کریم جعفری
خبر حمله به سفارت باکو در تهران منتشر شد با توجه
به اینکه این حمله از همان ابتدا هم مشخص بود بهدلیل اقدامات خلاف قانون و خارج
از عرف و اخلاق مسوولان این سفارت که همه آنها نیز از دستگاه امنیتی و جاسوسی رژیم
علیف هستند صورتگرفته، منتظر نوشتن مطالب و دیدگاههای شاذی توسط رسانههای معلومالحال
بودم.
هر چند بهنظر دلایل این حمله میتواند گسترده باشد و نمیتواند یک فرد
صرفا بهدلیل ربایش همسرش توسط دستگاه اطلاعاتی باکو دست به چنین اقدامی بزند. با
این حال، روز گذشته خبرهایی منتشر شد که دروغهای بسیار و شاخداری در آن وجود داشت
و سرانجام هم مشخص شد که همه این دروغها از قبل برنامهریزی شده است.
در یکی از این خبرها، ابتدا به نقل از جایی به نام خبرگزاری ترند جمهوری
جعلی آذربایجان خبر منتشر میشود و بعد مهاجم را بدون آنکه ثابت شود مرتبط با سپاه
میداند (عمق کینه از سپاه در باکو) سوم آنکه به دروغ گفته پلیس تلاشی برای جلوگیری
از «تروریسم» انجام نداده در حالی که اگر انجام نمیداد کسی که با کلاش وارد سفارت
شده با یک کشته و دو زخمی برنمیگشت! و اینکه این خبر را یک پایگاه خبری وابسته به
جریانهای ضد ایرانی منتشر کرده و بعد یک رسانه ضد ایرانیتر که عنوان اصلاحطلبی
را یدک میکشد، آن را بازنشر کرده است و در یک کلام باید گفت همه این اراذل و
اوباش رسانهای دست بهدست هم دادند تا یک خبر دروغ را چنان واقعی نشان دهند که
مخاطب گمراه شود؛ مانند حادثه شاهچراغ و ایذه و اصفهان.
در این حادثه هدف رسانههای زرد و بیهویتی که ماهیت درستی ندارند و
مشخص است هدف از این شکل اطلاعرسانی، واقعی نیست، چرا که اطلاعات منتشرشده توسط
دستگاههای قضائی و امنیتی کشور را منتشر نمیکنند. بهعنوان مثال هیچ کدام از آنها
از انگیزه فرد مهاجم ننوشتند که بیش از ۹ ماه پیش همسرش وارد سفارت رژیم
باکو در تهران شده و هنوز برنگشته و در این ۹ ماه سفارت هیچ پاسخی
به او نداده است از سوی دیگر اگر ادعای فرد مهاجم درست باشد آیا او به دستگاه قضائی
و انتظامی کشور برای پیگیری این مساله مراجعه کرده یا نکرده است. با این حال هیچ
آدم عاقلی بدون داشتن انگیزهای کافی و بسیار حاضر نیست جانش را کف دستش بگذارد در
وسط تهران به سفارت رژیم آدمخوار و آدمکشی مانند علیف حمله کند.
از سوی دیگر باید گفت که داستان این سفارتخانهها هم تو ایران مشکلی
شده، از 150 سال پیش تا الان. خبر دارند ایرانیها احساساتی هستند و همیشه از طریق
سفارتخانههاشون ایرانیها رو خشمگین میکنند تا بعد با سناریو، باجخواهی کنند..
اون از قتل گریبادوف و در آخر منفعل کردن ایران و کلی باج گرفتن، اون از جریان
نفوذ و گرفتن سفارت امریکا و امام (ره) - هر چند این اقدام در نهایت بهنفع کشور
تمام شد و باعث گردید فتنههای امریکا در کشور ما برای همیشه تمام شود- را مجبور
به موضع گرفتن کردند؛ آن از سفارت انگلیس که سریالی شده، از سفارت و کنسولگری عربستان
در تهران و مشهد و بهانهسازی برای عربستان تا بهجای پاسخگویی، طلبکار هم شود...
بدون شک بسیاری از این اتفاقات بدون یک عقبه نیست.
روز گذشته اما در باکو اتفاق جالی روی داد که نباید به سادگی از کنار
آن گذشت. حکمت حاجیاف، دستیار رئیس رژیم مافیایی باکو و جورج دیک، سفیر رژیم صهیونیستی
در مناطق اشغالی شمال ارس درباره حمله به سفارت خانواده علیف در تهران دیدار و گفتوگو
کردند! بهنظر چه ارتباطی میتواند داشته باشد؟! آیا همسر مردی که به سفارت حمله
کرد، احیانا جاسوس رژیم صهیونیستی یا عامل آنها نبوده است؟! دلیل واقعی چیست و
چرا هر چه زمان میگذرد شاهد اتفاقات جدیدتر هستیم؟!
در همین رابطه در همان ساعات تصویری از یک ویدئو که از داخل سفارت باکو
گرفته شده، منتشر شد که شاید حالا بتوان دلیل واقعی دیدار دستیار ویژه الهام علیف
با سفیر رژیم چند ملیتی صهیونیستی در باکو را درک کنید!! در این تصویر مردمی
مشاهده میشود که از کمربندش یک سیله آویزان است، از همان ابزارهای دینی یهودی است
که در سرزمینهای اشغالی نیز مورد استفاده است. به قول دوستان، اسمش سفارت رژیم
باکو است، اما در حقیقت در زیر پوشش دیپلماتیک، افسران امنیتی و اطلاعاتی صهیونیستی
در حال فعالیت هستند.
در طول سالهای گذشته حوادث تروریستی بسیاری در کشورمان روی داده،
دانشمندان بسیاری ترور شدند، انفجارهای عجیبی روی داد و پولهای کثیف بسیاری توزیع
شد، مرکز همه هم باکو بود، اما حالا مشخص شده در فتنهخانه علیف در تهران این
مسائل تدارک میبیند؛ اینکه میگویند خدا جای حقی نشسته، یک دلیلش همین است که اینگونه
دستشان رو میشود.
با این حال، نوع انفعال دستگاه دیپلماسی کشور نیز بسیار دردآور و
زجرآور بود. روز گذشته وزیر امور خارجه با وزیر خارجه الهام علیف تماس گرفت و از
وی خواست تا اجازه داده نشود تا چنین حوادثی اثر منفی بر روابط دو کشور بگذارد!
این نحوه صحبت کردن حسین امیرعبداللهیان که قرار بود وزیر خارجه دولت انقلابی باشد
و از موضع قدرت صحبت کند، واقعا نوبر است و نشان میدهد عیار انقلابی بود این
جماعت چه میزان است.
در یک کلمه باید گفت اگر فقط کمی «انقلابی» باشید بدون شک اجازه نمیدهید
و در این زمینه هم نیاز نبود این همه مته به خشخاش بزنید... پهپاد صهیونیستها از
باکو در آسمان ایران پرواز کرد، اسناد هستهای از طریق مرزهای باکو به فلسطین
اشغالی رفت، باکو به هزاران تروریست تکفیری پایگاه و پناهگاه داد، شمال ارس را
جولانگاه صهیونیستها کرد، در حادثه تروریستی شاهچراغ بهصورت مستقیم نقشآفرینی
کرد، دهها ترور و انفجار و خرابکاری در کشور از مبدا باکو صورت گرفت و... اگر در یک
مورد درست موضع گرفته بودید و درست عمل کرده بودید امروز در برابر یک عده دزد
سرگردنه بگیر و بیهویت ناچار نبودید این همه ذلیل باشید...
خجالت هم خوب چیزی هست. در این حادثه هم محکم میایستادید و کل سفارت
را تعطیل میکردید تا ببینم چه شکری میخواستند، بخورند. اینقدر منفعل شدید که حال
آدم بههم میخورد. ایراد ظریف را میگرفتید... حالا هم بیایید و حرف بزنید دیگر؟
چرا الان چیزی نمینویسید؟