سال گذشته در چنین روزی اولین شماره از روزنامه بامداد جنوب منتشر شد. در طول این دوره زمانی یکساله که خیلی سریع گذشت، بامداد تلاش کرد بر شعارهایی که داده بود، بماند. صریح و شفاف باشد و مهمتر از همه بیش و پیش از آنکه برای مسوولان خبر کار کند، خود را وامدار مردم بداند.
بامداد جنوب حاصل تفکر گروهی از جوانان بوشهری بود که سیدمالک حسینی و کریم جعفری تنها پیاده نظام آن محسوب میشدند. پیش از انتشار آنهایی که مدعی بودند از شکست پروژه روزنامهنگاری در استان میگفتند و اینکه اینکار شدنی نیست. اما ما بر آن نبودیم که بامداد را با پسر خاله، برادر، خواهر و همسر و فرزند خود منتشر کنیم، ما با آموزش گروهی از جوانان این استان، تلاش کردیم تا یک تیم تشکیل دهیم که کارش روزنامهنگاری و نه کپی کردن صرف خبرها باشد.
در استانی که همه فقط وعده میدادند، کار کردن خبر واقعا سخت بوده و هست، استانی کمخبر و کم حادثه که متاسفانه یکی از نشانههای رکود محسوب میَشود. در این یکسال بیش از 3100 صفحه روزنامه منتشر کردیم و موفق شدیم سیمایی جدید از روزنامهنگاری بوشهری را معرفی کنیم و این نکته را برای خود افتخار میدانیم که در شهر و دیار خودمان و برای مردم خودمان اولین روزنامه استان را منتشر کردیم. بدون شک این افتخار نصیب هر کسی نخواهد شد، اما نصیب بچههای بامداد شد.
در این یکسال بامدادجنوب سختیهای فراوانی را متحمل شد که اگر تنها بخشهایی از آن را مردم بدانند، خواهند فهمید در این استان با چه کسانی طرف بودهایم و چه فشارهایی از داخل استان و خارج از آن برای نابودی این روزنامه وارد شده است. حرفهایی که باید فعلاً در دفترچه محرمانه ما بماند تا بهروز و وقت آن گفته شود.
بامداد تلاش کرد برای همه مردم استان بوشهر باشد، برای خبرنگاران این روزنامه شهر و بخش و شهرستان مطرح نبود، آنها ایرانی فکر میکردند و استانی عمل، همانگونه که تلاش کردیم با انتشار یک صفحه جهان حتی خبرهای جهانی را هم در اختیار مخاطبان خود بگذاریم. بامداد خواست تا فرهنگ تازهای در روزنامهنگاری استان برپا کند، نه تریبون فرد خاصی شدیم و نه پرتال این سازمان و آن ارگان، دستمان در جیب خودمان بود و با وجود تهمتهای فراوان در مورد وابستگی به این نهاد و آن نهاد و حتی گفته آن فرد دستپاک! که «منابع مالی روزنامه برای من!!! مشخص نیست» با انواع مشکلات و تنها با حمایت شما مردم ایستادیم.
متاسفانه به دلایل مختلف روزنامه از 12 صفحه به هشت صفحه کاهش نشان داد، اما این کاهش باعث نشد که از کیفیت روزنامه کم شود، افزایش 30درصدی هزینههای چاپ هم باعث شد تا ناچار شویم پس از دو ماه تحمل هزینه اضافی نگاهمان به دستان سبز مردم دیارمان برای خرید روزنامه باشد.
در اینجا جا دارد از کسانی که از ابتدا با بامداد بودند و ماندند، آنهایی که آمدند و رفتند و کسانی که همچنان تلاش میکنند به اولین روزنامه استانشان کمک کنند، خسته نباشید و خداقوت گفته و دست همه آنها را ببوسیم. شک نکنید که بامداد همچنان قلبش برای مردم میتپد.