bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۹۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۳ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۴
اصلاح‌طلبان بدلی، نفوذی و شبه‌اصلاح‌طلب، سه واژه‌ای که این روزها بیش از پیش معنا پیدا کرده است. اگر سرمقاله روز گذشته بامدادجنوب را خوانده باشید، یکی از موارد مطرح شده در آن در مورد همین رویکرد بود که از سر ناچاری و ردصلاحیت گسترده داوطلبان انتخابات تن به آن داده‌ شده است.
کریم جعفری: اصلاح‌طلبان بدلی، نفوذی و شبه‌اصلاح‌طلب، سه واژه‌ای که این روزها بیش از پیش معنا پیدا کرده است. اگر سرمقاله روز گذشته بامدادجنوب را خوانده باشید، یکی از موارد مطرح شده در آن در مورد همین رویکرد بود که از سر ناچاری و ردصلاحیت گسترده داوطلبان انتخابات تن به آن داده‌ شده است.
اما نگارنده ماه‌ها پیشتر و در یکی از گروه‌های اجتماعی و در خلال یک مجادله کلامی، هشدار دادم که باید مراقب این سه دسته از اصلاح‌طلب‌ها بود، کسانی که می‌توانند بدترین ضربات را بر پیکره این جریان وارد کنند. در طول‌ها دو دهه گذشته این جریان با فراز و نشیب‌های فراوانی مواجه بوده است، امواجی که در سپهر سیاسی کشور به شکل گرفت باعث شد تا بسیاری خیلی زود با چهره واقعی خود مشخص شوند. 

در استان ما هم جریان‌های اصلاح‌طلبی رنگ و بوی خاص خود را دارد. گروهی که تلاش دارند آن را بنام خود مصادره کنند، گروهی که نمایندگی احزاب اصلاح‌طلب را دارند اما زیر نفوذ یک جریان قدرتمند دیگر هستند و از این جریان که هیچ اعتقادی به اصلاحات ندارد و رئیس آن به‌صورت مخفیانه با رئیس دولت اصلاحات دیدار می‌کند تا در روز مبادا از آن استفاده کند، دستور می‌گیرد و جریان‌هایی که در شهرستان‌ها حضور دارند و برای خود حکومتی تشکیل داده‌اند.

راقم این سطور چند ماه پیش بر اساس پیش‌بینی‌هایی که کرده بود، ضرورت تشکیل یک جریان سوم در استان را پیشنهاد داد، ضرورتی که با توجه به خلط قضایا می‌تواند بسیار به ضرر دوستداران آن تمام شود. اینکه این جریان دنبال برخی افراد راه افتاده و با امضای یک میثاق‌نامه برای فردی که هیچ اعتقادی به این جریان ندارد، رای جمع کند، دقیقا دامی است که به‌صورت هدفمند پهن شده است و آنها آگاهانه و یا از سر بی‌اطلاعی در آن افتاده‌اند. 
اتفاقی که هفته گذشته در شهرستان دشتستان روی داد، این نکته را یادآوری کرد که این سه دسته اصلاح‌طلب، یک ویژگی بسیار بد دیگر هم دارند و آن هم فرصت‌طلبی است. فرصت‌طلبی که می‌تواند نفع شخصی داشته باشد اما ضرر آن به‌صورت کلی به همه می‌رسد. طرح این خواسته که باید فلان نکته به نفع فلان آقایی که غیر از فلاکت چیزی نداشته، در این میثاق‌نامه گنجانده شود و شرط حمایت از هر داوطلبی امضای چنین میثاق‌نامه‌ای است نشان می‌دهد که ما هنوز نتوانسته‌ایم خود و افکارمان را اصلاح کنیم، چه برسد به آنکه دل برای مردم بسوزانیم و مدعی مردمداری بشویم و بنام آنها بیانیه داده و در دفاع از آنها سخن بگوئیم!!

فارغ از این سخن آنکه اصلاح‌طلبان به واسطه ردصلاحیت‌های گسترده چیزی در چنته نخواهند داشت تا در انتخاب عرضه کنند و کاسه چه کنم، چه کنم دستشتان گرفته‌اند، پس بهتر است بیش از این تیشه به ریشه تفکرات، باورها و خواسته‌های مردمی که همچنان دل در گرو این اندیشه دارند نزنند که اگر چنین اخباری میان مردم منتشر شود، آنها بیش از پیش از اصلاحات دل‌زده خواهند شد.
البته نگارنده بر این باور است که اهداف این افراد بهره گرفتن از فرصت است که تا می‌توانند برای فصل زمستان‌شان توشه جمع کنند که مشخص نیست در آینده چه اتفاقی روی دهد، آیا آنها همچنان به مقامات دنیوی و وعده‌های مالی خود خواهند رسید با نه؟ 

نام:
ایمیل:
* نظر: