حسین احمدی:
حمله به نفتکش سابیتی که روز جمعه نوزدهم مهرماه رخ
داد، آخرین حلقه از زنجیره حوادث مشکوک دریایی بهشمار میآید که طی ماههای گذشته
به وقوع پیوسته است.
به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه، بررسیهای شرکت ملی
نفتکش نشان میدهد سابیتی از مکانی نزدیک به کریدور عبوری این نفتکش از شرق دریای
سرخ، دوبار و به فاصله حدود نیم ساعت مورد هدف قرار گرفته و آسیبدیده
است. بنا بر اعلام شرکت ملی نفتکش، نشت نفت از مخازن سابیتی مهار شده، وضعیت ایمنی
آن مطلوب است، سرنشینان آن آسیبی ندیدهاند و انتظار میرود
این نفتکش تا یک هفته آینده به آبهای ایران برسد.
با این حال، دبیر شورایعالی امنیت ملی در زمینه
تبعات این رخداد هشدار داده است. علی شمخانی» یک روز پس از این حادثه اعلام کرد
«ناامنسازی آبراهههای بینالمللی، مخاطرات
نگرانکنندهای را برای اقتصاد جهانی بهدنبال خواهد داشت و مسوولیت عواقب آن
متوجه برنامهریزان، مجریان و پشتیبانیکنندگان از اینگونه اقدامات تحریکآمیز
خواهد بود.»
دبیر شورایعالی امنیت ملی همچنین تصریح داشته «سرنخهای
اصلی ماجراجویی خطرناک حمله به نفتکش ایرانی سابیتی در دریای سرخ به دست آمده و ایران
این موضوع را بیپاسخ نمیگذارد.» سابیتی تنها شناوری نیست که طی ماههای اخیر هدف
این ماجراجوییها قرار گرفته است. نفتکشهای «هپینس» و «هلم» نیز در اردیبهشت و
مردادماه سال جاری در فاصلهای در حدود ۷۰ مایلی از بندر جده و در دریای سرخ به
سرنوشت سابیتی دچار شدند. هر چند مسوولان جمهوری اسلامی از کشوری خاصی بهعنوان
عامل این حملات نام نبردهاند اما سعودیها به این حادثه واکنش نشان داده و هرگونه
دست داشتن در حمله به شناورهای ایرانی را رد کردهاند. عادل الجبیر، وزیر مشاور در
امور خارجی کابینه سعودی دیروز در جمع خبرنگاران اظهار کرد کشورش دست به حملاتی به
این شکل نمیزند. به گفته وی «روش کار ما اینگونه نیست
و در گذشته نیز چنین نبوده است».
دور تازه ماجراهای دریایی در مهمترین گذرگاه انرژی
جهان از اردیبهشتماه آغاز شد و مهمترین رخداد طی این ماه
حمله به پایانه نفتی «الفجیره» امارات بود. پس از آن هم حمله به دو نفتکش در
دریای عمان روی داد.
پس از این رخداد بود که انگشت اتهام جبهه ضدایرانی به
سمت ایران نشانه رفت اما بررسی اسناد ادعایی در مورد دست داشتن ایران در این
رخدادِ پرابهام و مشکوک در مجامع بینالمللی بهویژه
شورای امنیت خلاف این ادعا را به اثبات رساند.
مجموعه رخدادهای اخیر برای بسیاری این پرسش را به
وجود آورده که ایجاد اغتشاش و آشفتگی در آبراهههای بینالمللی بهویژه مسیرهای
منتهی به تنگه هرمز و کریدورهای شرقی-غربی پیرامون خاورمیانه برای کدام بازیگر
مطلوب است و تامینکننده منافع چه کشوری است؟ به عبارتی باید دید که کدام بازیگر
کمترین آسیب را از هرج و مرج متحمل شده و بیشترین سود را عاید خود میسازد.
طی ماههای پس از تحریم نفتی جمهوری اسلامی ایران،
برخی مشتریان سابق نفت ایران با پیشنهادهای متعدد و مصرانه شرکتهای امریکایی برای
جایگزینی نفت کشورمان مواجه شدند. از جمله گزارش گمرک کره جنوبی نشان میدهد که خرید
نفت این کشور بهعنوان پنجمین واردکننده نفت جهان از امریکا در مردادماه سال جاری
نسبت به سال گذشته ۶۲ درصد افزایش یافته است.
به همین ترتیب امریکاییها کوشیدهاند کاهش صادرات نفت ایران را با منابع خود
جبران کنند. به گزارش برخی منابع، یکی از دلایل توجیهکننده خرید نفت از امریکا بهرغم
کیفیت ناهمخوان آن با پالایشگاه های مقصد و نیز قیمت بیشتر، برکنار بودن ترانزیت
نفت امریکا از مسیرهای سنتی و خاورمیانهای است که طی ماههای اخیر با خطر درگیری، مناقشات نظامی و حتی انسداد روبهرو
بوده است.
برخی به این موضوع با نگاهی کلانتر و از منظر
ژئواستراتژیک نگریسته و میگویند امریکا قصد دارد با برهم زدن نظام و امنیت در
آبراهههای شرقی پشت اصلیترین رقیب خود در سطح بینالمللی
را به خاک برساند. چینیها از سال ۲۰۱۳ در کنار توسعه کمربند اقتصادی جاده ابریشم،
پروژه عظیم جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم را در دستورکار خود قرار دادهاند
تا تجارت خود را به مقصد غرب آسیا، اروپا و افریقا گسترش دهند.
از نگاه برخی صاحبنظران مسائل بینالمللی،
ایجاد هرج و مرج در آبراهههای شرقی بهویژه در خلیج فارس و مسیرهای منتهی به اقیانوس
هند میتواند با ایجاد بنبست در یکی از اصلیترین گذرگاههای جاده ابریشم دریایی،
به شکل قطعه پازلی در کنار جنگ تجاری دولت دونالد ترامپ با چین قرار گیرد. قطعات دیگر
این پازل را در دکترین امنیتی ترامپ و تلاش وی برای برونرفت از باتلاق خاورمیانه
جهت مقابله جدیتر با پکن در شرق آسیا باید جستوجو کرد.
مجموعه منافع واشنگتن شامل ضربه زدن به تجارت ایران،
استفاده از هرج و مرجها برای اتهامزنی به تهران، گسترش ناامنی در منطقه جهت
چپاول کشورهای عربی به بهانه تامین امنیت و در نهایت ضربه زدن به قدرتهای اقتصادی
رقیب بهویژه چین، امریکا را بهعنوان اصلیترین بازیگر بهرهور از اغتشاش در مسیرهای
دریایی بینالمللی مطرح میسازد.