بامداد جنوب: شاخص کل بورس هر روز در ریزش آمار جدیدی را ثبت میکند،
در جریان معاملات روز دوشنبه در بازار بورس اوراق بهادار تهران ارزش معاملات در
حوالی 3500 میلیارد تومانی کار خود را تمام کرد ارزش بازار نیز همچنان مسیر نزولی
را دارد و از هشت هزار همتی ابتدای اردیبهشتماه خود را به عدد 7064 همت رسانده
است. چیزی نزدیک به یک هزار میلیارد تومان از ارزش بازار بورس تهران ظرف یک ماه
کاری از بین رفته است. عدد شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نیز از محدودههای 3/2
میلیون واحدی خود را در یکقدمی دو میلیون واحدی میبیند و تنها 56 هزار واحد با
آن فاصله دارد. بازار این روزها بیشتر به فضای سیاسی توجه دارد و با دامنه نوسان
محدود دو درصدی و باارزش معاملاتی پایین عملا دست از معامله و فعالیت کشیده است و
گویی منتظر است تا با تغییر دولت سیاستهای پولی نیز دستخوش تغییرات شود.
انتخابات آینده رئیسجمهوری و شروع مجلس شورای
اسلامی باعث شده است تا تغییر وزیر اقتصاد و رئیسکل بانک مرکزی در دولت بعدی بیش
از پیش مورد انتظار باشد و بعید به نظر میرسد فرزین و خاندوزی بتوانند در دولت
چهاردهم صندلی خود را حفظ کنند. برای مثال در همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی
در روز دوشنبه وضعیت بازار سرمایه، سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، چند نرخی ماندن
ارز و ... ازجمله مواردی بود که وزیران پیشین اقتصاد، رئیس سابق بانک مرکزی و دیگر
سخنرانان این همایش به استناد آن به انتقاد از وزیر اقتصاد و رویکرد بانک مرکزی
پرداختند و دفاعیه رئیسکل بانک مرکزی نیز نتوانست اقناعکننده باشد.
محمدرضا فرزین در توضیح حالوروز این روزهای
بازار سرمایه گفت: نرخ بهره ۳۰ درصد اواخر سال ۱۴۰۲ ابلاغ و اجرا شد، اما بورس مدتهاست
که منفی است! نمیخواهیم سیاستهای بانک مرکزی موجب کاهش ارزش سهام بازار سرمایه
شود.
رئیسکل بانک مرکزی با اعلام اینکه بنا به آمار بانک مرکزی تورم نقطهبهنقطه
بهای مصرفکننده با ۱۸٫۴ واحد کاهش از ۴۹٫۴ درصد در بهمن ۱۴۰۱ به ۳۱ درصد در اردیبهشتماه
۱۴۰۳ کاهشیافته است گفت: امیدوارم باسیاست اتخاذی تورم نقطهبهنقطه را به ۲۰ درصد
برسانیم.
البته این در حالی بود که وزیر اقتصاد چندی پیش
گلایه اهالی بازار سرمایه در خصوص نرخ اوراق را پذیرفته بود؛ اما رئیس بانک مرکزی
همچنان به سیاست خود پایبند است، همانطور که نرخ دلار در بازار آزاد را قبول
ندارد.
همیشه سیاستهای دولت و بهویژه بانک مرکزی در
همه دنیا بر بورس تاثیر مستقیمی دارد، بهعنوانمثال در آمریکا و با ارائه گزارشهای
هفتگی و ماهانه از وضعیت نرخ بهره، تورم تولیدکننده و تورم مصرفکننده بورس به سمت
بالا یا پایین حرکت میکند. در ایران اما بورس تاثیر بسیار بیشتری از سیاستهای
کلان برده و بهنوعی دولت نقش اول و آخر در بورس را بازی میکند، به گواه آمار بیش
از 65 درصد شرکتهای بورس در دست دولت و نهادهای دولتی است و اینگونه است که سیاستهای
کلان اقتصادی دولت در بورس تأثیر مستقیمی دارد.
اولویت دولت در سال 1402 کنترل تورم، کنترل پمپاژ
پولی، احتیاط در تسهیلات خرد و کلان و پایین آوردن تورم مصرفکننده و تولیدکننده
بود، دولت برای این اقدام نرخ بهره را به بالاترین سطح برده و این سیاست در ابتدای
سال 1403 با شدت بیشتری ادامه یافت بهنحویکه نرخ اوراق اخزا که دولت در بازار
سرمایه به فروش رساند به 38 درصد رسید که بسیار بالا است. طبیعتا با این نوع سیاست
انقباضی که دولت انجام داد بورس وضعیت خوبی را تجربه نکرد و سال 1402 یکی از سالهای
بد برای بازار سرمایه بود. با این نوع سیاست بسیاری از نمادهای بورسی بیش از 50
درصد در یک سال اخیر ضرر کردهاند و پول سهامداران آن بیارزش شده است؛ اما نکته غمانگیزتر
این است که تورم در کشور 50 درصد بوده و عملا فعالان بازار سرمایه با نوعی افسردگی
و وضعیت نامناسب روانی روبرو شدهاند. اکنون بورس به پایینترین محدوده رسیده و
کار بهجایی رسیده که ارزش دلاری بازار سرمایه به بیشتر از نصف کاهشیافته و بازار
سرمایه به ارزشمندترین بازار سرمایهگذاری تبدیلشده است، وقتی یک بازار برای سرمایهگذاری
ارزشمند میشود شاهد واکنشهای مثبت در آن خواهیم بود.
با نگاه تکنیکال نیز بورس در بهترین وضعیت کف خود
قرار دارد اما اینگونه نیست که هر کفی به سمت پایین شکسته نشود و اگر سیاستهای
انقباضی با دولت چهاردهم ادامه پیدا کند قطعا بورس کفهای جدیدی را به خود خواهد دید،
اما بعید است که دولت چهاردهم بتواند سیاستهای انقباضی یک سال اخیر دولت سیزدهم
را ادامه دهد زیرا تعادل در صورت مالی شرکتها از بین رفته و خروج سرمایه شدت
خواهد گرفت و ازاینرو پیشبینی میشود سیاستهای کنترل تورم در دولت چهاردهم با
تعدیل بیشتری نسبت به دولت سیزدهم رخ دهد.