ابوالفضل ظهرهوند:
اختلافها در افغانستان بر سر تشکیل دولت و به تعویق
افتادن مراسم تحلیف رئیسجمهور آن هم با توجه به توافق صلح امریکا-طالبان مهم است.
امریکاییها اگر میخواستند اشرف غنی رئیسجمهور بماند مراسم تحلیف وی را به تعویق
نمیانداختند چرا که با تعویق این مراسم و امضا توافق صلح با طالبان اشرف غنی
قربانی مطامع امریکاییها در صحنه افغانستان میشود. منطقی بود اختلاف بین غنی و
عبدالله ابتدا حل میشد و بعد به سمت توافق صلح میرفتند اما تلاش شد توافق صلح در
دوحه در شرایطی انجام شود که دولت واحد و مرکزی افغانستان غایب بزرگ این توافق
است. امریکاییها بعد از این توافق قرار است مذاکرات بینالافغانی را در اسلو
انجام دهند که غایب اصلی در این مذاکرات در صورت محقق نشدن مراسم تحلیف رئیسجمهور،
نماینده دولت مرکزی افغانستان است. طالبان حاضر به مذاکرات و نشستن پشت یک میز
مذاکره با دولت مرکزی نیست و در این شرایط ابتکار عمل باز هم به دست طالبان میافتد.
این روند به نوعی رسمیت بخشید به طالبان است به حیث طرف اصلی و دولت سایه در
افغانستان. امریکا بیشک افغانستان را ترک نخواهد کرد، امریکا سعی دارد با امتیاز
دادن به طرف پاکستانی، این کشور را در توافق با طالبان همراه سازد. در 19 سال
گذشته امریکا پاکستانیها را در افغانستان دور زده است و مستقیم و بیواسطه در
افغانستان مستقر شد تا به این شکل در تحولات منطقه حضور داشته باشد. البته پاکستان
نیز در این سالها بیکار ننشسته است و ثابت کرده که بدون پاکستان فقط هزینهاش در
افغانستان بالا میرود و به همین دلیل است که نخستوزیر پاکستان ناظر بر اجرای
توافق صلح با طالبان است. امروز با شرایطی در افغانستان مواجهیم که طرف اصلی جنگ
در این کشور و منطقه تبدیل به طرف اصلی صلح شده است. امریکا در پی توافق با طالبان
تلاش دارد تا این گروه را قابل مدیریت کند و از کوهها به پایین بیاورد. در عین
حال معتقدم توافق صلح چندان معتبر و قابل اجرا نیست.
معتقدم این توافق اجرائی نیست و امریکاییها هم این مساله را بهخوبی میدانند اما
از سر ناچاری برای حفظ حضور خود در این کشور بازی صلح را پیش کشیدند در اصل این
مردم افغانستان هستند که قربانی میشوند و این روند حاکی از دور جدیدی از چالشها
در افغانستان است و امریکا از سر ندانم کاری شرایط را در این کشور پیچیدهتر میکند.
طالبان نه دولت مرکزی و نه ساختار دولت را که در پی تلاش طولانی مدت بینالمللی به
دست آمده است، قبول ندارد.
در شرایطی که تشکیل دولت در این کشور نامعلوم است و
هنوز رئیسجمهور تائید نشده است در توافق صلح عملا طرف اصلی طالبان است اما آیا در
این شرایط این مساله منطقی است؟ تیمی که مقابل طالبان از سوی دولت خواهد نشست کیست؟
در توافق دوحه جایگاه دولت کجاست؟ منافع مردم افغانستان چیست؟
درباره اهداف امریکا از توافق با طالبان باید یادآور
شد که تلاش امریکا برای توافق صلح نه صرفا بهخاطر انتخابات 2020 ریاست جمهوری در
این کشور بلکه مساله راهبردی امریکا و اهداف منطقهای آنها علیه روسیه، چین و ایران
است. از این زاویه مساله تنها در سطح افغانستان نیست بلکه فرامنطقهای است و امریکا
از کارت طالبان برای رادیکال کردن منطقه استفاده میکند. در عین حال تعجب من از این
است که روسها چرا در این بازی افتادهاند.
اختلاف غنی و عبدالله نیز قابل توجه است، اگر هر یک
از این دو تیمهای جداگانه برای مذاکرات بینالافغانی و توافق صلح بفرستند اشتباه
بزرگی را مرتکب میشوند، چراکه در این صورت طالبان پیروز میدان خواهد بود. مهمترین
مساله در مذاکرات اسلو شکلدهی به یک حکومت فراگیر است که هدف طالبان است، بنا بر
این تا قبل از مذاکرات اسلو عبدالله و غنی باید با یکدیگر توافق کنند و مسالهشان
را حل کنند تا بتوانند یک تیم مشترک سیاسی برای حضور در این مذاکرات بفرستند، در این
صورت است که آنها قادر خواهند بود اگر خواستند زیر میز بزنند و به واقع منافع مردم
افغانستان را نمایندگی کنند. در غیر اینصورت طالبان در اسلو نیز ابتکار عمل را به
دست خواهد گرفت و امریکا هم این را میداند و با همین سناریو کار را جلو میبرد.