آوردندگان گراوند به بوشهر، این روزها زیر پایش را خالی میکنند که خودش بقچهاش را ببندد و برود
بامداد جنوب:
13 ماه پیش عبدالکریم گراوند در میان بهت و ناباوری بوشهریها استاندار این استان شد، او از پست معاونت سیاسی و امنیتی به استانداری رسید تا این مهم را مدیون بسیاری باشد. آن روزها بامداد جنوب پیشبینی میکرد که مسافر کوهدشت در بوشهر، چون مدیون است باید مراتب قدردانی خود را خیلی زود ادا کند و به آنهایی که کمکش کرده بودند تا استاندار شود خدماتی ارائه دهد. این خدمات دادن پست به کسانی بود که هیچ تجربهای در حوزههای عملکردی خود نداشتند و گراوند ناچار به انجام آن بود.
پستهایی مانند سپردن معاونت عمرانی به یک درس خوانده شیمی که از عمران فقط کار پیمانکاری و ساختن پل و جاده را میداند و عملا این معاونت را از نیروهای سالم و کارکشته خالی کرد، سپردن پست معاونت مدیرکل سیاسی و انتخابات به فردی که با لابی همانهایی که گراوند را استاندار کرده بودند، او را چند صباحی در تنگستان فرماندار کردند تا در آن رقیب رئیسجمهور با عملکرد درخشانش پیروز شود و همچنین گماردن برخی از پستهای مدیرکلی و معاونتها به افراد سفارششده، تا جایی که در حال حاضر نیروهای خبره استانداری در اداره کل سیاسی و انتخابات هیچ حضوری ندارند و همین مساله باعث بروز آشفتگی سیاسی در استان شده است.
این خدمات البته برای گراوند بسیار گران تمام شد، چرا که او خود هیچ تجربهای در حوزه اقتصاد و عمرانی نداشت و همچنین نتوانست آنگونه که باید و شاید فرمانداران را انتخاب کند، همه این مسائل دست به دست هم داده تا برای آنکه نشان دهد توانایی دارد، دست به رفت و آمدهای پرهزینه به شهرستانها بزند تا شاید خودی نشان دهد. این سفرها حتی موجب شده همانهایی که با حکم و سفارش خودش برکشیده شدند این روزها پشت سرش حرفهایی بزنند که مشخص نیست به گوشش میرسد یا نه، اما آنهایی که به گراوند کمک کردند تا استاندار شود حالا میگویند دورهاش تمام شده و باید بقچهاش را ببندد و برود.
بامداد جنوب از منابع متعددی شنیده است که چنین موضوعی صحت دارد. بهعنوان مثال یکی از معاونانش گفته که فلانی (منظور گراوند) در هیچ وزارتخانهای برد ندارد و کسی حرفش را نمیخواند و این ضعف او برای ما هم دردسر شده است، او باید برود تا فردی دیگر جایش را بگیرد. اینکه قرار است چه کسی جای گراوند را بگیرد، برای ما مشخص است اما اینکه وزارت کشور تا چه اندازه زیر بار چنین گزینهای برود خیلی مشخص نیست.
هر چه هست، گراوند این روزها بیشترین فشارها را تحمل میکند و چون حرف دلسوزان و مطلعان استان را گوش نکرد و تلاش کرد تا دینش را ادا کند، حالا هم باید چوبش را بخورد و اینگونه در موردش صحبت شود. حالا باید دید آیا شایعهای که در مورد بازنشسته شدنش مطرح شده، صحت دارد یا آنکه نه، او را مجبور به استفعا خواهند کرد!