امین بندری:
میخواید باور بفرماید یا نفرماید، ما اصلا شانس نداریم، اگه داشتیم که پاپتی دنیا نمییومدیم. داستان کمشناسی و بیشانسی ما بماند برای بعد، اما آنچه که بیش از پیش مطرح است این است که در این بدشناسی میان من و خانعموی محترم اتفاقی افتاده و دعوایی پیامکی در اسمش را نگو (تلگرام) رخ داد که در نوع خودش جالب بود.
دعوا از اینجا شروع شد که پس از دستگیری یک دستگاه زیر دریایی شناسایی بدون سرنشین امریکایی در دریای چین که برای جاسوسی از برادران عزیز و قهرمان چینی به این مناطق رفته بود، دونالد ترامپ رئیسجمهور منتخب امریکا مثل این بچه ننهها قهر کرد و گفت: واسه خودتون، ما دیگه زیردریایی نمیخوایم.
خان عمو که در بلاد امریکا بوده و از نزدیک شاهد ماجرا بودند پیامکی را در همان شبکه اسمش نگو فرستادند که: دیدی، ابهت رو دیدی، دیدی بخشید، به این میگن رئیسجمهور، مثل آب خوردن از خیر زیردریایی گذشت، نه مثل اوباما که آرکیو170 رو گرفتیم، فقط گریه نکرد.
گفتم: نه داداش، اگه چینیها عرضه داشتند آرکیو170 رو میگرفتند تا ببینم این ترامپ عزیزت چگونه زجه میزد...!
نوشت: فعلا که داره حاتمبخشی میکنه. برو ببین که فردا پس فردا چی نمیبخشه.
گفتم: خان عمو جان این دوستات تو این ایران ما رو شقه نمودند، لطفا به این آقای ترامپ بگو به همین عشق پاکی که تو بهش داری، کاری به کار ما نداشته باشه. یه خورده دیگه لیز بخوره تمومهها، باید کلا کاسه کوزه رو جمع کنیم بزنیم تو خط گدایی.
نوشت: اون کار حسنآقا است، ما تو سطح بالا کار میکنیم، اگه میشد حتما دونالد رو یه سر میآوردم ایران که یه فاینانس بده تا دولتتون حال کنه.
گفتم: عکس قبل از انقلابش رو دیدم که واسه چی اومده بود، برو بهش بگو تو ایران انقلاب شده و دیگه نمیتونه اینجاها سرمایهگذاری کنه، حداکثر میتونه بیاد مسابقه کشتیکج راه بندازه.
نوشت: این که چیزی نیست، میخوام بهش بگم بیاد و یه دستی هم به خرما بزنه، رطب و خرمای منطقه خودمون حرف نداره، سر سفره سال نو رطب دشتستان بهجای مضافتی باشه واقعا حال میده.
دیگه دیدم این خان عموی ما افتاده تو خط هذیان گفتن، براش نوشتم خانعمو جان، حواست به نماز و روزت باشهها، یه وقتی رفتی خونه ترامپ باید غسل چشم و گوش کنی، حالا نه بیای تا دین و دل را با هم باختی.
نوشت: بچه برو دنبال بازیت، من اینجا حافظ منافع هستم، همه تلاشم هم اینه که تا بعد از انتخابات ملت رنگ هواپیمای نو رو نبینند.... دیگر خود دانی.