امیرعلی ابوالفتح
روز جمعه نشست کمیسیون مشترک برجام برگزار
شد و باوجود برخی حواشی، بر اساس اطلاعات منتشرشده و مواضع اعلامی طرفین، هنوز تغییر
خاصی در مورد برجام اتفاق نیفتاده است و همان شرایط سابق در مورد برجام وجود دارد.
فارغ از فضاسازی برخی رسانهها و گمانهزنیهای
مطرحشده در مورد پدیدار شدن گشایش در بنبست روابط ایران و امریکا، هنوز طرفین در
جای قبلی خود قرار دارند. نه امریکا حاضر به رفع کلی تحریمها شده و نه ایران
اقدامی برای بازگشت به تعهداتش بر اساس برجام انجام داده و از طرفی، توافق گام به
گام و مذاکرات رودررو نیز پذیرفته نشده است.
همچنان ایران میگوید امریکا ابتدا باید
تحریمهای خود را علیه ایران لغو کند و از طرفی، امریکاییها میگویند ایران باید
گام نخست را بردارد. اگر قرار باشد طرفین همچنان بر مواضعشان پافشاری کنند و
کوتاه نیایند، بود یا نبود امریکا در جلسه کمیسیون مشترک برجام فرقی نخواهد داشت.
اینکه امریکا حاضر به لغو ۱۵۰۰ تحریم اعمالشده
از سوی ترامپ هست، خود سوال مهم است، امریکاییها مشکلی دارند که خودشان ایجاد
کردهاند و ربطی هم به ایران ندارد. بر اساس قانون کنگره، لغو و تعلیق تحریمها علیه
ایران مشروط به آن است که آژانس با راستیآزمایی از فعالیتهای هستهای ایران، پایبندی
تهران به برجام را اعلام کند و آنگاه رئیسجمهور هر سه ماه یکبار، در نامه به
کنگره این راستیآزمایی را مورد تایید قرار دهد تا بتواند تعلیق تحریمها علیه ایران
را تمدید کند.
اوباما بر اساس این قانون تعلیق تحریمهای
ایران را تمدید میکرد، ترامپ نیز دو بار بر اساس این قانون عمل کرد اما در دفعه
سوم گفت که این کار را قبول ندارد و با خروج از برجام، تعلیق تحریمها را تمدید
نکرد و اقدام به اعمال تحریمهای جدیدی علیه ایران کرد.
اکنون هم بایدن برای رفع تحریمها علیه ایران
باید چنین اقدامی را انجام دهد، ایران از برخی تعهداتش در برجام را کاهش داده است
و اگر هم بایدن بخواهد نمیتواند تحریمها را لغو کند. اینکه آنها اصرار دارند ایران
ابتدا به تعهداتش بازگردد نیز به همین دلیل است.
چنین بحثی هم در ایران وجود دارد که میگوید
امریکا از برجام خارج شده و برای بازگشت به آن باید تحریمها را لغو کند. رهبر
انقلاب نیز بر رفع تحریمها و انجام راستیآزمایی بهعنوان شرط بازگشت کامل ایران
به تعهداتش در برجام تاکید کرده و از آن، بهعنوان حرف قطعی یاد شده است.
رسیدن به یک راهحل بینابینی نیازمند رایزنیهای
فشرده و طولانی است، ایران در حال نزدیک شدن و حرکت در مسیر «توازن وحشت» از طریق
افزایش توان هستهایاش است. اینکه مواضع مقامات امریکایی تعدیل شده و شاهد تجدیدنظرهایی
در مواضع آنها هستیم و دیگر از آن خط و نشان کشیدنهای آشکار در زمان ترامپ فاصله
گرفته شده نیز به همین خاطر است.
واشنگتن هرچه در چنته داشته را برای تهران
رو کرده است، کار دیگری باقی نمانده که امریکاییها نکرده باشند و چیزی ندارند که
موجب وحشت ایران شود. به همین خاطر هم است که دولت بایدن میگوید سیاست فشار
حداکثری علیه ایران شکست خورده است. این در حالی است ایران هم از نظر کمی و هم از
نظر کیفی برنامههای هستهای، برگههای برنده زیادی در دست دارد.
اینکه علیاکبر صالحی اعلام میکند ایران
۵۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۲۰ درصد دارد یا اینکه غربیها مدعیاند ایران مواد
لازم برای ساخت حداقل سه بمب اتمی را دارد، نشان میدهد تهران از برگههای زیادی
برای بازی کردن در برابر حریف خود برخوردار است.
اینکه طرفین چه زمانی به شرایط سال ۲۰۱۵
بازمیگردند، بهنظرم هنوز فرصت باقی است ولی سرعت ایران زیاد است و اقداماتش هم
فقط هستهای نیستند بلکه طیف متنوعی از اقدامات از جمله موشکی، منطقهای، اقدامات
اقتصادی برای کاهش تاثیر تحریمها و... را شامل میشود.
ما دو ماه تا انتخابات ریاستجمهوری داریم و در این
دو ماه باید اتفاقات مهمی روی دهد، اگر ایران و امریکا در دو ماهه پیش رو نتوانند
به توافق برسند، شرایط سختتر میشود؛ اما این به معنای نابودی برجام نیست. هم ایران
و هم طرفهای مقابل از جمله امریکا مایل نیستند که برجام بهطور کامل از بین برود
و حاضرند برجام حتی نیمهجان و بیرمق حفظ شود.
اگر ایران و امریکا برای احیای برجام در دو ماهه پیش
رو به توافق هم نرسند، فرمولها و راهحلهای دیگری نیز برای تمدید توافق اخیر ایران
و آژانس وجود دارد، من فکر نمیکنم ضربالاجلی برای احیای برجام وجود داشته باشد.
از خرداد به بعد شاید انجام مذاکرات سختتر شود، ولی به پایان نمیرسد و بهنظرم،
تا سالیان سال، دیپلماسی هستهای ادامه خواهد داشت و دورهای را نمیتوان تصور کرد
که بدون آن باشیم.