در
تمام رویدادهای دانشجویی دهه ۷۰
و ۸۰ دانشجو بودم و همه را از نزدیک دیدم
و تجربه کردم. در طول تمام این سالها در حوادث رویدادهای گوناگون به جرات میتوانم،
بگویم حتی یکبار ماموران انتظامی یا گارد ویژه را ندیدم که بهصورت منظم و سازمانیافته
برای سرکوب دانشجویان یا دستگیری دانشجویی وارد محیط دانشگاه شوند، اما در طول چند
روز گذشته صحنههای عجیبوغریبی را در دانشگاههای امریکا میبینم که اگر یکی از
آنها در دانشگاههای ایران اتفاق افتاده بود باور کنید همین الان تمام فضای مجازی
به همراه بیبیسی، یهودی اینترآشغال، صدای امریکا، سازمان ملل، کاخ سفید و تمام
بوقهای تبلیغاتی غربی و صهیونیستی علیه ایران وارد عمل شده بودند؛ اما چون اینجا امریکاست،
کسی حق ندارد علیه رژیم کودککش و حقیر صهیونیستی و جنایتهایش اعتراض کند و
دانشگاه به پادگان تبدیل میشود.
دانشجویان
که در ظاهر در آزادترین کشور لیبرال جهان حق اعتراض دارند، اما حق هیچ اعتراضی
ندارند و مانند ربات هرچه حاکمیت، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و اتاقهای فکر طراحی
کردند و گفتند را باید پیروی و دنبال کنند و اگر بخواهند مخالف رویه موجود و آنچه
دستگاه حاکمه امریکا و نهادهای تصمیمگیر در این کشور میاندیشند عمل کنند، با
دستگیری اخراج و بیکاری روبهرو خواهند شد. تمام آنچه که در طول سالهای گذشته غربیها
برای ایران تدارک دیده بودند و علیه کشور ما بهکار میگرفتند و انجام میدادند
خدا را شکر یکی یکی دارد سر خودشان در میآید و میبینیم که آنها چگونه در برابر
حوادث اجتماعی و رویدادهای پیشآمده با بیشترین خشونت ممکن برخورد میکنند و حالا
همه متوجه شدند آنچه در ایران گذشت به هیچ عنوان قابل قیاس با غرب نیست.
دولت
امریکاه همواره برای جهان در
حوزه حقوق بشر و آزادی بیان نسخه میپیچد و میگوید جهان علیه ارزشها و هنجارهای
غربی ما باید کاملا مطیع و دستبسته آنچه را که میگوییم، بپذیرد و هیچ اعتراضی
نکند!؟ ارزشها و هنجارهایی که در طول چند دهه گذشته به شکلهای مختلف و با
ابزارهای گوناگون به جهان صادر شد و کاخ سفید با صدها ابزار مختلف که در این سالها
برای خودش در سطح جهانی تدارک دید، تلاش کرد تا آنها را اعمال و هر کسی از این
ارزشها و هنجارها تخطی کند بهشدت تحریم و تهدید و اگر هم امکان داشت به آن حمله
نظامی شود.
اما
آنچه این روزها در دانشگاههای مختلف امریکا میگذرد نشان داد که خود امریکا برای
این هنجارها و ارزشهایی که در طول این سالها تبلیغ کرده بود هیچ ارزشی قائل نیست.
آزادی بیان و آزادی عقیده تا جایی ممکن است که مخالف سیاستهای کلی و کلان نهادهای
قدرت و کانونهای ثروت در امریکا قرار نگیرد؛ هرکس بخواهد برخلاف این سیاستها و
خواستهها عمل کند بهشدت سرکوب خواهد شد. صدها تن از اساتید و دانشجویان در طول
روزهای گذشته دستگیر شده و به همین تعداد نیز با فشار دولت و نهادهای قدرت از
ادامه تحصیل در این دانشگاهها تعلیق شدهاند؟! شما فکر کنید که یک دانشجو یا یک
استاد در ایران از تحصیل و تدریس تعلیق میشد!
شما دیدهاید که پس از این حادثه چه جنجال و چه بلوایی در جهان علیه ایران
برگزار کردند؟!
اینها
را نوشتم تا حقیقت ماجرا و واقعیت جهان امروز را بیشتر و دقیقتر درک کنید و فکر
نکنید در غرب جایی که فریاد حقوق بشر، آزادی بیان و دیگر موارد را سر میدهند به
روز عمل که برسد خودشان به هیچ کدام از آنها نه باور دارند و نه ایمان. برای
رهبران امریکا فقط منافع اهمیت دارد آنها فقط دنبال تداوم حاکمیت خود هستند و نمیدانند
آنچه در این روزها در دانشگاههای امریکا میگذرد فعال کردن گسلهایی است که باعث
تلاطمهای سنگین و گسترده در جامعه امریکا خواهد شد. جامعه امریکا از این به بعد
نهتنها رژیم صهیونیستی را بیش از پیش خواهد شناخت، بلکه نگاه و نگرشش نسبت به
رفتارهای حاکمیت نیز تغییر بنیادین خواهد کرد.
اما
بزرگترین اتفاق و حادثه در بیرون از مرزهای امریکا در جایی که سران کاخ سفید در
طول ۸۰ سال پس از جنگ جهانی دوم تلاش کردند
سیمایی «منجیگونه» و «نجاتبخش» از خود برای مردم جهان بسازند اتفاق خواهد افتاد.
مردم جهان که چهره واقعی امریکا را پس از اشغال عراق و افغانستان و جنگافروزیهای
گوناگون در طول دو دهه گذشته دیده بودند و در طول هفت ماه گذشته با چشم باز دیدند
چگونه رژیمی آپارتاید و اشغالگر با حمایتهای امریکا بزرگترین زندان جهان را به
خاک و خون کشید به دهها هزار نفر را زخمی، تمام بیمارستانها و مراکز آموزشی و
خدماتی را ویران و تمام نهادهای کمکرسان را قتل عام و نزدیک به ۲ میلیون نفر را گرسنه و تشنه و بیخانمان
در یک منطقه بسیار کوچک سرگردان کرده و هر روز هم آنها را بمبها و تسلیحات امریکایی میکشد، دیگر نمیتوانند
ادعاها و دروغهای سران کاخ سفید و بوقهای تبلیغاتی آنها را باور کنند.
شاید
نگاهی گذرا به سفرهای وزیر خارجه و دیگر مقامات امریکایی در طول هفت ماه گذشته
بتواند این قضاوت جهانی نسبت به امریکا را بیش از پیش به چشم ما بنشاند؛ آنتونی بلینکن
بهعنوان یک یهودی و صهیونیست که مجوزهایش برای قتل عام مردم غزه و حمایتهایش از
این رژیم برای همه جهانیان مثل روز روشن است دیگر نهتنها جرات نمیکند آزادانه و
بیپروا به کشورهای مختلف جهان سفر کند، بلکه جرات آن را ندارد از حقوق بشر و آزادی
بیان و ... حرف بزند. این کوچکترین و سادهترین خروجی رفتارهای دولت امریکا در طول
۷ ماه گذشته است که خودش را فدای رژیمی
جهنمی و خونخوار کرد و با وجود تمام تلاشها برای آنکه این حمایتها از این جنایتکار
را توجیه کند ولی دیگر فایده ندارد و جامعه امریکا بهخوبی متوجه اصل ماجرا شده
است.
مهم
همین است که مردم امریکا فهمیدند و دانستند که داستان از چه قرار است و دولت آنها
که این همه ادعای دفاع از انسانها، حقوق بشر، نجات بشر و مبارزه برای آزادی بیان
را دارد خود به هیچ کدام از این موارد پایبند نیست. این بزرگترین و مهمترین شکست
پس از شکست در عرصه جهانی است؛ حالا مشکلات به داخل خود امریکا منتقل شده و نوبت شکست
و گسست در رابطه دولت و ملت امریکا فرا رسیده و هیچکس نمیتواند از این سرنوشت
محتوم جلوگیری کند؛ چرا که خود سران کاخ سفید و سیاستگذاران و حاکمان آشکار مخفی
در نهادهای قدرت و ثروت در این کشور چنین طراحی کرده و چنین خواستند.