بامداد جنوب:
در خبرها آمده بود که نماینده دولت با گروهی از ترخیصکاران که نام تولیدکننده برخود گذاشتهاند راهی شبهجزیر قطره شده تا به زعم خود راههای توسعه روابط دوجانبه را بررسی کند. این فیالنفسه رویداد خوبی است و البته خیلی بهتر از آن سفر رانتینر به آلمان بود که چون پولش را جای دیگری داده بود، زیاد کسی دردش نمیگرفت، اما باید پرسید تهِ این سفر مبارک چه درخواهد آمد؟ یادم میآید زمانی که ندیمی بوشهری استاندار این بلاد بود، به واسطه ارتباطات قدیمی خانوادگی قطریها چند صباحی آمدند اینجا و بعد هم خبری نشد، در دوره انصاری لاری هم تلاشهایی شد و خروجیاش نداشت، حتی در دوره همین رئیس سابق عبدالکریم گراوند نیز یک دور قطریها به اینجا آمدند که گفتن بسیاری از موارد این سفر خارج از عهده اخلاق و امانتداری است، اما میخواهم عرض کنم که آقایانی که به دوحه رفتهاند، فقط رفتهاند که بگویند رفتهایم، اگر از این تنور آبی گرم شد بعد بیائید تا با هم دو کلمه اختلاط کنیم و ماحصلش را جمع بزنیم که در جدول ضرب آقایان که فقط هفت میلیارد تومان در طول چهار ماه سرمایه به استان آوردهاند، قطریها گاوشان گم شده که به بوشهر بیایند!
شاید عدهای از این قلم ناراحت شوند، اما این رضا عوضپور که کمی یا بیشتر از کمی از دست ما هم دلخور است، هنوز خدا را شکر زنده است، بروید بپرسید در سفری که به دوحه رفتید و قرار بود بیایند و جزیره نگین را آباد کنند و 500 میلیون دلار اینجا سرمایهگذاری کنند و به قول آن ضرب المثل معروف عرب، حاکم وقت هی «احلامالیقظه» میدید، چه برخوردی با آنها داشتند! بپرسید که آن پاکت نیمکیلویی چای اسب و پرچم اصلا تاریخ مصرف داشت؟ حالا نکته جالب ماجرا کجاست؟ «رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان بوشهر این سفر با هدف ارتباط بیشتر بین این دو کشور در زمینه تجاری و به دعوت وزارت شهرداری و محیط زیست قطر صورت گرفته است.» و بعد این این سیدحسین حسینیمحمدی که روز گذشته هم جوابیهای در پاسخ به سرمایهگذاری هفت میلیارد تومانی به دفتر بامداد جنوب ارسال کرده، چنین گفته است: « رفع موانع صادرات و افزایش صادرات غیر نفتی از مهمترین اهداف این سفر بوده است.» خوب مردم مومن، وزارت شهرداری و محیط زیست قطر، چه ربطی به صادرات و واردات دارد؟ مرد مومن، شما باید در این سفر مدیرکل محیط زیست، که نداریم، شهردار بوشهر، که نداریم، را با خودتان میبردید، این همه ترخیصکار را برداشته و بردهاید که بگوئید چه خبر است؟ ای کاش یک نفر میآمد و گزارش دقیقی از این سفر تفریحی میداد...
البته ما دنبال لیست سفرکنندگان به دوحه هستیم و میخواهیم ببینیم که در این لیست بلندبالا چه کسانی رفتهاند و پولش را کدام ارگان داده است. این نکته بسیار مهمی است که باید حتما به صورت شفاف اعلام شود. اگر قرار بر این است که مردم محرم باشند و مبادله درست و صحیح اطلاعات وجود داشته باشد، لطفا در این مورد اندکی هم با مردم روراست باشید.
دیگر آنکه، هر کشوری پروتکلهای خاص خود را در حوزه تجارت، اقتصاد و روابط از این دست دارد. قطریها پول دارند و برابر پولی که میدهند، انتظار دارند که محصول درجه یک و خوب هم دریافت کنند. درست است که آنها تحریم شدهاند، اما بیچاره نشدهاند، نیازشان هم به سیبزمینی، گوجه و پیاز اگر به اندازه استان ما نباشد، بیشتر نخواهد بود. بنابراین، برای مبادلات تجاری که رئیس صنعت، معدن و تجارت میگوید، شما اول بروید حوزه صنعت و محصولات خودتان را روبهراه کنید که نیمی از این صنایع به دست فراموشی و تعطیلی سپرده شدهاند، بعد بیائید و در قطر دنبال مشتری بگردید. آنچه قطریها نیاز دارند را تجار خردهپا هم انجام میدهند، پس از دولت مردم الکی و بیخود هزینه نکنید.
خدا میداند که اصولا ما آدمهای بخیلی نیستیم، ما وقتی نتوانستهایم در سطح استان خودمان 150 میلیارد تومان ناقابل سرمایهگذاری را جذب کنیم و 30 سال است قطریها در همه ایران سرمایهگذاری کرده و رفت و آمد دارند، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم. دوستانه خدمت مردم عرض میکنیم که با این مرکب و سوار، ره به ترکستان هم نخواهیم برد. قطریها شاید تحریم باشند، اما به هیچ عنوان حاضر نیستند گوجه سم زده، هندوانه و طالبی سمخورده و ناسالم تولیدی استان ما را بخرند، ترکیه دارد بهترین و ارگانیکترین محصولاتش را از طریق هم بوشهر به قطر صادر میکند، یک عده ترخیص کار و حقالعملکار که هیچ از تولید، صنعت و فضای کسب و کار نمیدانند، نمیتوانند سرمایهگذار وارد بوشهر کنند، اندکی تعقل، تفکر و صداقت هم خوب است!!
در پایان این موضوع را دوباره مورد تاکید قرار دهم، با این مدیریت فشل، رابطهای و بدون ضابطهای که ما در استان داریم، سرمایهگذار داخلی که جرات نکرده وارد استان شود، خارجیاش هم بماند، اگر شما موفق شدید تا پایان سال50 میلیون دلار سرمایه از قطر وارد ایران کنید، آن وقت همه حرفهایتان درست است.