کریم جعفری:
سه سال پیش بود که یکی از کارشناسان حوزه آب را در فرودگاه تهران به صورت اتفاقی دیدم، سر صحبت که باز شد، متوجه شدم که نامبرده از متخصصان این حوزه است. او هم به بوشهر میآمد و آشنایی کاملی با استان ما داشت و مهمترین مشکل استان در حوزه بیآبی را، ضعف مفرط در حوزه مدیریت میدانست که نتوانستهاند بهخوبی مدیریت منابع را انجام دهند. با هم بسیار صحبت میکردیم و یکی از مواردی که او اشاره داشت، به دشتهای امروز خشک دشتستان بود. میگفت، سالها پیش به همراه یک تیم به پشتکوه دشتستان رفتیم، دیدم بنده خدایی بدون هیچ مروتی در حال برداشت آب از دل زمین است. وقتی با اعتراض ما روبهرو شد، میگفت: مهندس اینجا ما روی دریا نشستهایم و این آب تمامی ندارد...
تعریف میکرد که همین کشاورز کسی امروز زمینش را هم نمیخرد و برای کارگری به برازجان رفته است. هدفم از گفتن این مساله، تاکید بر یک موضوع مهمتر بود. نزدیک به 15 سال است که همه نسبت به مشکل آب در کشور هشدار میدهند و هیچکس هم حاضر به شنیدن نیست. متاسفانه در حالی که آب برای خوردن نیست، تاکید بر این است که حتما باید در حوزه گندم خودکفا شویم و بدون هیچ الگویی آبی را که میلیونها سال در دل زمین ذخیره شده بود، به دست آفتاب سوزان و باد گرم دادیم تا تبخیر شود و برود. انگار هنوز هم نمیخواهیم درس بگیریم، وقتی صدها چاه غیرقانونی در سطح استان وجود دارد که هر ماه نیز پایینتر میروند باید خیلی سریعتر برخورد شود، باید هم چاهها پر شوند و هم به کشاورز رسیدگی گردد تا دچار بحران معیشت نگردد.
در دشت شبانکاره، در زمستان و بهار شاهد کشت هندوانه، طالبی، ملون و.... هستیم که هیچ سودآوری جز ضرر هم ندارد، در حالی که درختان دشتستان از بیآبی تلف میشوند، آب در این سمت عملا به هدر میرود. نیاز است در این مورد مدیریت صحیحی به کار گرفته شود و مسوولان اگر دلسوز هستند، با پرداخت خسارت به کشاورزان که خیلیها بومی هم نیستند و صرفا زمین را اجاره میدهند، آبهای زیرزمینی را مدیریت کنند. بهنظر میرسد که هیچ راه دوم یا سومی پیش روی ما نیست. باید به طبیعت فرصت بازسازی و بهسازی خودش را بدهیم، بیرحمی ما با زمین به گونهای بوده که زمین هم در حال تلافی کردن است و اگر نخواهیم فرصتی دوباره به خاک بدیم، همه ما را خاک خواهد کرد. باید از خیر خودکفایی در گندم و هندوانه و طالبی که سرشار از سموم مضر هستند، گذشت تا نسلهای آینده بتوانند نفس بکشند.