bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۵۳۴۶
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۱۸ - ۲۰ مهر ۱۴۰۰
نگاهی به فیلم «گورکن» ساخته کاظم مولایی:
الهام بهروزی: فیلم «گورکن» به نویسندگی و کارگردانی کاظم ملایی و تهیه‌کنندگی سینا سعیدیان است که ظاهرا کارگردان قصد داشته است اثری معمایی‌پلیسی را بسازد.

الهام بهروزی

فیلم «گورکن» به نویسندگی و کارگردانی کاظم ملایی و تهیه‌کنندگی سینا سعیدیان است که ظاهرا کارگردان قصد داشته است اثری معمایی‌پلیسی را بسازد؛ اما به‌دلیل ضعف فیلمنامه ما با اثری الکن و ضعیف مواجه می‌شویم. اثری که دست روی موضوع مهم و امروزی گذاشته، ولی نتوانسته به‌خوبی آن را روایت کند. بی‌شک نام «بیت‌کوین» یا ارز دیجیتال را در چند سال اخیر به‌وفور از زبان دوستان یا آشنایان یا رسانه‌ها و تلویزیون شنیده‌اید و اینکه تحت تاثیر تبلیغاتی که صورت گرفت، افراد زیادی هم به آن جذب شدند ولی در این میان، این نوع ارز هم پیچیدگی‌ها و دشواری‌های خود را دارد و بیگانگی عموم جامعه با آن موجب شده که افراد فرصت‌جو با استفاده از ظرفیت‌های مخفی این نوع ارز به سوءاستفاده از دیگران اقدام ‌کنند.

گورکن به این موضوع پرداخته است و قصه‌ای زنی به‌نام «سوده» را با بازی ویشکا آسایش روایت می‌کند که ناخواسته در مسیر زندگی‌اش با چالش سختی مواجه می‌شود که تنها به کمک بیت‌کوین می‌تواند از آن خلاص شود. افزون بر این، هجوم موریانه‌ها به خانه استیجاری سوده بر مصائب او افزوده است. در این میان، برخی از منتقدان سینمایی بر این باورند که ماجرای موریانه و توضیح آن در فیلم قطعا رویکرد سیاسی دارد. اینکه موریانه می‌تواند خانه را ویران کند، مصداق دیگری دارد که به فیلم الصاق شده است!

ویشکا آسایش در این فیلم، نقش زنی مطلقه و شیرینی‌ساز را بازی می‌کند که پسری زال به نام «ماتیار» از شوهر اولش (پیمان) دارد و در آستانه ازدواج دوم با فردی به‌نام «روزبه» است. این در حالی است که ماتیار ظاهرا از این ازدواج اطلاعی ندارد و سوده هم دائم برای گفتن این موضوع به او دست دست می‌کند و او حتی تا روزی که قرار است خانواده روزبه به خواستگاری بیایند، این آمادگی را پیدا نمی‌کند که به پسرش در مورد ازدواجش چیزی را بگوید.

همه چیز کند پیش می‌رود و در حالی که مادر سوده مشوش و مضطرب در حال تدارک جزئیات مراسم خواستگاری است، سوده هم در استرس چگونه گفتن ماجرای ازدواجش به ماتیار است که دخی تماس می‌گیرد و خبر نبودن ماتیار را می‌دهد و داستان از این‌جا رنگ و بوی درام به خود می‌گیرد و مخاطب را با شروعی شتاب‌زده به سمت ادامه فیلم هدایت می‌شود.

هرچند مولایی تلاش کرده است که اثر معمایی را خلق کند ولی ضعف‌هایی که در فیلمنامه وجود دارد، مخاطب را سردرگم می‌کند. وجود شخصیت‌های خنثی و غیرموثر در فیلم مثل دخی (بهنوش بختیاری) و پدر سوده (رضا بهبودی) نه تنها به پیشبرد قصه کمک نمی‌کند؛ بلکه موجب کند شدن ریتم فیلم و به بیراهه رفتن آن می‌شود. در حقیقت کارگردان در پردازش شخصیت‌ها و جانمایی آن‌ها در قصه موفق ظاهر نشده است و حتی در روایت خطی قصه هم دچار اضافه‌گویی شده است. این فیلم بر پایه دیالوگ می‌چرخد اما دیالوگ‌هایی کم‌مایه و پیش پا افتاده.

تلاش مولایی برای گره‌افکنی و گره‌گشایی در قصه فیلم ناشیانه و ابتدایی است تا جایی که در پردازش در جاهایی درمی‌ماند. همچنین او در مقام یک کارگردان، نتوانسته از بازیگرانی چون گوهر خیراندیش، حسن معجونی یا بهنوش بختیاری و رضا بهبودی به خوبی بازی بگیرد. همه این‌ها موجب شده که در نهایت گورکن نتواند یک فیلم جذاب و قانع‌کننده برای مخاطب باشد. هرچند ویشکا آسایش با توجه به نقشی که به او داده شده است، توانسته بازی رضایت‌بخشی را از خود ارائه بدهد اما قطعا اگر فیلمنامه عاری از ضعف بود، او بازی بهتری را می‌توانست ارائه کند. البته آسایش به‌خاطر بازی در این فیلم به‌تازگی موفق شده که جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره بین‌المللی فیلم زمستان امریکا از آن خود کند.

یک منتقد سینما در خصوص گورکن می‌گوید: کاظم مولایی را با فیلم کوپال به یاد می‌آوریم. فیلمی که اولین ساخته فیلمسازش بود و خبر از ظهور کارگردانی مشرف به امور صحنه و حساس به روایت داستانی می‌داد. حال باید تصریح کرد که مولایی هر چقدر در کوپال سعی کرده بود با تکیه بر عناصر احتمال و ضرورت، موقعیت احمد کوپال را باورپذیر کند، فیلمنامه گورکن را طوری به نگارش درآورده که سیر رویدادهای دراماتیک داستان توانایی پایینی در اقناع مخاطب دارند. گویا نویسنده به این نکته توجه نداشته است که مجموعه کنش‌های یک روایت هم‌چون حلقه‌های یک زنجیر عمل می‌کنند و در صورتی که از ابتدا با موقعیتی سست شروع به گسترش کنند تا انتها با داستانی طرف هستیم که رویدادها چه به‌صورت مجزا و چه در مقایسه با کلیت اثر، شکلی معیوب به خود می‌گیرند. حال در این چرخه ناقص با مخاطبی طرف هستیم که مدام درباره چرایی اعمال شخصیت‌ها برایش سوالات متعددی پیش می‌آید و تا پایان پاسخی دریافت نمی‌کند.

محمدجواد فراهانی در ادامه با بیان اینکه مولایی در گورکن ربوده شدن یک پسربچه را دست‌مایه پیرنگ اثر خود قرار می‌دهد و با تمرکز بر ایده‌ای یک خطی قصد دارد داستان را بسط دهد، می‌افزاید: حال اگر در روایت فیلم‌های دیگری همچون High and Low «بالا و پایین» ساخته آکیرا کوروساوا یا Taken «ربوده شده» ساخته پیر مورل دقیق شویم؛ یعنی فیلم‌هایی که از لحاظ موضوع به گورکن نزدیک هستند، می‌توان گفت که نقطه قوت‌شان بهره‌گیری از موقعیت‌هایی بحران‌زا در میانه درام است که باعث التهاب هرچه بیشتر اثر می‌شود و این موقعیت‌ها با حفظ قواعد کلاسیک یک درام سه‌پرده‌ای به آثاری ماندگار و تماشایی تبدیل می‌شوند.

به عقیده وی، ربوده شدن ماتیار موقعیتی است که قرار است بقیه رویدادهای داستانی در ادامه از دل آن بیرون بیایند اما در راستای همان نکته‌ای که در خصوص شخصیت‌پردازی ماتیار گفته شد مخاطب با این مساله همذات‌پنداری نمی‌کند و گویا دزدیده شدن ماتیار آن‌چنان‌که باید برایش بااهمیت جلوه نمی‌کند. در اینجا آن احساس نگرانی نسبت به شخصیت ربوده شده طوری که در آثار برجسته این دسته از فیلم‌ها دیده می‌شود به وجود نمی‌آید و چنین مساله‌ای موجب می‌شود تعلیقی که قرار است در ادامه شکل بگیرد، ضربه بخورد و مسیر پیرنگ دچار لغزش شود.

این منتقد سینما با اشاره به اینکه حال وقتی از لزوم حساسیت‌ها در یک نقشه بی‌عیب و نقص از جانب آنتاگونیست سخن به میان می‌آید، به‌وضوح در می‌یابیم که گورکن فاقد آن است، تصریح می‌کند: در موقعیت اولیه درام زمانی‌که سوده پای کامپیوتر می‌نشیند و فیلمِ مموری ارسال شده را می‌بیند نابلدی و آماتور بودن در طراحی نقشه خود را عیان می‌کند و عجیب است که مادر حتی ذره‌ای شک نمی‌کند. در اینجا اگر شخصی را با اندک بهره هوشی در نظر بگیریم به اینکه چرا جعبه شیرینی‌فروشی پدربزرگ در مرکز تاکید فیلم‌بردارِ دزد قرار می‌گیرد، می‌تواند سرنخی برای فهمیدن کل ماجرا باشد اما جای تاسف دارد که بگوییم شخصیت‌های گورکن انگار عمدا می‌خواهند خود را به خواب بزنند و با رفتارهایشان سر خود را شیره بمالند تا جایی که مجبور شوند ۱۰ بیت کوین دزدها را مهیا کرده تا بدین طریق هر طور است روایت پیش برود و به نقطه غافلگیری برسیم.

فراهانی با بیان اینکه گورکن برای اینکه پس از اکران از سوالات مربوط‌به چرایی زنگ نزدن به پلیس از سوی سوده رهایی یابد، نگاهی هجوآمیز و دور از انتظار به این مساله را چاشنی کار خود می‌کند، یادآور می‌شود: در این صحنه زمانی‌که سوده با مرکز پلیس تماس می‌گیرد همه چیز تصنعی و غیرقابل باور بوده و شکل طبیعی خود را پیدا نمی‌کند. در این وهله نویسنده کاملا در جریان طبیعی داستان دخالت می‌کند تا باز هم دراین‌میان شاهد عنصری نباشیم که غافلگیری پایانی را دچار خلل کند؛ چراکه اگر پلیس حضور پیدا کند و فیلم را ببیند قطعا ساختگی بودن آن را تشخیص می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه اشکال اصلی در فیلمنامه گورگن ضمن باسمه‌ای بودن نقشه اصلی، زمانی است که ماجرا ازطریق ریکاوری مموری هویدا می‌شود، می‌گوید: درواقع نویسنده زمانی برگ برنده خود را رو می‌کند که دیگر دانستن آن هیچ فایده‌ای ندارد. پول‌ها صرف خرید بیت کوین شده و عذاب فراوانی به خانواده وارد آمده است. به قول ارسطو، رازگشایی از ماجرا در چنین برهه‌ای نه به کشف جدیدی منجر می‌شود و نه بازشناختی را به همراه می‌آورد؛ بلکه تنها ثمره‌اش نفرتی است که نسبت به شخصیت ماتیار در مخاطب به وجود می‌آید. درواقع در نقطه اوج هیچ مضمونی را نمی‌توان یافت که با اثر پیوند بخورد و آن جمله پیمان که به سوده می‌گوید: «ماتیار این کارها را برای نزدیکی ما انجام داده» به هیچ عنوان نمودی در سراسر اثر پیدا نمی‌کند و بیشتر شبیه برچسبی است که بر بدنه پیرنگ چسبانده باشند.

فراهانی در پایان با تاکید بر اینکه همچنین در پایان فیلم حضور گورکن در خانه و پیدا کردن محل استقرار موریانه‌ها، برخلاف سگ کنش‌مند کوپال، از هیچ منظر به روایت مرتبط نمی‌شود، یادآور می‌شود: انگار معنایی نمادین در پس ذهن نویسنده وجود داشته و قصد داشته آن را هر طور که است درون داستان جای دهد، فارغ از اینکه یک نماد برای دراماتیزه شدن نیاز است که از لحاظ داستانی با دیگر رویدادها در تعامل باشد. در این‌باره تمام معناهایی که به ذهن می‌رسد غیرداستانی است و از چارچوب اثر بیرون می‌زند. در پایان نکته‌ دیگری در خصوص شخصیت ماتیار به چشم می‌خورد و آن اینکه در جمله‌ای گفته می‌شود، ماتیار با اینکه یازده سال‌ش است به اندازه یک جوان سی ساله می‌فهمد، درحالی‌که رویداد‌های فیلم عکس این ماجرا را ثابت می‌کنند. بااین‌حال پس از اشاره به ضعف‌های کوچک و بزرگ گورکن، بازی ویشکا آسایش را می‌توان تنها نکته مثبت فیلم تلقی کرد و به‌طور کلی بهتر است منتظر فیلم بعدی کاظم مولایی بمانیم و گورکن را در میان آثار او نادیده بگیریم.


نام:
ایمیل:
* نظر: