الهام بهروزی
صنایع دستی یکی از نمایهها و جلوههای فرهنگی یک قوم یا
ملت هستند که بازتابدهنده نوع نگرش، سبک زندگی، خلاقیت، فرهنگ و اندیشه آنهاست.
بدیهی استان بوشهر در گستره جغرافیایی خود اقوام مختلفی را جای داده که دستساختهها
و صنایع دستی منحصربهفردی را تولید میکنند. برخی از این صنایع و دستساختهها
ورای اینکه از قدمت تاریخی دیرینه و ارزش معنوی و زیباشناختی بالایی برخوردارند،
با همسو شدن با زیست مدرن قابلیت کاربردی خود را حفظ کرده و از اینرو در اقتصاد و
معاش تولیدکنندگان خود تاثیرگذار هستند.
در این میان، محصولات و دستساختههای حصیری در مناطق
نخلستانی مثل دشتستان و تنگستان بخشی از درآمد ساکنان این منطقه را از دیرباز تا
کنون تشکیل میدهد، محصولاتی که در اشکال و بافتهای مختلف تولید میشوند. بدیهی است غالب محصولات حصیری در منطقه آبپخش در کارگاههای تولیدی که در سالهای اخیر به
همت کارآفرینان با همکاری ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان
بوشهر برپا شدهاند؛ تولید و به دیگر استانها و حتی کشورهای مختلف صادر میشود؛ اما بخشی از این محصولات نیز در اهرم و برخی از روستاهای تنگستان از سوی زنان و
مردان این دیار بافته و تولید میشوند. عموم محصولات حصیری در این خطه در بافت بل،
جارو، تویزه، زنبیل، سفره و سبد خلاصه میشود.
بافندگان این محصولات در تنگستان عموما زنان هستند که بیشتر
در فصل تابستان و با هرس نخلهای نورس که اهالی محل به آنها «دِمیت» میگویند،
شاخهها و برگهای تازه و پهن آن را که «پیش» مینامند، از نخلستانها حمل کرده و کشان
کشان با خود به خانه میآورند تا بعد از جداسازی پیشها از ساقههای محکم نخل، آنها
را برای بافت محصولاتی که در بالا به آنها اشاره شد، آماده کنند. معمولا محصولات
حصیری که در تنگستان تولید میشوند، بدون رنگ است.
یک بانوی بافنده اهرمی که سالهاست به بلبافی و جاروبافی
مشغول است، در خصوص اینکه چگونه با حصیربافی مانوس شده، به بامداد جنوب گفت: از
وقتی یادم میآید، نخل همه جای زندگی ما بوده؛ به طوری که پشت خانه ما نخلستان
است. طبیعی است که این درخت و مشتقاتش از خرما گرفته تا برگهای آن در زندگی ما
حضور پررنگی داشته باشد. همیشه در قسمتی از حیاطمان انبانی از پیشهای خشکشده
روی هم تلنبار شده بود.
وی که در میان اهالی به «دیممد (مادر محمد)» شناخته میشود،
افزود: مادرم و زنان همسایه با این پیشها بل میبافتند و گاهی هم سفره حصیری یا جارو
ولی بیشتر بل میبافتند؛ چون کشاورزهایی که در روستاهای محموداحمدی یا آباد تنباکو
میکاشتند، برای نگهداری این تنباکوها به بل نیاز داشتند و از اینرو، به زنان
اهرمی که در این زمینه وارد بودند، سفارش میدادند و زنهای اهرمی مثل مادرم و
زنان همسایه، شبها که از باغداری و کارهای خانه فارغ میشدند، دور هم جمع میشدند
و بلهای سفارشی را میبافتند.
این بانوی حصیرباف ادامه داد: آن موقع ما بچه بودیم اما
وقتی که مادرهایمان بل میبافتند کنار آنها مینشستیم و به طور تجربی این هنر را
یاد گرفتیم. اینگونه شد که وقتی بزرگتر شدیم، کمک مادرهایمان بل میبافتیم و بدین شکل به
خانواده که تنها از طریق کشاورزی و باغداری امرار معاش میکرد، کمک میکردیم.
هرچند درآمد این کار زیاد نبود اما میتوانستیم به زخمی از زندگیمان بزنیم.
وی که نزدیک به 70 سال سن دارد، همچنان به این کار مشغول
است، البته به گفته خودش، این کار را الان بیشتر برای پر کردن اوقات فراغت و تحرک
داشتن انجام میدهد چون دیگر بلبافی کفاف هزینههای سنگین زندگی را نمیدهد.
این بانوی هنرمند در پاسخ به اینکه آیا از دخترانتان کسی هم
این هنر را از شما آموخته و در این زمینه با شما همکاری میکند، توضیح داد: تنها
یک دخترم یاد گرفت که البته بعد از اینکه ازدواج کرد، دیگر بل نمیبافد ولی یکی از
دخترهای دیگرم در جدا کردن پیشها و خیساندن آنها در آب به من کمک میکند.
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه غیر بل،
محصول حصیری دیگری هم میبافید، گفت: غیر از بل، گاهی جارو میبافم. پیشی که برای
جارو استفاده میشود باید جوان و ریزتر باشد چون این پیشها را معمولا باید از دل
نخلهای جوان جدا کرد، کمتر این کار را میکنم تا به درخت آسیب نرسد ولی وقتی
باغدارها، نخلهای کوچکی را که پای نخلهای بزرگ سبز میشوند، قطع میکنند تا حیات
نخل مادر به خطر نیفتد، از پیشهای این نخلها جاروهای مرغوبی تولید میکنم که
معمولا برای جاروی حیاط خیلی مناسب هستند. البته این جاروها برای تمیز کردن فرش و
موکت هم مطلوب هستند و همچنان در زندگی مردمان این شهر کاربرد دارند و جاروبرقی
نتوانسته کاربرد آن را مطلقا از بین ببرد.
این بانو، سفره و تویزه را دیگر محصولاتی دانست که تجربه
بافت آنها را دارد و در این باره گفت: تا حدود 10 سال پیش در کنار بلبافی، گاهی
سفارش سفره حصیری یا تویزه که بافت سنگینتر و زمانبرتری دارد، میگرفتم اما با
ماشینی شدن زندگیها تقاضا برای این دو محصول کمتر شد ولی همچنان برای بل سفارش میگیرم.
او در پایان در پاسخ به این سوال که حصیربافی چطور هنری
است، بیان کرد: حصیربافی در عین اینکه کار سختی است و بر چشم و کمر و دست تاثیر
سوئی میگذارد اما هنر لطیفی است تا جایی که لطافت این کار، تمام دردها و فکرهای
آزاردهنده را از وجودم پاک میکند. این کار برای من جنبه تفریح دارد. وقتی به آن
مشغول هستم گذر زمان را احساس نمیکنم و خوشحالم که این هنر را بلدم، چون با این
کارم هم بخشی از هنرهای اجدادی خودمان را حفظ میکنیم، هم آبباریکهای است که
بخشی از خرج زندگیمان را تامین میکند.