پالهام بهروزی
استان بوشهر از نقاط تاریخخیز و فرهنگمند ایرا ن است که بقایا و آثار ارزندهای از دورههای باستانی و تاریخی را در پهنه خود جای داده است. آثاری که بسان کتابی مصور بخشهای مهمی از هنر و دیرینگی این سرزمین را در ذهنها تداعی میکند. شوربختانه بسیاری از این آثار و بناها در دهههای اخیر بنا به بیتوجهیها و رهاشدگی در خطر ویرانی کامل قرار گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به قلعه دختر، گور دختر، قلعه حصار و... اشاره کرد.
این در حالی است که همه این بناها مبین بخش مهمی از تاریخ معماری و فرهنگ منطقه جنوب هستند اما رسیدگی به آنها هیچگاه ظاهرا در اولویت نبوده است که اگر بوده، امروز اینچنین نظارهگر فرسایش و وندالیسم در عرصههای آنها نبودیم. قلعه دختر یکی از بناهای شاخص استان است که درباره قدمت آن قولهای متفاوتی مطرح است و هیچکدام به قطع و یقین تاریخ یا دوره ساخت آن را تضمین نمیکند.
در منابع تاریخی درباره این قلعه استوار و کمتر شناختهشده آمده است: «این قلعه در شرق روستای لاور ساحلی شهرستان دشتی قرار دارد که از سمت غرب به ساحل زیبا و آرام خلیج فارس مشرف است و از سمت شرق به کوه مند منتهی میشود و در پرتگاهی تند و بسیار تیز قرار دارد. اگر سمت شرق روستای لاور و گلستان نگاه دقیقی به کوه مند بیندازیم، آثار و بقایای این قلعه بر تیغ کوه مشهود و پیدا است.
شاید از زمان ساخت آن قرنها گذشته باشد ولی نشان از استواری و عظمت در چند ستون باقیمانده قسمت غربی آن هویدا است. در جلوی قلعه چهار ستون قرار داشتهاست که جز یک ستون بقیه ریزش کرده و ویران شده است. در برجک غربی قلعه که در واقع طبقه فوقانی قلعه بودهاست، چند سوراخ مستطیل شکل برای دیدهبانی یا پرتاپ تیر توپ خانه به بیرون بودهاست که امروزه این چند سوراخ مذکور پوشانده شدهاست. این احتمال میرود که صیادان محلی و شکارچیان وحوشی مثل بز و کل یا پرندگان در زمانی که برجهای قلعه سالم بوده، به عنوان پناهگاهی از آن استفاده میکردند، آنجا را پوشاندهاند.
قسمتهایی از این قلعه به جز طبقه فوقانی آن زیر خاک رفتهاست. به گفته اهالی بومی، سقف چند اتاق آن هم تا سالهای اخیر سالم بودهاست اما بر اثر بارندگی شدید از بین رفتهاست. با توجه به آثار باقیمانده دو غار که هنوز تحقیقی راجع به آنها نشدهاست، به روستاهای لاور و گلستان منتهی میشدهاست که آثار این غارها در حیاط منزل یکی از اهالی روستای گلستان هنوز دیده میشود و این دو غار از قلعه آغاز و به این دو روستا منتهی میشدهاست. یک راه کاملاً هموار و صافی به طول یک کیلومتر تا دریا قرار داشته که شاهدختر (صاحب قلعه) بدون کمترین زحمتی خود را به ساحل میرساندهاست. ساختمان قلعه از نوعی سنگ رسوبی و ساروج ساخته شدهاست.
باید بناها و آثار شاخصی چون گور دختر از حصار و خطر وندالیسم رها شده و با نگهداری اصولی و درست به دست آیندگان سپرده شود.
چنین گفته شده که این مکان محل فرمانروایی دختر (زنی) قدرتمند بوده که سالها بر لاور و اطراف حکومت کردهاست. این قلعه اکنون خرابهای بیش نیست. باتوجه به موقعیت جغرافیایی این بنا و اشراف کامل آن به دریای خلیج فارس میتوان گفت دیدبانان از آن استفاده میکردهاند تا اگر از سمت دریا حملهای شود، زود آگاه شوند.
در نزدیکی قلعه، دشتی یا به اصطلاح امروزی پارکی که گل نرگس در آن زیاد میروییده قرار داشتهاست که به همین خاطر آن را پارک نرگس مینامیدهاند، برای آبیاری پارک آب انبارهای مخصوصی وجود داشتهاست که آثار سه تای آنها در کنار قلعه پیداست.
در ضلع شرقی قلعه چالهای شبیه چاه دیده میشود که احتمالاً در حفاری غیرمجاز از طبقه فوقانی به طبقه فرورفته پایینی انجام شدهاست و اشیاء نفیس و باستانی که وجود داشته به سرقت رفتهاست و سهپایهای که برای بالا کشیدن خاک و سنگ این حفاری استفاده میشده در پرتگاه شرقی قلعه دیده میشود. با توجه به فرسایشی که بر اثر گذر زمان و عوامل طبیعی به وجود آمدهاست و هر ساله بیشتر میشود قلعه را در خطر تخریب و نابودی کامل و صد درصد قرار گرفتهاست.»
این اثر ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۸۳۹۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. بیشک قلعه دختر با اندکی توجه و رسیدگی میتواند به مکانی کمنظیر و تاریخمند برای بازدید گردشگران تبدیل شود. این قلعه با داشتن افسانهای دلچسب این پتانسیل را دارد برای گردشگرانی که شیفته دانستن تاریخ شرق بهویژه ایران هستند، دیدنی و شنیدنی باشد. تاریخنگاران و پژوهشگران متاخر بر این باور هستند که دختر در گذشته دارای جایگاه ارزندهای در جوامع ایرانی در دوره باستان بوده، به همین دلیل نام او را بر مکانهای مختلف و ارزشمندی میگذاشتند مقل پل دختر، گور دختر، قلعه دختر و ...
همانطور که اشاره شد گور دختر دیگر اثر باستانی کمنظیری است که در استان بوشهر قرار گرفته و همواره محلی برای تردد و بازدید گردشگران بوده و هست. این آرامگاه به سبک آرامگاه کوروش بزرگ اما در اندازه کوچکتر ساخته شده است و دارای سقفی شیروانیشکل است. باستانشناسان بر این عقیده هستند که این اثر حدود ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده که 45/4 متر ارتفاع دارد. قبل از گور دختر، گونهای آرامگاه به سبک مصریان باستان در این مکان قرار داشته که به آنها مصطبه میگفتند. واژه مصطبه در زبان عربی به معنای نیمکت است، چراکه این ساختمانها از دور به شکل نیمکت به نظر میرسیدند.
بر روی مصطبه سه ردیف سنگ بهصورت پلکانی قرار داده شده که به اتاقک اصلی منتهی میشود. ضخامت دیوارهای سنگی این بنا نزدیک به ۷۵ سانتیمتر است و اتاق داخلی گور دختر 2/2 متر طول و 55/1 متر عرض دارد و ارتفاع آن دو و نیم متر است.
درباره هویت شخصی که در آن مدفون شده، نظریههای متفاوتی وجود دارد. این که شبیهترین بنا به آرامگاه کورش کبیر است، از سوی باستانشناس بلژیکی به نام لویی واندنبرگ (م۱۹۲۳ ـ ۱۹۹۳م) در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی کشف شد. واندنبرگ خود معتقد بود گور دختر قبر چیش پیش (پدربزرگ پدر کوروش) یا کوروش یکم (پدربزرگ کوروش کبیر) است که بین سالهای ۶۴۰ تا ۶۷۵ قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد؛ اما علیرضا شاپور شهبازی، از باستانشناسان بزرگ ایران (۱۳۲۱ ـ ۱۳۸۵ش)، آن را آرامگاه کوروش کوچک دانست که در سال ۴۰۱ قبل از میلاد مسیح درگذشته است. برخی هم بر این باورند که آرامگاه ماندانا مادر کوروش است که بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۸۴ پیش از میلاد میزیست.
متاسفانه امروز این اثر باستانی در حریم ساخت و ساز خانههای روستایی در منطقه ارم یا دشتپر قرار گرفته است. علاوه بر این، دیوارههای آن از نوشتهها و یادگاریهای افراد بیهویت و وندالها در امان نمانده است و شکل اولیه آن مخدوش شده است. اهالی و فعالان میراث فرهنگی بارها نسبت به این اقدامات معترض شده و خواهان برخورد جدی با وندالها هستند که از سر جهل و نادانی و گاه آگاهانه به جعل تاریخ با نابودی و ویران کردن میراث فرهنگی و باستانی دست میزنند.
در این باره یکی از فعالان میراث فرهنگی که خود از اهالی بخش ارم دشتستان است، به بامداد جنوب گفت: این اثر که مرداد ۱۳۷۶ با شماره ثبت ۱۸۹۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، چرا امروز باید اینطور غیرمسوولانه از سوی ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر رها شود که هر کسی از راه رسید، ردی از نادانی و بیهویتی خود را بر آن بگذارد؟
وی با طرح این سوال مبنی بر اینکه چه کسی مسوول حفاظت از این اثر ملی کمنظیر است، افزود: تا کی در استان ما آثار باستانی که معرف حقیقی تاریخ و تمدن ایران باستان هستند، باید با بیمسوولیتی رها شوند و در اثر وندالیسم و فرسودگی، ظاهر و ساختار هنرمندانه آنها معیوب و مخدوش شود!
این فعال میراث فرهنگی در پایان تاکید کرد: امیدوارم متولیان امر، بیش از قبل برای تاریخ ایران و آثار باستانی استان نظیر گور دختر ارزش قایل شوند و با حفاظت صحیح و گماشتن مامور برای مراقبت از آن جلوی رفتارهای وندالیستی را بگیرد. همچنین با فرهنگسازی و آموزش جوامع محلی و تعیین حریم برای این بنای تاریخی در معرفی و نگهداری آن احساس مسوولیت کرده و نقشآفرین باشند. گوردختر یک بنا یا اثر معمولی نیست. اثری است که هم تاریخ دارد و هم بخشی از معماری و فرهنگ ایران باستان را که به عقیده برخی از باستانشناسان مربوط به دوره هخامنشیان است، در خود جای داده است. بنابراین حفظ آن ضروری است، چون این میراث باید در نهایت امانتداری و سلامت به نسل آینده که میراثداران حقیقی این سرزمین و تاریخ آن هستند، سپرده شود.
در پایان این گزارش باید یادآور شد که این دغدغه این فعال میراث فرهنگی و دیگر دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران، دغدغهای بجا و مسوولانه است. باید بناها و آثار شاخصی چون گور دختر از حصار و خطر وندالیسم رها شده و با نگهداری اصولی و درست به دست آیندگان سپرده شود. وجود این آثار، سند و دلیلی بر استواری و درخشانی تمدن ایرانی در جنوب کشور است و اینکه بوشهر از عهد باستان تا امروز در تاریخ ایران نقش سترگی را در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بازی میکرده است، اما متاسفانه بسیاری از این آثار که سندی بر هویتمندی و تاریخمندی بوشهر است در اثر آز و وندالیسم افراد ناآگاه و سوءاستفادهگر در معرض ویرانی یا تخریب قرار گرفتهاند.