کریم جعفری
امریکا، انگلیس و برخی از کشورهای اروپایی به شهروندان خود گفتهاند که
هر چه سریعتر خاک اوکراین را ترک کنند. این درخواست و هشدار نه فقط شهروندان این
کشورها، که بخش بزرگی از جامعه اوکراین را که دستشان به دهانشان میرسد را تشویق
به خروج از این کشور میکند. من بلد نیستم، اما آنهایی که روسی میدانند یا
دوستانی که ساکن اوکراین یا کشورهای شرق اروپا هستند، میتوانند این روزها مسیر
مهاجرت نخبگان مالی، فکری و دانشگاهی اوکراین به سمت غرب را به عینه مشاهده کنند.
اگر کمی دقت کنید، انگلیس و امریکا با آغوش باز این افراد را میپذیرند،
آنها کسانی هستند که هم سرمایه با خود میآورند و هم فکر و هم نیروی کار مفت! چهچیزی
بهتر از این؟! در حالی که مقامات کیف تاکید دارند جنگ نخواهد شد، اما در لندن و
واشنگتن انگار گوشها تیزتر است و البته آنها دنبال اهداف خود هستند. خیانتی که
زلنسکی و دوستان غربگرایش به اوکراین کردند را هیچوقت تاریخ فراموش نخواهد کرد.
دهها میلیارد دلار سرمایه و هزاران نفر از دهک رده اول این کشور به سمت غرب رفتند
و شاید بخش بسیار اندکی از آنها برگردند.
این کاری بود که در طول چند دهه گذشته با مردم ما کردند، سالهای سال
از احتمال جنگ گفتند، جفنگ بافتند، ایران را تحریم کردند تا شرایط زندگی در داخل
سخت شود، مردم در تنگنا قرار گرفته و اقتصاد فلج شود؛ سپس تبلیغ کردند و باغ بهشتی
از غرب ساختند تا هزاران هزار ایرانی که فکر میکردند آنجا بهشت است بار بسته و
بروند، جریانی که هنوز هم ادامه دارد و اتاق فکر صهیونیسم بینالملل در کنار
افسران انگلیسی در لندن اصلیترین طراحان این راهبرد شیطانی علیه ملت ایران هستند.
آنها همچنان بر ادامه تحریمها تاکید دارند و آخرین بار نخستوزیر رژیم صهیونیستی
در تماس با بایدن از او خواست تا تحریمها ادامه پیدا کند.
آنها که میبینند دیگر با تهدید به جنگ و استراتژی کشتیهای توپدار
نمیتوانند ایرانیها را بترسانند و خودشان میدانند این کشتیها در لحظهای طعمه
آتش و قعر اقیانوسها خواهد شد، تحریمها را ادامه میدهند. دلیل اینکه دولت فعلی
امریکا که مدعی بازگشت به برجام است همچنان بر باقیماندن بخشی از تحریمها تاکید
دارد ادامه دادن همین مسیر است تا اقتصاد ایران رونق نگیرد، تا شغل ایجاد نشود، تا
فضای کسبوکار بهتر نگردد تا جوان ایرانی در داخل سرخورده شود، ناامید شده و تنها
راه نجات را رفتن به غرب، بهویژه امریکا و کانادا ببیند. ایران حتی اگر تمامقد
تسلیم امریکا شود باز هم کاری میکنند تا قشر فرهیخته جامعه از کشور مهاجرت کنند.
در واقع، این مهاجران بودهاند که در طول چند دهه گذشته امریکا را ساختهاند،
دانشمندان غیر امریکایی بودند که امریکا را به این مرحله از پیشرفت رساندند؛ چراکه
خود امریکاییها –کسانی که نسل اندر نسل در این کشور زندگی کردهاند– بسیار خنگتر از آن
چیزی هستند که بتوانند جایی مثل ناسا را اداره کنند در حالی که سازمان فضایی روسیه
و چین کاملا بومی است و همین مساله در مورد هند و ژاپن هم صادق است. حالا داستان
اوکراین است. هزاران شهروند ثروتمند، دانشمند و تحصیلکرده در این کشور حضور دارند
که در صورت مهاجرت به انگلیس ورشکسته و امریکایی نیازمند به چنین افرادی میتوانند
این کشورها را تکان دهند.
هشدارهای علنی برای دیپلماتها و شهروندان و موافقت نکردن با خواستههای
حداقلی مسکو فقط و فقط برای این است که اوکراین مورد حمله قرار بگیرد تا آنگاه خیل
بیشتری از نخبگان این کشور با احساس خطر راه غرب را در پیش بگیرند. سران غربگرای
حاکم بر کیف هم آن اندازه ابله هستند که نمیفهمند که دارند چه غلطی میکنند. در
سایه تهدید جنگ بدون شک بازار سرمایه این کشور سقوط کرده، ارزش پول ملی اوکراین
پایین آمده و فضای کسبوکار در آنجا ضعیف شده است. حتی بسیاری از کشورهایی که غلات
و حبوبات از این کشور میخریدند در اندیشه پیدا کردن جایگزین برای آن هستند.
به هر حال، سیاست کثیف غرب در جهان امروز ریشهای عمیق دارد. ملتها تا
زمانی که خواب هستند، تا زمانی که ملتها گرفتار بوقهای تبلیغاتی غرب هستند، تا
زمانی که به خودباوری نرسیده و خودشان نتوانند برای خود تصمیم بگیرند و اختیارشان
را بهدست قدرتهایی بسپارند که نهایت فکر و اندیشهشان منافع خودشان است شاهد
چنین اتفاقهایی هستیم. غربیها بیش از سه قرن است که سوار ملتهای جهان هستند و
نمیخواهند پیاده شوند و میدانند اگر پیاده شدند دیگر هیچ جایگاهی پیدا نخواهند
کرد. جهان نیاز به سمتوسوی جدیدی دارد.