ما، امریکا و انتخابات پارلمانی عراق
کریم جعفری
امروز انتخابات مهم پارلمانی عراق در حال برگزاری
است، انتخاباتی که بیش از آنکه برای مردم این کشور اهمیت داشته باشد، برای کشورهای
دیگری اهمیت دارد که منافع راهبردی در این کشور دارند. عراق بهعنوان یکی از فاسدترین
کشورهای جهان و منطقه، ملغمهای بسیار پیچیده از روابط ناسالم سیاسی و اقتصادی
میان قدرتهای مختلف است که در تلاش هستند تا با استفاده از ظرفیتهای قومی،
زبانی، دینی و مذهبی این کشور آن را به میدان زورآزمایی خود تبدیل کرده و در نهایت
کنترل آن را بهدست گیرند.
عراقِ نیمهویران از 40 سال جنگ، تحریم و
اشغالگری هر چند بسیار ثروتمند است؛ اما آن اندازه بحران و مشکل دارد که نتواند بهسادگی
خود را از گرداب مشکلاتِ ناشی از مسائل برشمرده شده، نجات دهد. شاید بزرگترین
بحران عراق را نشود نام برد؛ اما این کشور نقش بسیار مهمی در تعیین وزنه هر یک از
کشورهای درگیر در منطقه و جهان را دارد و بهنوعی عراق در هر محوری قرار بگیرد،
کفه ترازو بهنفع آن کشور سنگینی خواهد کرد.
عراق امروز محل نزاع دو محور اصلی در جهان و
منطقه است. یک محور مقاومت با محور غربی است و دیگری هم محور مقاومت با محور عربی–سنی است. به همین دلیل در عراق امروز شاهد یک
نبرد سنگین هستیم، در این نبرد همه طرفها با همه توان حاضر شدهاند. در حالی که
محور مقاومت یک ظرفیت مشخص با جمعیت و منابع تعریفشده دارد، در مقابل شاهد یک طیف
گسترده از کشورهایی هستیم که اگر هم بهصورت منفرد منافعی در عراق نداشته باشند،
بهخاطر یکی از طرفها ناچار به ورود هستند.
به همین علت باید گفت میدان بازی در عراق بسیار
شلوغ و غیرقابل محاسبه است. ائتلاف امریکایی که در سال 2003 عراق را اشغال کرد، به
این کشور به چشم آخرین نقطه امید خود نگاه میکند و امیدوار است پس از خروج از
افغانستان بتواند همچنیان مدیریت عراق را در کنترل خود داشته باشد. برای امریکایی
که میخواهد از آسیای غربی برود، ماهیت حکومت و دولت در عراق مهم است و بر این
اندیشه است که عراق در محور واشنگتن حرکت کرده و در مدار کاخ سفید بچرخد. آنها به
این منظور در طول سالهای گذشته سرمایهگذاری سنگینی در عراق کردند.
آنهایی که مسائل منطقهای را پیگیری میکنند، میدانند
منظور از سرمایهگذاری چیست. پس از شکست پروژه داعش و انهدام عراق از داخل، سفارت–پادگان امریکا در بغداد تلاش شبانهروزی کرد تا
بتواند عرصه و میدان را بهدست بگیرد. در طول این سالها هزاران گروه مختلف مدنی
که در شهرها و حتی روستاهای مختلف این کشور با بودجه دریافتی از این سفارت فعالیت
میکردند، وظیفه این مهم را بر عهده داشتند و در این زمینه آنها از هیچ اقدام
تخریبی علیه مخالفان امریکا و متحدانش دریغ نکردند.
علاوه بر این حوزه که کف خیابان را در بر میگرفت،
سفارت–پادگان امریکا در بغداد در دو حوزه دیگر هم بسیار
فعال بود، نخست در حوزه امنیتی و دوم نیز در حوزه رسانهای. در این زمینه میشود
یک داستان مفصل از خباثتهای امریکا و خیانت عراقیها به کشورشان برشمرد. خروجی
همه این رفتارها و اقدامات شبانهروزی ترور حاج قاسم و ابومهدی المهندس و دیگر
همراهانشان بود. البته اینها پس از ترور شخصیتی و روانی این بزرگوران توسط
وابستگان مقتدا صدر و بعثیهای اطراف او و عمار حکیم و نزدیکانش صورت گرفت.
خروجی بعدی این اقدامات استعفای عادل
عبدالمهدی نخستوزیر عراق بود که در همکاری نزدیک حکیم، مقتدا صدر با مشورت بیوت
برخی از مراجع به نتیجه رسید!! همه این اتفاقات صرفا به این دلیل روی میداد که
امریکا عراق را در کنترل گرفته و بتواند بر آن حکم براند. روی کار آمدن نخستوزیری
که بوی امریکا میداد و رفتارش در طول این دو سال موید نوعی مقاومتستیزی است نشان
داد که طرف امریکایی و متحدانش در بغداد چه خوابی برای عراق و مخالفان خود در این
کشور دیدهاند.
امریکا در عراق کارها و فکرهای بزرگی دارد و به
همین دلیل باوجود مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج نظامیان این کشور، حاضر به خروج
نشد و حتی بعد از ترور فرماندهان مقاومت بر میزان حملات خود به نیروهای مسلح عراق
افزود و باوجود حملات روزانه و پراکنده به مواضع و تجهیزات خود که گاهی اوقات
بسیار دردناک هم بودند، تحمل کرد و از عراق خارج نشد تا بتواند آنجا را مدیریت
کند. در هیچ کشوری امریکا به اندازهای که در عراق مورد تهاجم قرار گرفت و در
برابر تلفات و خسارتها سکوت کرد، ما شاهد چنین رفتاری نبودیم.
امریکا عراق را میخواهد تا از پتانسیل بزرگ آن
علیه رژیم صهیونیستی استفاده نشود، دولتی را میخواهد که بتواند با استفاده از آن
حشدشعبی را منحل کرده و موضوع سازش با رژیم صهیونیستی را پیش ببرد، دولتی میخواهد
که مانع از ارتباط ایران با سوریه و دریای مدیترانه شود، دولتی میخواهد که ارتباط
عراق با محور مقاومت و ایران را محدود و در نهایت صفر کند، دولتی میخواهد که
بتواند بهعنوان متحد امریکا در محور عربی و سنی قرار بگیرد و در نهایت امریکا،
عراقی مطیع میخواهد که همه این موارد از یک پارلمان وابسته نشأت میگیرد.
در برابر همه این خواستهها و برنامههای امریکا،
دوستان ایران در عراق قرار دارند. این مساله از اهمیتی محوری برای این محور
برخوردار بوده و باید گفت انتخابات پارلمانی عراق تکلیف بسیاری از مسائل را مشخص
خواهد کرد. باید دید محور امریکاییِ حکیم، صدر، العبادی و الکاظمی در این انتخابات
چه خواهند کرد، آیا حکیم که در طول چند ماه گذشته پول هنگفتی برای تبلیغات در
ایران هزینه کرده بود و به مدافع مقاومت و دشمن امریکا تبدیل شده بود تا از سبد
رای حامیان مقاومت هم چیزی دشت کند، موفق خواهد شد یا نه.