امین بندری:
گفتند که قرار است مثل امروز شیخ الوزراء به دیار ما سفر کنند. ما وقتی گفتیم این شیخ الوزراء اصحاب دانش و فن متوجه مساله شدند فهمیدند منظور ما کیست اما از بس که این دولت آقای روحانی پیرمرد دارد، این پیرزن همسایه ما فکر میکرد بالاخره یکی پیداش میشه و میره و بعدش هیچی.
ما از دهنمون در رفت و گفتیم قراره فردا وزیر نفت بیاد بوشهر، این و که گفتیم تمام کوچه خبردار شدند و فکر میکردند حالا من یه کاره وزارت نفت هستم، سریع خط و خطوط را یکی کردند و هر کس یه دوسیهای و عرض حالی داشت و در خانه ما به صف شدند. اونجای ماجرا خیلی جالب بود که اون کسایی که تو این چند وقت تو تاکسی و روزنامه اومده بودند و از بچههای بیکارشون مینالیدن هم حاضر بودند. از ما انکار که بابا بهخدا من یه ستون نویس طنزم و هیچکارهام و از دهنم در رفت که میخواد رئیس نفت بیاد، از ملت که نه باید حرفهای ما رو بزنی و به گوش آقای وزیر برسونی.
خلاصه کاری کردن که ناچارم یه خوردهای در اینجا بنویسم شاید به گوش آقای وزیر رسید، هر چند بعید میدونم که قرار باشه در این وسط خبری بشه. اما آقای وزیر! به این گرمای خرماپزون قسم از نفت و گاز و پتروشیمی اون چیزایی که به بوشهریها رسیده، هیچی نیست. والله، بالله هیچی نیست. مثلا من خودم با کلی آدم صحبت کردم که باغبون بوده و از تبریز اومده تو عسلویه داره کار میکنه. این اکبر ترکان که فکر و معرفت و نوع حرف زدنش ملت و کشته و ما جنوبیها رو دستکم واسه باغبونی قابل دونسته، نمیتونم بریم چمن آب بدیم – البته آبش مثل این دهکده سنفگرش تو بیابون اطراف بوشهر شرب نباشه بهتره – گل بکاریم، بیل بزنیم؟
والله من یه بار کلاهم و باد برده بود خارگ، رفتم اونجا دیدم دست یه تهرونی افتاده، گفتم تو اینجا چی میخوای، گفت: خوب مگه چیه داداچ، یه وقت رودل نکنی، اینجام دیگه، مملکت مال خودمونه. گفتم کلامو بده، گفت: این و باد آورده اصلا اینم مال ماست، برو سندش رو بیار. اصلا کل جزیره خارگ مال ماست. پاشو برو بینم باااا.
یه بار هم رفتیم این بندر امام حسن، اونجا که کلا عین قالی بود، همه بودند به اندازه یکی دو تا گره هم توش بوشهری گذاشته بودن که یه وقت کسی معترض نشه. راستی جناب وزیر، درسته که دانشجوهای شیمی تو دانشگاههای استان یه استاد پخمه دارن که پروژه میده گزارش عملکرد «آقای بیربط» رو بنویسن و به همین دلیل هم گناه دارن، اون پخمه الان تونسته به ضرب پول دکتر بشه، این بندگان خدا رو هم محبتی بهشون کن جای دوری نمیره.
بیش از این زحمتی نیست