فاطمه آبادی
همایون خرم از نوابغ موسیقی ایران بود که در سال ۱۳۰۹ در بوشهر متولد شد. مادرش از شیفتگان
موسیقی اصیل ایرانی بود و از مقامهای موسیقی ایرانی به دستگاه همایون علاقهای
وافر داشت. به همین دلیل هم نام همایون را برای فرزند خود انتخاب کرد.
خرم از همان ابتدای زندگی، بسیار مورد توجه والدین خود قرار گرفت، بهطوری
که خود او در دوران حیاتش در این خصوص گفته بود: «من تربیت و موفقیت خود را مدیون
مادرم هستم که همیشه مرا به سوی هنرها هدایت کرده و پیوسته مشوق من در امر تحصیل
از شاگردان ممتاز بودهام، مادرم علاقه وافری به موسیقی داشت. مدتی نزد مرتضی خان
نی داوود تار مشق کرده بود و برای اینکه ذوق ما را تحریک کند، هر روز با نوای موسیقی
که از صفحات گرامافون شنیده میشد ما را سرگرم میکرد.»
در نهایت همایون خرم در همان کودکی بهشدت تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرد
و مادر وی، وقتی میبیند پسرش اینچنین مشتاق نوازندگی و موسیقی است، یک ویولن به
مبلغ ۱۲ تومان برای وی خریداری میکند
تا اینکه پس از یک ماه از طریق یکی از بستگانش به ابوالحسن صبا معرفی میشود و از ۱۳۲۱ خورشیدی به جمع شاگردان استاد بزرگ
موسیقی ایرانزمین در میآید و افتخار شاگردی وی را پیدا میکند.
خرم مدت سه سال نزد صبا به فراگیری فن نواختن ویولن مشغول میشود و
چنان پیشرفت در نواختن این ساز میکند که بنا بر پیشنهاد ابوالحسن صبا در امتحان
نوازندگی رادیو شرکت و بهعنوان نوازنده ۱۴
ساله چندین بار در رادیو نوازندگی میکند...
وی تحصیلات عمومی خود را در مدارس گوناگون گذراند و به هنرسرای عالی
رفت و موفق به دریافت مدرک لیسانس در رشته علوم مهندسی برق شد، خرم از ۱۳۳۳ خورشیدی بهطور رسمی به عنوان نوازنده
به استخدام رادیو درآمد که ابتدا در ارکستر مرحوم علی محمد خادم میثاق به کار
پرداخت و آهنگهایی را هم برای این ارکستر میساخت و اجرا میکردند تا اینکه در ۱۳۳۵ خورشیدی به رهبری شماره ۲ منصوب شد که این ارکستر با هشت
خواننده کار میکرد که ۴ خواننده با
حبیبالله بدیعی و ۴ خواننده با
همایون خرم برنامه اجرا میکردند.
خرم تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه علم و صنعت ایران در رشته
مهندسی برق ادامه داد. در جلد سوم کتاب موسیقیدان ایرانی نوشته پژمان اکبرزاده
آمدهاست: «پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، فعالیتهای اجرایی همایون خرم دچار
وقفهای چندین ساله شد. اوقات او از آن پس، بیشتر صرف تدریس خصوصی ویولن و فعالیتهای
پژوهشی درباره موسیقی ایرانی شد.»
برخی از کارشناسان حوزه موسیقی در خصوص سازنوازی خرم بر این باورند
که «ساز همایون خرم، سازی پر صلابت، سنگین و عاری از هر نوع خودنمایی بود. اگرچه
در شیریننوازی خرم را نمیتوان با پرویز یاحقی و حبیبالله بدیعی همتراز دانست،
با این حال، توانایی او در آفرینش آنی ملودیهای جاندار و جذاب، بافت تکنوازیهای
او را به مراتب از کارهای دیگران خوشساختتر و پرمایهتر میسازد.
از این بابت خرم و علی تجویدی را میتوان در یک گروه قرار داد، چون
قابلیت آهنگسازی این دو بر نوازندگیشان چیره بود، درست عکس آنچه درباره بدیعی و یاحقی
میتوان گفت. نباید از قلم انداخت که خرم، همانند تجویدی، آهنگسازی تجربی و ذوقی
نبود. وی بنیادهای علمی آهنگسازی را آموخته بود و بر آنها تسلط داشت. از جمله اینکه
هارمونی را با فریدون فرزانه و با شیوه سارلی فراگرفته و در سازبندی از کورساکف
متأثر بود.»
نوآوریهای خرم در تنظیم کارهایش موجب ماندگاری بسیاری از قطعات
شورانگیزش شد تا جایی که امروز کمتر ایرانی را مییابید که ترانه «امشب در سر شوری
دارم» زمزمه نکند! کارهای ارکستری او که بیشتر جملهبندیهایی مرکب و پیچیده توأم
با ضرب آهنگهای بسیار متنوع دارند، نمونههای گاه سمفونی گونهای از موسیقی ایرانی
به دست میدهند که کمتر آهنگسازی یارای برابری با آنها را داشتهاست.
خرم با خوانندگان توانا و حرفهای دوران طلایی موسیقی ایران همکاری
نزدیک داشتهاست. حسین قوامی، شجریان، گلپا و ایرج از آن جملهاند. با وجود آن که
برخی از کارهای خرم با صدای خوانندگان دیگر بازخوانی شدهاست، مشکل میتوان گفت که
درخشش و ظرافت بازخوانی ها به پای اجراهای گذشته میرسد.
جوانان بسیاری در بیش از سه دهه تدریس از محضر درس خرم بهرمند شدند
که امروز امانتدار مکتب استاد خود هستند اما خرم در گفت وگویی با علی دهباشی در
نشریه بخارا از مانی فرضی، پژمان پورزند و بابک شهرکی به عنوان زبدهترین شاگردان
خود نام میبرد.
کتاب «غوغای ستارگان» که -نام آن برگرفته از یکی قطعات معروف خرم
است- مهمترین اثر مکتوبی است که خاطرات همایون خرم را روایت میکند. این کتاب، از
آثار ارزشمند و ماندگار در حوزه ادبیات و موسیقی به شمار میرود.
بدون اغراق، همایون خرم، بخشی از حافظه تاریخی موسیقی ایران را با
خلق آثاری همچون «تو ای پری کجایی»، «رسوای زمانه منم» «امشب در سر شوری دارم» مینای
شکسته، غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم)، بگذر از کوی ما، پیک سحری و طاقتم
ده رقم زده است.
او از جمله ملودیپردازان شاخص وماندگار در تاریخ موسیقی ایران بهشمار
میرود و یکی از رموز ماندگاری این آثار غنای ملودیک و ارزش موزیکالیته و قدرت
ملودیها بود که همگی بیانگر نبوغ همایون خرم در کار آهنگسازی است.
قطعه رفته با صدای یکی از خوانندگان زن قبل از انقلاب، یکی از قطعات
بسیار زیبا و خاطرهانگیزی است که این آهنگساز برجسته ساخت. خرم در خصوص این قطعه
گفته بود: «آقای رحیم معینی کرمانشاهی شعری سرود و کلام روی آهنگ گذاشته شده بود و
ارتباط خیلی زیبایی برقرار شد. تمرین کردیم حتی من زمزمه کردم و با ویلن خود آن را
اجرا کردم و خواندم تا خانم الهه خوب یاد بگیرد. این گذشت و بعد اواخر سال ۱۳۵۷ رسید و خانم الهه هم از ایران رفتند و
من دیگر خبری از این آهنگ نداشتم.
حدود سالهای ۶۵-۱۳۶۴
بود که خواهرزاده من که از آلمان به ایران آمده بود، طی دیداری که با هم داشتیم به
من گفت: «دایی جان» اگر بدانی الهه چه آهنگی خوانده! چه کار کرده! گفتم:ببینم و او
کاست را آورد. البته روی کاست مشخصات آن نوشته نشده بود و یک کپی معمولی از روی
نسخهای بود که دیگری برایش ضبط کرده بود. آن روزها هم که مثل امروز سیدی به این
صورت رایج نبود. به هر حال نوار را پخش کردم و من دیدم عجب! عجب قشنگ است! چند بار
مرتب گفتم عجب چیز خوبی شده و چقدر شعر زیبایی دارد و اصلاً به خاطر نداشتم که این
آهنگ را خود من ساختهام.
شاید حدود ۱۰ روز بعد از
آن بود که در منزل دوست عزیزمان مرد عارف و سالک راه حقیقت، هنرمند خطاط بسیار
باارزش کشورمان شادروان استاد «مرتضی عبدالرسولی» بودیم. معمولاً جمعه ها گاهی او قرار میگذاشت و اهل شعر و ادب و موسیقی را در
منزل خود جمع میکرد. خب، به من هم خیلی محبت داشت و علاقهمند بود که من هم آنجا
باشم. من نیز بهدلیل ارادتی که به او و به جمع حاضر در آن مجلس داشتم، واقعاً هر
بار که میتوانستم میرفتم و اتفاقاً خیلی از اوقات آقای «بیژن ترقی» هم میآمدند.
آن روز هم یکی از همین جمعهها بود که به محض ورودی، آقای عبدالرسولی
جلو آمد و بعد از احوالپرسی گفت: همایون! نمیدانی که الهه چه آهنگی خوانده! دلم
میخواهد گوش کنی و باز همان آهنگ را پخش کرد.
این بار همین طور که گوش میکردم، با خود میگفتم عجب! خوب ساخته اگر من هم بودم،
اینجا را همینطوری میساختم. عین همین جمله
را میگذاشتم. همین جواب را می دادم. آهنگ
تمام شد.
از او خواهش کردم آن را
دوباره بگذارد و این مرتبه در میانه آهنگ بود که گفتم عجب یادم آمد آقای عبدالرسولی!
این آهنگ مال من است! گفت چی میگی؟ و من ماجرا را برای او تعریف کردم...»
از فعالیتهای دیگر وی میتوان
یه سخنرانی درباره موسیقی ایرانی در مراکز هنری و فرهنگی اروپا و امریکا مانند
دانشگاه UCLA، دانشگاه گیلان،
دانشگاه پزشکی شیراز (درباره استاد صبا و موسیقی ایرانی)، انجمن موسیقی فارس
(درباره استاد ابوالحسن صبا)، دانشگاه علامه طباطبایی (درباره مقامات موسیقی ایرانی)،
فرهنگسرای ارسباران (درباره استاد علی نقی وزیری)، دانشگاه صنعتی اصفهان (درباره
مشخصات موسیقی ایرانی) و سخنرانی های متعدد دیگر در مناسبتهای مختلف اشاره کرد.
خرم؛ هنرمندی خوشذوق و مردمدار بود. اغلب از او به نیکی یاد میشود.
خانهاش پشت پارک ساعی بود و همیشه درش به روی علاقهمندانش باز بود. او از معدود
سنتیکارانی بود که هیچ مخالفتی با موسیقی پاپ نداشت و هیچ موسیقی را تکذیب نمیکرد.
به اعتقاد خرم؛ نوعی تحرک در این نوع موسیقی وجود دارد و جوانان به این تحرک نیاز
دارند.
وی در این باره گفته بود: «نحوه بیان باید جالب و زیبا باشد و اگر
نحوه بیان زیبا و از ساختاری خوب برخوردار باشد، بسیار موثر است، درحالی که من
خودم عاشق سهگاه، چهارگاه و بیات ترک هستم، اعتقاد دارم اگر موسیقی اصیل دارای
ساختاری بد باشد، از موسیقی پاپ بدتر نیست؛ بنابراین اگر رعایت شود، همه انواع موسیقی
میتوانند یک نوع نیاز را برطرف کنند.»
بخش گستردهای از آثار خرم حافظه موسیقایی حداقل سه نسل از ایرانیان
را در سیطره خود دارد.
با این اوصاف، همایون خرم که 28 دی 1391 چشم از جهان فروبست، آثار
فاخری را برای موسیقی اصیل ایرانی به یادگار گذاشته است که یکی از این آثار شنیدنی
و شورانگیز، قطعه «سرگشته» است که به «تو ای پری کجایی» معروف شده است. این قطعه
نوستالژیک قرار است در هشتمین برنامه «دورها آواییاست» همزمان با سالروز تولد خرم
در شبکه دو مورد بررسی قرار بگیرد و بر برخی دیگر از آثارش نیز مروری خواهد شد.