بامداد جنوب- سیدعلی موسوی:
آشتی میان اتیوپی و اریتره بعد از ۲۰ سال یکی از مهمترین اخبار حوزه افریقا بود که توجه تحلیلگران را به چرایی این آشتی و احتمال مداخله کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که نشان دادهاند بهدلیل تحقق منافعشان در این قاره فعال هستند، جلب کرده است. أبی احمد، نخستوزیر اتیوپی روز یکشنبه برای انجام مذاکرات تاریخی صلح وارد «اسمره» پایتخت اریتره شد. نخستوزیر اتیوپی یک دیدار تاریخی با اسیاس افورقی همتای اریترهای خود برگزار کرد. این دیدار تاریخی پس از گذشت ۲۰ سال صورت میگیرد. دو کشور اتیوپی و اریتره پس از گذشت دو دهه از قطع روابط، آماده باز کردن صفحه جدیدی از روابط هستند. این امر امیدها را برای پایان دادن به یکی از دشوارترین بحرانهای نظامی افریقا زنده کرده است. اریتره پس از سه سال جنگ، در سال ۱۹۹۳ استقلال یافت اما درگیری بار دیگر میان این کشور و اتیوپی در سال ۱۹۹۸ بر سر شهرک مورد مناقشه «بادمی» واقع در مرزهای میان دو کشور بالا گرفت تا جایی که روابط دیپلماتیک میان آن دو قطع شد. اما اریتره هیات دائمی در آدیسآبابا دارد که نماینده آن در اتحادیه افریقا است.
درگیری با اتیوپی برای اریتره تبدیل به مسالهای بسیار مهم شده است، چراکه از دید این کشور، اتیوپی بهصورت غیر قانونی اراضی واقع در نوار مرزی ۲ کشور را که متعلق به اریتره بوده تحت اشغال خود درآورده است. اتیوپی و اریتره که پیشتر یکی از بخشهای اتیوپی محسوب میشد از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۰ وارد درگیریها و جنگهای مرزی شدند که به کشته شدن بیش از ۸۰ هزار تن انجامید. توافقنامه الجزایر در سال ۲۰۰۰ به این جنگ پایان داد. رئیسجمهور اریتره با سوءاستفاده از مخالفت اتیوپی با حکم صادره در خصوص مرزها، دست به اقدامات سرکوبگرانه مانند زندانی کردن مخالفان و اجرا نکردن قانون و اتخاذ قوانین سختگیرانه سربازی زد. برخی تحلیلگران معتقدند که بهدلیل این درگیریهای مرزی عملا امور مربوط به اریتره طی ۲۰ سال گذشته متوقف شده و همه مسائل تحتالشعاع این نزاعها قرار گرفته است. نخستوزیر اتیوپی نخستین گام را برای حل این درگیریها در ژوئن گذشته برداشته و اعلام کرد که نیروهای این کشور از منطقه بادمی و دیگر مناطق مرزی مورد نزاع خارج خواهند شد. اریتره نیز با اعزام دو تن از مسوولان بلندپایه خود به اتیوپی این مسیر را ادامه داده و بعد از آن خبر برگزاری نشست میان مسوولان بلند پایه دو کشور اعلام شد.
اریتره و اتیوپی جزء فقیرترین کشورهای افریقا بهشمار میآیند. با وجود آنکه اقتصاد اتیوپی در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته اقتصاد اریتره از رکورد رنج میبرد. تحلیلگران معتقدند که تحقق صلح میان دو کشور بهنفع هر دو آنها بوده و در این میان سود اقتصادی اریتره از بهبود روابط دوجانبه بیشتر خواهد بود. حل این درگیریها میتواند سرمایهگذاران خارجی را تشویق به سرمایهگذاری در اریتره کند. هم چنین حل این بحران به اتیوپی کمک میکند تا مشکل خود را در خصوص نداشتن یک گذرگاه دریایی حل کند، چراکه بعد از استقلال اریتره که مشرف بر دریای سرخ است در سال ۱۹۹۳ این مساله برای اتیوپی به وجود آمده است. وقوع جنگ میان دو کشور باعث شد تا تجارت کالاهای اتیوپی از طریق بنادر اریتره و دریای سرخ با مشکل مواجه شود و این صلح به بازگشت امور اقتصادی به قبل از وقوع درگیریها کمک میکند. در نگاه اول بهنظر میرسد که کشور ثالثی برای حل این مشکل پادرمیانی نکرده و دو کشور خود به ضرورت تحقق صلح در روابط دو جانبه پی بردهاند ولی نباید از موضع کشورهای خارجی در قبال این دو کشور غافل بود بهطوریکه تحلیلگران معتقدند که امریکا جانب اتیوپی را گرفته و این کشور را ملزم به پایبندی به توافقنامه مرزی نمیکند.
چه بسا امریکا به این نتیجه رسیده که وقت آن است که یک همپیمان جدید برای خود دست و پا کند، چراکه جیبوتی که در همسایگی اتیوپی و اریتره قرار دارد به چین اجازه ایجاد یک پایگاه نظامی در خاک خود را داده است. بنابراین با توجه به تحولات ژئوپولتیک در دریای سرخ و حضور نظامی چین در جبیوتی امریکا منافع خود را در بهبود روابط با اریتره میداند.
بهصورت کلی قاره افریقا برای عربستان و امارات از اهمیت بسزایی برخوردار است و این دو کشور منافع استراتژیک خود را در این قاره تعیین کردهاند. در بسیاری از مواقع ریاض و ابوظبی از حمایت همپیمانان افریقایی خود در منازعات منطقهای سود بردهاند برای مثال در خصوص قطع رابطه با ایران و قطر و یا مشارکت در تجاوز نظامی به یمن از کشورهای افریقایی خواستهاند تا آنها را حمایت کنند. این کشورها نیز بهدلیل اتکای زیاد خود به کمکهای مالی عربستان و امارات دیکتههای آنها را مو به مو اجرا میکنند. از سوی دیگر دو کشور مذکور نمیخواهند به هیچ عنوان از کشورهای افریقایی که بسیار فقیر نیز هستند لحظهای غافل بمانند تا آنها به سمت محور ترکیه یا قطر یا حتی ایران کشیده شوند و به همین دلیل خود را در منازعات این کشورها بهعنوان میاجیگر و طرف سوم دخالت میدهند تا هم چهرهای موجه و صلحطلب از خود در میان افکار عمومی نشان داده و هم مانع فاصله گرفتن این کشورها از محورشان شوند.
مداخله دو کشور عربی مذکور در این پرونده نیز کاملا مشهود است. اریتره طی سالهای اخیر روابط خود را با عربستان و امارات بهبود بخشیده بهطوریکه گفته میشود امارات یک پایگاه نظامی برای خود در بندر جنوبی عصب در اریتره ساخته است. با توجه به اینکه این دو کشور همپیمان اتیوپی بهشمار میآیند برخی تحلیلگران معتقدند که آنها در پشت پرده حضور دارند، چراکه آنها از اریتره حمایت مالی به عمل میآورند و نقش فعالی در تصمیمگیری نخستوزیر این کشور برای مذاکره ایفا کردهاند. سفر بیسابقه و ابهامبرانگیز ماه گذشته ولیعهد ابوظبی به اتیوپی در سایه این توافق و آشتی قابل تحلیل است بهطوریکه روابط اقتصادی امارات و اتیوپی و کمکهای مالی بیحد و حصر ابوظبی به این کشور بر کسی پوشیده نیست. از سوی دیگر ولیعهد ابوظبی روابط تنگاتنگی با مقامات بلند پایه اریتره دارد بنابراین احتمال میانجیگری این مقام اماراتی میان دو کشور برای بهبود وجهه کشورش در منطقه و صلحطلب بودن آن وجود دارد. عربستان نیز از لحاظ مالی و سیاسی نظام حاکم اریتره را حمایت میکند. بعد از جنگ یمن و تجاوز نظامی ائتلاف سعودی به این کشور مشخص شد که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دایره امنیت این منطقه را تا شاخ افریقا گستراندهاند. در حال حاضر عربستان و امارات فرصتی به دست آوردهاند تا این طور نشان دهند که نقش مهمیدر شاخ افریقا دارند و برای عادیسازی روابط میان اتیوپی و اریتره تلاش کردهاند بهطوریکه محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان بهتازگی یک هیات سعودی را برای دیدار با نخستوزیر اتیوپی به این کشور اعزام کرد و تنها یک روز بعد از آن کمیته اجرائی جبهه حاکم بر این کشور موضع خود را در قبال مرزها اعلام کرد.
سفر غیر منتظره ولیعهد ابوظبی به ادیس آبابا و کمک مالی سه میلیارد دلاری به این کشور نشان میدهد که امارات تلاش میکند تا اتیوپی را در صف همپیمانان خود قرار داده و از محور ترکیه و قطر دور نگهدارد، چراکه اتیوپی قراردادهای اقتصادی و نظامی بسیاری با این دو کشور امضا کرده است. عربستان نیز که اختلافاتش با رقیب دیرینه یعنی امارات بر سر جنگ یمن و نبرد الحدیده بهشدت آشکار شده سعی میکند از این رقابت جا نمانده و برای تحقق منافع خود در افریقا و روابط با اتیوپی وارد عمل شود. در هر صورت بهنظر میرسد که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و در رأس آنها امارات و عربستان تلاش دارند تا یک نظام منطقهای جدید را سامان بدهند که بر اساس آن امنیت منطقه خلیج فارس به امنیت منطقه شاخ افریقا گره خورده و به همین بهانه جای پای خود را در قاره افریقا محکم کرده و در ظاهر میان همپیمانان سیاسی و اقتصادی خود صلح و آشتی را محقق کنند.