ابوعلی زرینقلم
کمتر از پنج هفته دیگر تا یازدهمین دوره انتخابات
مجلس شورای اسلامی زمان داریم اما هیچ تحرکی در سطح استان و میان نخبگان، گروهها،
جریانها و مردم برای مشارکت در انتخابات پیشرو دیده نمیشود. این خمودگی و بیحالی
در طول چهار دهه گذشته بیسابقه بوده است و بهنظر میرسد در صورت ادامه، میزان
مشارکت از 30 درصد هم پایینتر باشد. هر چند انتظار میرود که تعدادی از داوطلبان
دوباره تائید صلاحیت شوند اما این مساله با توجه به زمانی که سایر کاندیداها برای
تبلیغات از دست دادهاند، در کلیت موضوع توفیری نخواهد داشت.
در حالی که در هر چهار حوزه انتخابیه استان بوشهر حتی
یک اصلاحطلب هم تائید نشده، آن یکی هم که گفته میشود در دشتستان تائید شده،
سوابقش در دولت مهرورز را بررسی کنید، میزان اصلاحطلبیاش نمایان خواهد شد، نشان
میدهد هدف اصلی از این رویکرد نابود کردن اصلاحطلبی است، چراکه برخی از افرادی
که وابسته به این جریان بوده و ثبتنام کردهاند نسبت به برخی از افراد که تائید
صلاحیت شدهاند، نه تنها مشکلی ندارند، بلکه بسیار هم بهتر هستند.
از سوی دیگر خبر میرسد که به احتمال زیاد تعدادی از
داوطلبان ردصلاحیت شده دوباره تائید شوند، اگر قرار بر تائید مجدد است، پس چرا
آنها را رد صلاحیت کردهاند که دوباره بخواهند تائید کنند؟ یا مشکلی اساسی داشتهاند
یا نداشتهاند، اگر داشتهاند که به هیچ عنوان نباید تائید شوند و اگر نداشتهاند
پس چرا رد شدهاند!! این سوال را این روزها به وفور میتوان میان مردم کوچه و
خیابان دید که میپرسند و معمولا پاسخی هم برای آن وجود ندارد.
با این حال، در حالی که پیش از اعلام نتایج انتخابات
حدس و گمانها در مورد میزان مشارکت بسیار عجیب بود و از مشارکت نهایت 50 درصدی در
انتخابات گفته میشد اما بهدلیل حضور نداشتن سلایق سیاسی متفاوت نباید انتظار
چندانی برای مشارکت حامیان این سلایق در دوم اسفند داشت. بسیاری از لیدرهای جریانهای
اصلاحی تاکید میکنند که هیچ لیستی را منتشر نخواهند کرد و چون تحرک انتخاباتی
ندارند، به تبع آن نباید انتظار داشت که مردم، بهویژه حامیان اصلاحات که در استان
بوشهر کم هم نیستند بخواهند مشارکت کنند و به نامزدهای اصولگرا رای بدهند.
از سوی دیگر در هر چهار حوزه انتخابیه، داوطلبان
ردصلاحیت شده اعتراضها خود را تحویل نماینده شورای نگهبان در استان داده و برخی
نیز که ساکن تهران هستند، این اعتراضها را بهصورت مستقیم به شورای نگهبان برده
به این امید که تائید شوند. با این اوصاف بهنظر نمیرسد که این اقدامات باعث شود
که ما شاهد حضور چهرههای تاثیرگذار باشیم که بتوانند مردم را به تحرک برای مشارکت
بیشتر و فعالتر ترغیب کنند.
رایزنی برای تائید صلاحیت
از سوی دیگر عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
با بیان اینکه برخی اصولگرایان نباید آرامش فضای انتخابات و جامعه را دو قطبی و
مخدوش کنند، گفت: با توجه به صحبتی که با عارف داشتم، ایشان گفت که در حال بررسی و
برنامهریزی است که با شورای نگهبان در این مورد صحبت کند.
مجید انصاری در گفتوگو با ایلنا، درباره عبارت
«فتنه خاموش» که اصولگرایان برای حضور کمرنگ اصلاحطلبان در انتخابات از آن
استفاده میکنند و انتقاد آنها از رد صلاحیتهای شورای نگهبان را نیز در همین
چارچوب میبینند، گفت: درباره این موضوع خود افرادی که مساله را مطرح میکنند باید
پاسخ بدهند، این صحبت و تهمتی کلی است که گفته میشود و فضای جامعه را مشوش میکند،
باید از این نوع اظهارات که فضای جامعه را دو قطبی میکند و آرامش مورد نیاز فضای
انتخابات را مخدوش میکند، پرهیز کنیم.
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان خواستهای فراتر از
قانون ندارند، گفت: آنها میگویند جمع زیادی از کاندیداهایشان رد صلاحیت شدهاند و
باید مثل سایر افرادی که رد صلاحیت شدهاند طبق قانون و شفاف به درخواستشان پاسخ
داده شود و مستندات رد صلاحیت به افراد
ارائه شود تا بتوانند از خودشان دفاع کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره رایزنی دولت و
اصلاحطلبان با شورای نگهبان در مورد تائید افرادی که رد صلاحیت شدهاند، گفت:
با توجه به صحبتی که با آقای عارف داشتم، ایشان گفتند که در حال بررسی و برنامهریزی
هستند که با شورای نگهبان در این مورد صحبت کنند.
نگران مشارکت هستم!
در همین حال یک نماینده مجلس دهم تاکید کرد که من بیشتر
از آنکه نگران نتیجه انتخابات باشم نگران حضور مردم هستم. الان شور و شوقی برای
انتخابات نیست.
علی اکبری در گفتوگو با ایلنا، درباره رد صلاحیت بسیاری
از داوطلبان جناحهای سیاسی، گفت: من نمیدانم تحلیلهایشان چیست. در این شرایطی
که جامعه اینقدر دچار افسردگی و سرخوردگی شده است نباید این کار انجام میشد.
حداقل این است که یک مصلحتاندیشی لازم بود که جامعه را بیش از این دچار شکاف نکنیم.
البته عمده کسانی که رد صلاحیت شدهاند اصلاحطلبان هستند و خیلی از اصلاحطلبان
اساسا جرائت نکردند که بیایند و وارد صحنه شوند.
به گفته وی، بنده این رویه را بهنفع نظام و مجموعه
مشارکت مردم نمیدانم. با این اتفاقاتی که ظرف یکی دو ماه اخیر افتاده نشان داده میشود
که میزان مشارکت مردم بهشدت کاهش پیدا کرده در نتیجه ما باید به هر شکل دنبال
راههایی میگشتیم که مشارکت مردم را وسیعتر و فراگیرتر کنیم. یک واقعیت وجود
دارد و آن این است که سلامت انتخاب با میزان مشارکت مردم رابطه دارد، یعنی هر چه میزان
مشارکت کمتر باشد، در نتیجه انحراف بیشتر است.