سهشنبهشب گذشته اتفاقی رخ داد که هنوز تلخی آن در کام فعالین رسانهای دشتستان باقی مانده و البته اسباب افسوس و دلآزردگی فعالین فرهنگی و اجتماعی استان را سبب شده است.
ماجرای رفتار خارج از عرف و غیرمسوولانه شورای شهر برازجان با نمایندگان رسانهها که در ساعات پایانی شب و بر اساس رسالت رسانه – اجتماعی خود به محل جلسه شورای شهر رفته بودند تا ببیند آیا داستان دنبالهدار انتخاب شهردار برازجان را پایانی هست یا خیر؟ را اکنون همه میدانند اتفاق نادری که شاید بتوان نمونه آن را فقط در برازجان دید، شهری که متاسفانه این روزها نه تنها اتفاقهای عجیب و غریب در آن بسیار میافتد بلکه رفتارهای برخی مسوولینش با نظامات فرهنگی دیرینه حاکم بر زندگی مردم این دیار بسیار فاصله دارد.
از دیرباز چه در استان بوشهر و چه در میان ایرانیان مردم این خطه به صمیمیت و مدارا در معاشرت با هم شناخته میشدند. دشتستانیها را چه در ادبیات بومی استان دنبال کنید و چه در سلوکشان غور نمایید به صفا و مهرورزی به یکدیگر میشناسند اما بهواقع دشتستان امروز را چه شده است؟ چرا این روزها به جای وجوه اشتراک و نزدیک شدن دلها سخت در پی افتراقیم و حتی انتقام؟ شهری که هیچ دو شهروند آن را نمیتوان یافت که با دو یا سه واسطه نسبتی سببی یا نسبی یا همکاری یا همسایگی با هم نداشته باشند امروز بیش از هر چیز آدم را یاد میدان نزاع خرد و کلان از سیاسی گرفته تا فرهنگی و اجتماعی میاندازد.
ما با میراث گرانبهایی که برایمان امنیت میآورد و صمیمیت و همیاری و همنوایی چه کردهایم؟ اینها را نوشتم که از اعضای شورای شهر و بهویژه رئیس آن که اتفاقا خاندانش به مردمداری شهره بودهاند و خانهاشان همواره ملجأ و مامن برای مردم این شهر بپرسم این رسم درشتی کردن با اصحاب فرهنگ و بیرون راندن آنها از خانه خودشان که شما اجارهنشین آن هستید را از کجا به ارمغان آوردهاید؟ در کجای فرهنگ این مردم بیرون راندن مهمان از خانه آن هم در گرمای کشنده رسم بوده است؟ آنچه مرا و کسانی که اتفاقا هیچ منفعت سیاسی یا مادی از تعقیب مسائل شهر نمیبرند و تنها به سبب عرق به خاک و موطنشان پیگیر هستند نه تنها آزرده خاطر بلکه به شدت نگران میکند صرفا این رفتار خاص شما با اصحاب رسانه نیست، بلکه بروز نشانههای جدیدی از منش و سلوک اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که این روزها چون خوره بر جان و روح این شهر افتاده است.
متاسفانه در بیتفاوتی بیشتر افراد جامعه نسبت به مسائل این شهر و شهرستان دشتستان که بخشی به سبب گرفتار شدن در چنبره متعدد مشکلات اقتصادی و معیشتی و البته بخش عمده آن ناشی از سیاست خزنده تلقین یاس و ناامیدی نسبت به تغییر و تشویق مردم نسبت به بیتفاوتی اجتماعی از سوی برخی جریانهای خاص است، شاهد اتفاقاتی هستیم که اگر امروز برای آن چارهای نکنیم فردای تاریکی را برایمان رقم خواهد زد. همان جریانهایی که طی این سالها توانستهاند از پشتیبانی مالی نیز برخوردار شوند و با ابزارهای مختلف بسیاری از دلسوزان این شهر را به حاشیه برده و آنقدر هزینه مخالفت با برخی رفتارها را بالا ببرند که بسیاری از مردم حتی حق اعتراض نسبت به برخی رفتارها را به خود ندهند. برای نمونه همین امر انتخاب شهردار را نظاره کنید.
آخر این چه رفتار غیرمبارکی است که روزی با شکلگیری ائتلافهای بیمبنای 4 و 5 و روزی دیگر با طولانی کردن انتخاب شهردار بر این شورا حاکم شده است؟ نکند فراموش کردهاید که این مردمند که به قول پیر جماران ولی نعمتان شمایند و نه شما حاکم بر سرنوشت آنها. هزینه حداقل 6 ماه بلاتکلیفی شهرداری برازجان را چه کسی بر این مردم تحمیل کرده است؟ بیاید و به مردم بگویید مشابه این روش و رفتار شما در انتخاب شهردار و البته سایر تصمیم گیریهایتان از تصویب بودجه گرفته تا انتخاب ریاست شورا و کمیسیونهای آن در کدام شهر این کشور رخ داده است؟ دیگر بس از اینقدر با حیثیت و شخصیت این شهر بازی نکنید که این روزها شده است سوژه طنز مردم استان.
شما مسوول هستید و باید پاسخگو باشید در محضر این مردم نه تنها بابت این همه اتلاف وقت و انرژی که باید صرف توسعه و آبادانی شهر میشد بلکه بابت خدشهدار کردنشان و شخصیت این شهر. اکنون نیز تا دیر نشدهاست بابت اشتباه نابخشودنی بیحرمتی به اصحاب رسانه و قلم شجاعانه عذرخواهی کنید و از همین نقطه برای در پیش گرفتن رویکردی جدید خارج از دستهبندیهای تاسف باری که ایجاد کردهاید بهره ببرید شاید بتوانید گوشهای از صدمات و لطمات بسیاری که بر روح و روان مردم و منافع این شهر وارد کردهاید جبران کنید.