امین بندری: نمیدونم کجا بود، کدوم کشور بود یا شاید هم کدوم استان بود که یه روزی کلی آدم جمع شدند و رفتند یه جایی و ملت هم هلهله کنان دنبالشون که میخوایم پروژه افتتاح کنیم. ملت بدو بدو رفتن و دیدن دور یه قوطی سبز بزرگی که کنارش دو تا عمود بزرگ برق هست یه بند خوشگل کشیدن یه قیچی هم گذاشتن تو سینی و مقامات مسوول تعارف تکه پاره میکنن که افتخار افتتاح یه ترانس برق را باید شما داشته باشید!
والله ما هم اگه پول داشتیم که BMW بخریم و هدیه بدیم یا مثل این فامیلمون که رفته بود واسه اینکه عامل دخانیات بشه واسه زن دو تا از نزدیکان رئیس شرکت دخانیات ماشین خارجی خریده بود، وضعمون این نبود و به جای ترانس برق حتما رئیس بانکی، رئیس شرکتی، مدیرعامل سازمانی، اصلا استانداری یه چیزی میشدیم و حالا که پول داریم خدا رو چه دیدی شاید وزیر نفت هم شدیم، البته یه وقتی به گوش زنگنه نرسه که اگه برسه بیچارمون میکنه و فردا به روزنامه هم آگهی نمیده – نه که الان خیلی میده – و سردبیر بیچارمون میکنه.
حالا شما ترانس برق و که افتتاح کردید باید حتما بتونید یه کار دیگه هم کنید، این ترانس یه چیزی میخواد که کار کنه. من اگه جاتون بودم این پیشنهادت ویژه را حتما اجرایی میکردم:
از اول تا آخر آبپخش بنر میزدم و از خودم بابت این هم کوچهای که آسفالت کردم تشکر جدی میکردم و میگفتم: مچکرم روحانی!
دوم آنکه پنج هکتار زمین و پنجاه هکتار میزدم و واسه اینکه به اسمم بشه حتما یه چک کوچولو هم به یکی میدادم، فقط حواسم بود که لو نره یه وقتی.
کار بعدی هم که میکردم این بود که میرفتم یه ماهی در قفس میخوردم و بعد صورت حسابش رو با سمند صفر کیلومتر میفرستادم منطقه ویژه تا داداشم که به شغل محترم کلاغپرانی مشغول است، پولش رو پرداخت کنه.
کار بعدی که میکردم این بود که تو همون منطقه ویژه به اندازه قرارداد مهدی طارمی هزینه میکردم و یه کارگاهی درست میکردم و بعد اسمش رو میذاشتم کارخانه و کلی آدم هم جمع میکردم و بعد هورررا و یه قیچی میزدم که بله 25 تا شغل ایجاد کردم و بعد هم بپرسی میبینی همشون سر کار بودن!!! باور کنید این بخشی از اون 300 تا شغلی بود که میگفتن میخواد تو اون منطقه درست بشه و فردا میخوام برم و از 200نفرشون سوال بپرسم که ببینم از شغلشون راضی هستند یا نه.... خلاصه عاقب ترانس افتتاح کردن میرسه به گلوپ.!