bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۳۱۷۷
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۳ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۴

نوروز تا چند روز دیگر می‌رسد. در آستانه نو شدن فصل‌ها و دل‌ها قرار داریم و همه در حال نوشتن آنچه بر ما در این مدت رفته هستند. در طول یک‌سالی که از عمر ما گذشت، جامعه‌ای که دچار آن هستیم، رفتارهای بسیار متفاوتی را داشت و انتظارهای بسیاری نیز شکل گرفت.
خارج از تحولاتی که در کشور گذشت و سرنوشت بسیاری از ما را رقم زد، اتفاقات بسیاری هم در سطح استان ما روی داد. اتفاقاتی که برخی از آنها در بضاعت روزنامه بامدادجنوب در اختیار مردم قرار گرفت و برای آیندگان به میراث ماند. اما اینکه در این یک‌سال بر ما چه رفت، داستان بلندی است که در این مقال نگنجد، اما شاید ذکر یک نمونه کافی باشد تا همه بدانند که با وجود مثلث شومی که نمی‌خواهد جوانان و صاحبان فکر مستقل کار کنند، فعالیت چقدر سخت است.
در ابتدای سالی که در حال گذراندن روزهای پایانی آن هستیم، بامداد جنوب با نزدیک به 60 تا 80 نفر نیرو به صورت متناوب کار می‌کرد، به‌عبارت بهتر، ما برای نزدیک به 80 نفر با سرمایه‌ای اندک شغل ایجاد کردیم و انتظار هم داشتیم که شاین شغل‌ها را گسترش دهیم و بیش از 150 نفر برسانیم. بر آن بودیم که ثابت کنیم کار فرهنگی با همه سختی‌هایی که دارد، می‌تواند پناهگاهی برای جوانان باشد و گروهی را هم با خود همراه کرده و مشغول کنیم. 
در این باور ما، نیازی به حمایت‌های آنچنانی نبود، به‌قول آن ظریف نیازی نبود که کسی پول در جیبمان بگذارد، تنها التماس دعا داشتیم که کسی جیبمان را نزند. اما متاسفانه نه تنها سنگ‌اندازی شد، بلکه جیبمان را هم زدند و دوستانی که مدعی فرهنگ، ادب، توسعه، اخلاق و رفتار در چارچوب‌های قانونی بودند، فشارهای بسیاری بر بامداد وارد کردند که برخی از آنها را پیش از این نوشتیم.
ما باوجود توان برای آنکه در سطح ملی حضور پیدا کنیم، دست نگه داشتیم همه تلاش خود را کردیم که اگر نقدی وجود دارد، اگر قرار است اتفاقی بیفتد، در همین سطح استان باشد اما آنهایی که توان برخورد با نقدهای ما را نداشتند، بچه‌گانه رفتار کرده و حرکتی که فقط باعث خنده من و همکارانم شد، شکایت به وزارتخانه، معاومت مطبوعاتی برده و بارها و بارها بر بانوی فرهنگ استان که میان بامداد جنوب و دیگر رسانه‌ها هیچ تفاوتی قائل نبوده و همه را به یک چشم دیده و می‌بینند، فشار وارد کردند تا شاید چرخ بامداد بایستد که نایستاد.
ما چون با قلمان، قلبمان و نگاهمان که همواره مردم بوده کار کرده‌ایم، همه این سختی‌ها را به‌جان خریدیم. حتی آن روزی که وزیر فرهنگ و ارشاد به بوشهر آمد و به تنگستان رفتند و آقایان مدعی باز هم دست از سنگ‌اندازی برنداشته و با کمال پررویی ما را به مخالفت با دولت متهم کردند، سعی نکردیم برخورد کنیم.
با این وجود، بامداد و بامدادی‌ها در سال 1395 با نگاهی جدید، افقی روشن‌تر، قدرتی بیشتر ظهور خواهد کرد و همه تعارفات را کنار خواهیم گذاشت و اگر قرار شد کسی چوب لای چرخ ما کند، به‌مانند خودش رفتار می‌کنیم. در یک کلمه، اما پای عهدمان با مردم ایستاده‌ایم. 

نام:
ایمیل:
* نظر: