باشد، خوب است؛ چرا
میگویم اثرگذار چون پیش آمده که بعضی فعالیتها فقط عنوان دهنپرکنی دارند و در
واقعیت بود و نبودشان فرقی نمیکند.»
به عقیده این پژوهشگر، «ایجاد موزه، تألیفات مقاله و کتاب،
بازدهی گردشگری، تبلیغات و محصولات فرهنگی یا حتی ثبت عکسهایی که مردم تهیه میکنند،
از اقداماتی است که میتواند در پاسداری این میراث تاثیرگذار باشد. حفظ گنجینههای
زنده بشری و استادکاران این حوزه نیز حائز اهمیت است. آن زمان چند تا از اسامی
ناخداها را در پرونده آوردیم که بسیاری از آنها امروز زنده نیستند. این افراد
اطلاعاتی درباره این ماجرا داشتند که هرکسی این اطلاعات را ندارد. باید بر اساس یک
چارچوب علمی فهرست این افراد تهیه و اطلاعات و دانش آنها ثبت و مستندنگاری شود.
ما همچنان کمبود منابع داریم و تنها منابع ما در دهه ۴۰ و ۵۰ نوشته شده است. آن
زمان هم برای پرونده تنها منبعی که توانستیم ضمیمه کنیم، «سرزمین من» بود.»
مختاری در پایان در پاسخ به این سوال که پایگاه میراث جهانی
دریانوردی سال ۱۳۹۹ مدعی شده است که دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی خلیج فارس از «فهرست
میراث در خطر یونسکو» خارج شده است، آیا این موضوع صحت دارد، توضیح داده: «من
اطلاعی از این خبر پایگاه ندارم. سایت یونسکو تنها مرجع برای چنین خبری است و در این
سایت، این اثر همچنان در فهرست آثار نیازمند پاسداری فوری است. وقتی یک اثر در این
فهرست قرار میگیرد، پس از چهار سال از زمان ثبت، کشورها باید گزارش اقدام بدهند و
این گزارش دوباره در بازههای چهار ساله تکرار میشود. میراث فرهنگی تاکنون در سالهای
۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ دو گزارش از فعالیتهای خودش و همچنین وضعیت اثر به یونسکو داده و
همچنان «دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس» در همان فهرستِ «نیازمند
پاسداری فوری» است.