bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۵۴۱۰
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۴ - ۲۵ آبان ۱۴۰۰
روایت سیدقاسم یاحسینی از نگارش کتاب «تاریخ از پایین»:
الهام بهروزی: تاریخ از پایین، نگرشی است که در آن به تاریخ توده مردم اعم از بردگان، زنان، کودکان، شکست‌خورده‌ها و مستضعفان و... پرداخته می‌شود و به‌گفته سیدقاسم یاحسینی مورخ بوشهری، تاریخ از پایین، تاریخ بی‌تاریخ‌هاست؛ یعنی افرادی که زندگی عادی و معمولی داشتند و بدون قدرت و ثروت بودند.

الهام بهروزی

تاریخ از پایین، نگرشی است که در آن به تاریخ توده مردم اعم از بردگان، زنان، کودکان، شکست‌خورده‌ها و مستضعفان و... پرداخته می‌شود و به‌گفته سیدقاسم یاحسینی مورخ بوشهری، تاریخ از پایین، تاریخ بی‌تاریخ‌هاست؛ یعنی افرادی که زندگی عادی و معمولی داشتند و بدون قدرت و ثروت بودند.

این مبحث که نقش مهمی در تبیین و روشنگری تاریخ اجتماعی دارد، متاسفانه در شرق به‌ویژه ایران در مباحث تاریخی نادیده گرفته شده است و البته عوامل فراوانی هم در این نادیده‌انگاری سهیم هستند. به‌تازگی سیدقاسم یاحسینی، نویسنده، پژوهشگر و مورخ اجتماعی که سهم بسزایی در نمایش زوایای پنهان تاریخ و فرهنگ شفاهی جنوب کشور دارد، به نگارش آثاری در حوزه تاریخ از پایین روی آورده است که دورنمای شفافی از وضعیت زیست مردمان عادی جنوب را در تاریخ این اقلیم به نمایش می‌گذارد.

کتاب «تاریخ از پایین» جدیدترین اثر منتشر شده یاحسینی است که در آن به حاشیه‌نشین‌های تاریخ معاصر ایران پرداخته است. این اثر به همت انتشارات «هامون نو» راهی بازار کتاب شده است و در خود مباحث مهمی شامل سرچشمه‌های فکری و فلسفی «تاریخ از پایین»، مارکسیسم و «تاریخ از پایین»، «تاریخ از پایین» و «تاریخ اجتماعی»، «تاریخ از پایین» و «جنبش زنان»، تاریخ محلی و «تاریخ از پایین»، در مخالف از «تاریخ از پایین» و... جای داده است. مطالعه این اثر اطلاعاتی به مخاطب می‌دهد که در کمتر اثر تاریخی معاصر ایران به آن توجه شده است. یاحیسنی با توجه به اهمیت موضوع با ریزبینی و دقت به واکاوی این نگرش تاریخی و دلایلی مهجوریت آن در تاریخ معاصر ایران پرداخته است.

در ادامه گفت‌وگویی را با سیدقاسم یاحسینی صورت داده‌ایم که از نظر شما می‌گذرد.

آقای یاحسینی آیا می‌توان نگرش تاریخ از پایین را «مکتب» دانست؟

ما مکتب‌های مختلف تاریخی داریم که در ذیل آن‌ها، انواع تواریخ پژوهش و نوشته می‌شود. تواریخی چون تاریخ سیاست، تاریخ ارتش، تاریخ دولت، تاریخ قدرت، تاریخ دین، تاریخ اداری، تاریخ ادبیات، تاریخ تکنولوژی و صنعت، تاریخ فلسفه، تاریخ فرهنگ، تاریخ اشیاء، تاریخ خُرد، تاریخ مردان نامی و... اما همه این موضوعات ربط چندانی به «تاریخ از پایین» ندارند و بیشتر «تاریخ از بالا» به‌شمار می‌روند.

«تاریخ از پایین» اگر چه بر پایه یک سلسله اصول، فلسفه و بینش خاص بنا شده، اما خود فی‌نفسه «آگاهی تاریخی» تولید نمی‌کند، بلکه بینش و نگاهی است که منجر به تولید نوعی تازه از «آگاهی تاریخی» می‌شود. موضوع تاریخ از پایین و تاریخ اعماق، تاریخ زندگی توده‌ها در وسیع‌ترین تصور ممکن از دیرباز تا امروز است. زندگی عادی و معمولی انسان‌ها، بدون قدرت و ثروت و البته در چالش با قدرت و ثروت!

تاریخ از پایین از کدام زمینه‌های فکری و فلسفی تغذیه می‌کند؟

مبنای فکری و نظری تاریخ از پایین، محصول فشرده دست‌کم ۲۰۰ سال تاریخ پُرتحول مغرب‌زمین در زمینه تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری است. از «ویکو» و «منتسکیو» گرفته تا مارکس و جنبش چپ نوین در دهه شصت ـ هفتاد قرن بیستم. از انقلاب کبیر فرانسه و کمون پاریس بگیر تا وضعیت استعمار در هندوستان و جنبش ماه مه 1967م. در فرانسه و سپس مغرب‌زمین. تاریخ از پایین، یک‌شبه به‌وجود نیامد. ماحصل یک فرایند طولانی بود. حتی چنین تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری فرضاً در آمریکا، انگلستان فرق می‌کند با ایتالیا و آلمان. ماحصل و میکس شده جریان‌های مختلف فلسفی، فکری، اجتماعی و سیاسی نهایتاً منجر به ظهور تاریخ‌نگاری‌هایی با عنوان «تاریخ خُرد»، «تاریخ اجتماعی»، «تاریخ از پایین»، «تاریخ روزمره»، «تاریخ پسااستعماری» و اخیرا تاریخ فمینیسم، در شقوق مختلف آن، شد.

من در کتابم به بخش‌هایی از این موضعات پرداخته‌ام. دخترم سیده‌ فاطمه یاحسینی که مترجم است، کتابی در همین باب ترجمه کرده که امیدوارم به‌زودی چاپ و منتشر شود. در آن کتاب، مطالب خوبی درباره «تاریخ خُرد»، «تاریخ روزمره»، تاریخ اجتماعی و نسبت و روابط این نوع تاریخ‌نگاری‌ها با هم آمده است. این را هم بگویم که در غرب، الان دهه‌هاست تاریخ از پایین به اصطلاح کهنه و دِمُده شده است، اما در غرب و نه شرق و ایران!

از دید شما، دلایل مهجوریت نگرش تاریخ از پایین در مباحث تاریخی ایران چیست؟

در تاریخ‌نگاری ما ایرانیان، روی‌آوری به مطالعات و علوم اجتماعی کاربردی فوق‌العاده ضعیف است. مورخان این دیار، چندان با نظریه‌های علوم اجتماعی و به‌خصوص کاربرد آن در تحقیقات تاریخی، آشنایی و تسلط چندانی ندارند. اجازه بدهید مثالی بیاورم. چند سال پیش، کتابی از سوی یک موسسه دولتی درباره کاربرد نظریه «تاریخ فرهنگی»، بر اساس نوشته «پیتر برک» و تطبیق آن با موضوع جنگ تحمیلی ایران و عراق منتشر شد.

من وقتی این کتاب را خواندم، از فقر نگاه، متد و بی‌خبری موجود در ایران از مبانی نوین تاریخ‌نگری و در اینجا، تاریخ فرهنگی حیرت کردم. به‌جز یک نفر انسان‌شناس که حرف‌های نسبتا خوبی زده بود، دیگران ظاهرا اصلا متوجه موضوع نشده بودند! بحث در آن کتاب، انطباق مطالعات جنگ تحملی با مبانی تاریخ فرهنگی بود، اما کمتر فردی حتی در حد طرح موضوع در آن کتاب، موفق به چنین کاری شده بود و یا انبوه کتاب‌های در ظاهر فمینیستی است که در سه دهه اخیر در داخل ایران در حال تولید است. غالب نویسندگان، حتی شناخت اجمالی هم از نشریات نوین فمینیستی و به‌خصوص تحولات این نگرش از دهه نود قرن بیستم تا امروز در غرب ندارند. فرضا هنوز مدافع سینه چاک «عصر مادرسالاری» هستند! یعنی فرضیه مورگان و انگلس در قرن نوزدهم!

نخستین‌بار چه کسی یا چه اثری جرقه ورود به مبحث «تاریخ از پایین» را در ذهن شما ایجاد کرد؟

نسل ما نسل دکتر علی شریعتی است! شریعتی، زمانی بُت فکری نسل ما بود! سیزده، چهارده ساله بودم که کتابچه‌ای از دکتر شریعتی به اسم «آری چنین بود برادر!» به‌دستم رسید. خواندن این کتاب، نگاه مرا به تاریخِ آدم و عالم عوض کرد. از همان سن، احساس همبستگی خاصی با محرومان و توده‌های مورد ستم قرار گرفته کردم تا سال‌ها بعد، هیچ آشنایی با مبانی نظری و عملی تاریخ از پایین نداشتم، اما خواندن همان جزوه خطابی- احساسی کوچک، مرا با خود بُرد و همچنان هم می‌برد! بماند که روزگار نوجوانی من، رونق گفتمان سوسیالیسم و ماکسیسم در جهان و ایران بود و طرفداری از «خلق محروم» شعار همۀ احزاب چپ و اسلامی بود. هیچ حزب و جناحی نبود که آشکارا از ظالم، ستمگر و طبقه استثمارگر طرفداری تئوریک کند. همه طرفدار محرومان و به‌قول آن سال‌ها «مستضعفین» بودند. بسیاری از نسل ما، کتاب «مغضوبین روی زمین» فرانتس فانون را خوانده بودند و «خلقی» شده بودند. طبیعی است: «از کوزه برون همان تراود که دراوست!».

اهمیت پرداختن به تاریخ از پایین در چیست؟

تاریخ از پایین، احوال و بود و باش توده‌های محروم از تاریخ است. انبوه مردمی که در هیچ متن تاریخ رسمی، نظر و عنایتی به آنان نشده است. به‌تعبیر قرآنی «ارازل الناس» و به‌تعبیر متون تاریخی عصر قاجار، بخشی از تاریخ از پایین، تاریخ «رعیت» است. تاریخ بردگان است. تاریخ زنان و کودکان است. تاریخ اقلیت‌های قومی، زبانی، نژادی، مذهبی و جنسی است. تاریخ شکست‌خوردگان، مطرودان و مورد غضب‌شدگان است. خلاصه تاریخ «بی‌تاریخ»‌هاست.

شما در کتاب «تاریخ از پایین» به افق‌های متنوع این نگرش تاریخی اشاره کرده‌اید. این نوع نگاه تاریخی چقدر در شناسایی تاریخ اجتماعی این اقلیم موثر ظاهر می‌شود؟

بسیار زیاد موثر است. اگر بپذیریم که این حق هر نسل است که خودش، تاریخ گذشتگان را از نو بنویسد، درخواهیم یافت که تاریخ ایران، از ابعاد مختلف، چقدر جای کارهای نکرده، راه‌های نرفته و حرف‌های نزده دارد. فرضا اگر قرار باشد با دید و نگرش تاریخ از پایین مقولاتی چون انقلاب بهمن 1357، جنگ تحملی ایران و عراق و چهل و چند سال تاریخ پر فراز و نشیب جمهوری اسلامی ایران را بنویسیم، چقدر می‌توان کار کرد و حرف‌های نو زد. حالا نوشتن تاریخ‌های نو با نگرش‌های جدید و استفاده از نظریه‌های علوم انسانی در مورد فرضاً عیلامی‌ها، مادها، سامانیان، ایلخانیان، تیموری‌ها و صفوی که بماند! من بر این باورم که باید تاریخ ایران از از عیلامی‌ها تا جمهوری اسلامی از نو نوشت! مثلاً توجه کنید، تمام تواریخ کلاسیک عمومی ایران، مبدع و شروع تاریخ را از «مادها» آغاز کرده و هزاران سال تاریخ درخشان و باورنکردنی «عیلامی» را نادیده فرض می‌گیرد، چرا؟ به‌خاطر سلطۀ تئوریک آریاگرایی! هنوز هم بسیاری از مردم ایران نمی‌دانند که مادها و حتی هخامنشیان، تمدن و آداب حکومت‌داری و همچنین خط و کتابت و فرهنگ را از عیلامی‌ها اخذ کردند؛ یعنی این عیلامی‌ها بودند که با آموزش خط و کتابت به آریایی‌ها، آنان را از «ماقبل تاریخ»، وارد «تاریخم کردند! قلمرو تاریخ از پایین، تمام عرصه تاریخ بشری است از انسان نئاندرتال تا امروز! مثلاً آیا نئاندرتال‌ها هم بردگی داشتند؟ رفتارشان با اسرای جنگی چطور بود؟ شیوه خفتن و زناشویی آنان چه بود؟ زنان چه جایگاهی در میان آنان داشتند؟ مفهوم «کودکی» در میان آنان چه بود و...

در پایان یادآوری می‌شود، کتاب «تاریخ از پایین(تاملاتی در باب حاشیه‌نشین‌های تاریخ)» نوشته سیدقاسم یاحسینی در ۱۶۶ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه به همت انتشارات «هامون نو» منتشر شده است.


نام:
ایمیل:
* نظر: