کریم جعفری
به هیچ عنوان نمیتوانم بپذیرم
که نبرد در این مرحله تمام شود و دیگر شروع نشود، حتی سفر نتانیاهو به واشنگتن را
هم که رسانههای جحود میگویند برای پیگری صلح به قول خودشان ابراهیم و سرنوشت
«آتشبس» با ایران است را نمیتوانم بپذیرم... آنچه مشخص است دشمن در حال پر کردن
دوباره کمبودها و اصلاح برخی مشکلات است. با این حال به شدت از شروع دوباره جنگ در
حالی که این بار دیگر نمیتواند از عنصر غافلگیری استفاده زیادی کند، به هم ریخته
است.
سیاست جنگی دشمن مبتنی بر
اطلاعات و داده است، مبتنی بر داشتن یک طرح و نقشه برای جنگی سریع که با کمترین هزینه
بیشترین سود را داشته باشد. سالها برنامهریزی برای جنگ با ایران تا اینجا بدون
آنکه خروجی خاصی برای دشمن داشته باشد به پایان رسیده و حالا منتظر مرحله بعدی
است. در حالی که ایران از بخش بسیار بسیار اندکی از توان رزمی خود علیه دشمن
استفاده کرده، دشمن از 100درصد توان نظامی - اطلاعاتی - امنیتی خود بهره گرفت و آن
را به میدان آورد.
دشمن بر این نکته مهم واقف
است که اگر ایران شروع کند، نمیتواند عکسالعمل نشان دهد. او با علم به اینکه
آنچه از ابتدای این جنگ راه انداخت به پایان جمهوری اسلامی ختم خواهد شد، هر چه
داشت را به میدان آورد، تمام مهرههایی را که در طول این سه دهه در مناصب بالا در
ایران جذب کرده بود، تمام مسیرهای نفوذ و حتی بهرهگیری از برخی همسایگان منافق و
نمکنشناس مانند رژیم علیف؛ او آمده بود تا یک بار برای همیشه کار را تمام کند و
عملا چیزی برای مرحله بعد نگذاشت...
چیزی نگذاشت چرا که فکر میکرد
ضرورت ندارد چیزی بگذارد؛ مقامات تروریست و جنایتکار موساد به نتانیاهو قول داده
بودند کاری که دارند میکنند «از ریشه کندن» است و عملا «چیزی» از حکومت و نظام
حاکم و ایران باقی نخواهد ماند. همه چیز به باور آنها منظم و دقیق چیده شده بود و
همه هم آماده بودند تا آخرین ضربه را «محکمتر» بزنند و این کار را هم کردند. اما
همانگونه که «سیا» در سال 1357 در مورد وقوع انقلاب اسلامی و سقوط رژیم سلطنتی در
ایران اشتباه محاسباتی داشت، موساد هم یک اشتباه محاسباتی بسیار سنگین داشت....
در حالی که اینجا دیگر موساد
به تنهایی نبود؛ MI6، سرویس اطلاعاتی فرانسه، سوئد، آلمان و
تقریبا بیشتر کشورکهای منافق اطراف ایران در این عملیات حضور سنگینی داشتند. با
این حال، همه آنها اشتباه محاسباتی بسیار شدیدی کردند. نتانیاهو برای اینکه بماند
و ترامپ برای اینکه دیگر کشورها را بترساند و بدون هیچ مشکلی به سراغ روسیه و چین
برود، صفر تا 100 را در اختیار رژیم گذاشت و دست آخر مداخله مستقیم هم کرد. دشمن
با تمام خباثت، خشونت، وحشیگری، نیرنگ و حقهبازی به میدان آمد اما نمیدانست
«خدای ایران بسیار بزرگ است...»
پیش از این گفتم که شیطان با
تمام فرزندانش به میدان آمد و حق نیز چون همیشه تنها است، به تنهایی پا در میدان
گذاشت اما چون حق است، پیروز شد. دشمن حالا هم دستش خالی است و هم دستش رو شده، حاصل
10 سال برنامهریزی و کار حالا به صورت شفاف در برابر ایران قرار دارد و همه
مسیرها، همه طرحها و برنامهها لو رفتهاند. بنابراین، میترسد و بد هم میترسد.
هیاهو و تهدیدها و تطمیعهای این روزهای ترامپ ناشی از همین مساله است، چرا که میداند
و میفهمد که رژیم توان مقابله با ایران را در نبرد بعد ندارد....
جنگ هر لحظه ممکن است شروع
شود؛ دشمن برای اینکه به قول خودش رودست نخورد و از آنجایی که توان مدیریت جنگ را
ندارد و تفکرش هم این است که اولین ضرب را باید زد، ممکن است دست به خرابکاری بزند
و دوباره حمله کند. او کمین کرده تا شاید بتواند فرماندهان و دانشمندان ما را
دوباره سر فرصت بزند و این را اگر من میدانم، سیستم امنیتی کشور هم میداند. بر
همین اساس برای هم رویداد و پیشآمدی باید آمادگی 100 درصد را داشت. اگر اختیار دست
من بود، من فرمانده بودم این بار من اول شروع میکردم.
در دور نخست نبرد، ما از همه
توان و قدرتمان استفاده نکردیم و دلیل نوع حمله دشمن همین بود، چرا که میدانست در
تراز جنگ با ایران نیست و صرفاً با حمایت و پشتیبانی امریکا باید یک ضربه سخت را
به این شکل به سازمان رزم ایران بزند تا پیش افتد اما همه این ضربات عملا آسیبی که
انتظارش را داشت به سازمان رزم نیروهای مسلح ما وارد نکرده است. او این موضوع را
به خوبی میداند و ما هم میدانیم، ایران باید دشمن را به شکل اساسی و دقیق زیر ضربه
ببرد و ما باید اول شروع کنیم...