الهام بهروزی
توسعه پایدار یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که هر جامعه
برای پیشرفت و شکوفایی خود بدان نیازمند است. بیشک برای رسیدن به این مفهوم
بنیادی و اساسی، ابتدا باید شهروندی آگاه، مسوولیتپذیر و دوستدار محیط زیست در
فضای شهری پرورش بدهیم، فضایی که باید منعکسکننده خواستهها و پاسخگوی نیازهای
شهروندان باشد.
بدیهی است فضای شهری، فضایی منحصربهفرد برای فرهنگی خاص
است که با تصمیمات انسانی؛ فردی یا جمعی؛ اختیاری یا اجباری؛ آگاهانه یا ناآگاهانه
دائم در حال تغییر است. از دید جامعهشناسان، شهر مجموعهای فرهنگی، کالبدی است که
بر اساس نیازها، فعالیتها و رفتارهای ساکنان آن شکل گرفته است. انسانها در این
فضا بسته به نیازهای فردی یا گروهی خود فعالیت کرده و الگوهای رفتاری خاص خود را
عرضه میکنند.
بنابراین کسی که شهروند است، شهر را جزئی از خود و خود را
جزئی از شهر میداند. از اینرو، جاهطلب نیست، سروصدا نمیکند و به فضای شهری
آسیب و صدمه وارد نمیکند، بلکه سعی میکند با رفتارهایی آگاهانه و هویتمندانه به
توسعه فضای شهری کمک و از رفتارهای آسیبزا و مخل آرامش و آسایش دیگر شهروندان و
شهرنشینان دوری کند.
علی بیروتی، نویسنده بوشهری در کتاب «تفکر زیبا، شهر زیبا»
که سال 1402 به همت انتشارات «ارشدان» راهی بازار کتاب کرده است، به تبیین وظایف
شهروندی برای داشتن شهری زیبا پرداخته است. او معتقد است که «شهروندان بازیگران
میدانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند، پس تعلیم و تربیت یک شهروند نیاز ضروری
برای داشتن یک جامعه ایدهآل است.»
نویسنده کتاب «تفکر زیبا، شهر زیبا» با تشریح اهمیت تعلیم و
تربیت شهروندان برای داشتن شهری زیبا و جامعهای ایدهآل به بامداد جنوب گفت: معتقدم
که شهروند مسوول، حساس و متعهد میتواند مشارکت اجتماعی را پرورش دهد و گامهای
موثری را برای رسیدن به یک زندگی مطلوب اجتماعی در شهرها بردارد. بنابراین آموزش و
تربیت شهروند از نیازهای شکلگیری زندگی اجتماعی مطلوب است و بایستی بستر مناسبی
در شهرها شکل بگیرد که بتوان احساس مسوولیت شهروند و ارتباط شهروند با مدیران شهری
را ارتقا داد و با کم کردن فاصلهها بین مردم و مدیران شهری، طرحها و برنامهها
با مردم و برای مردم شکل پذیرد که شهروندان برای اجرای طرحهایی که خود در برنامهریزی
آن نقش داشتهاند، بازوی اجرایی شوند.
علی بیروتی با تاکید بر اینکه شهروند یکی از مهمترین عامل
شکلدهی به محیطهای شهری است، افزود: ما شهر را برای شهروند میسازیم. پس مهم است
که نظر شهروند و خواستههای او در آن دیده شود. بنابراین ابتدا باید با افزایش
معلومات به نظر و خواستههای او بال و پر بدهیم و دید زیبایی را برای شهروند نسبت
به شهر خلق کنیم. با آموزش و تغییر در طرز تفکر او نسبت به محیط اطرافش و بهبود
برداشتها و جهانبینی شهروند به صورت تدریجی به فضاهای شهری مطلوب دست یابیم که
این نیازمند یک برنامه یا زمانبندی مشخص است.
وی در معرفی شهر بیان کرد: شهر جایی است که کودکان ما در آن
رشد میکنند. فضاهای شهری با معماری خاص خود و زیبایی که به نمایش میگذارند،
خیابانها با نظمشان، مغازهها با رنگشان و شهروندان با رفتارشان ذهن کودکان ما را
پرورش میدهند. لازمه آرامش در شهر نظم است، وظیفهشناسی است، رعایت مقررات است که
آن را به محلی برای زندگی مطلوب تبدیل میکند.
این استاد دانشگاه و کارشناس مدیریت شهری با اشاره به اینکه
نحوه رفتار یک شهروند در شهر اثر خیلی مهمی بر رفتار دیگر افراد جامعه دارد، گفت: عملکرد
تک تک شهروندان که نشات گرفته از نوع تفکر و دید آنها است نیز به طور مستقیم بر
فضاهای شهری و کیفیت زندگی در شهر تاثیر دارد. این امر مهم بایستی در اولویت اصول
شهرنشینی قرار گیرد؛ چراکه یک شهروند ناآگاه به اصول زندگی اجتماعی، میتواند
تاثیر مخربی را به روان دیگر شهروندان و شکلگیری فضاهای شهری و جامعه وارد کند.
بیروتی با بیان اینکه امروزه در کشورهای در حال توسعه،
مشارکت عمومی شهروندان در توسعه سرزمینشان موضوع مهمی بوده و نه تنها به عنوان یک
نظریه، تحلیل و بررسی میشود، بلکه در عمل از نتایج این مهم بهرهمند هستند،
افزود: پس حل انبوه مسائل و مشکلات جامعه بشری با مشارکت مردم در امور شهری انجامپذیر
بوده و میتواند به بهبود کیفیت زندگی شهری کمک کند. بنابراین بایستی شهروند را
طوری آموزش داد که مسوولیتپذیر تربیت شود و نسبت به جامعه و محیطهای اطرافش بیتفاوت
باشد.
وی با اشاره به اینکه در طول سالهای متمادی و سفرهایی که
به بیشتر کشورهای جهان داشتم، خارج از بحث عقاید، باورها، مذهب و عادتها، مقولهای
که همیشه برایم جلب توجه میکرد، رعایت حقوق یکدیگر از سوی شهروندان این کشورها
بود، تصریح کرد: احترام به حقوق دیگران، تفاوتهایی را در کیفیت زندگی آنها ایجاد
کرده بود. از همین رو، بهمنظور ارتقای فرهنگ شهروندی و ایجاد حس مسوولیتپذیری و
مشارکت و حس تعلق به شهر در شهروندان ایرانی درصدد برآمدم تا کتاب «تفکر زیبا، شهر
زیبا» را بنویسم. از دید من، بیتفاوتی به محیط اطراف یکی از مهمترین عوامل تخریب
فضای شهری است که باید به شهروندان آموزش لازم داده شود تا با دخل و تصرف بیبرنامه
و غلط به محیطهای شهری آسیبی نزنند و طرحهای توسعه شهری را دچار چالش نکنند و با
زیادهخواهی غیراصولی فضاهای شهری را برای شهروندان به محیطی ناآرام تبدیل نکنند.
به عقیده وی، انسان همواره نیازمند آرامش است و زندگی در
شهرها نباید باعث برهم زدن آرامش افراد شود و همچنان که با افزایش جمعیت و پیشرفت
صنعت و تکنولوژی در کنار انسان زندگی شهری به مخاطره میافتد، بایستی فرهنگ و نوع
برخورد با این نوآوریها در کنار انسان رشد کند. بنابراین بایستی شهروند را برای
زندگی در شهر تربیت و با اصول زندگی شهری و زندگی اجتماعی آشنا کرد تا بداند رعایت حقوق دیگران را سرلوحه زندگی
خود قرار دهد. بیشک آرامش درونی شهروندان، کیفیت زندگی در شهر را مطلوبتر میکند
و باعث میشود زیباییهای بیشتری از سوی دیگر شهروندان خلق شود. برای مثال، رفتار
رانندگان در شهر بسیار مهم است. شما بارها دیدهاید که رانندهای با تغییر جهت
یکهویی بدون راهنما زدن یا با بوقزدنهای پی در پی، حقوق عابران یا سایر رانندگان
را زیر سوال برده و منجر به بروز رفتارهای تنشزا و خشونتآمیز در فضای شهری شده
است. قطعا اگر این راننده رفتار شهروندی خود را رعایت کند، هرگز فضای شهری را به
تنش نمیکشاند!
بیروتی با تاکید بر اینکه زندگی اجتماعی مطلوب در شهر
مستلزم این است که میان مردم آن شهر روابطی خوب وجود داشته باشد، تصریح کرد: برای
داشتن روابط خوب و برقراری نظم و عدالت در جامعه نیاز به تکالیفی است که فرد در
زندگی اجتماعی خود بایستی رعایت کند. بیشک اگر افراد جامعه نیکی و دوستی را پیشه
و اخلاق را بر تمام شئون زندگی حاکم کنند، دست نیاز به قانون کوتاه خواهد شد اما
واقعیت این است که با گذشت زمان، اخلاق به دلیل بیتفاوتی افراد به قوانین و حقوق
یکدیگر رنگ میبازد، جامعه خشن میشود که اینجا حضور قانون ضرورت پیدا میکند.
نویسنده کتاب «تفکر زیبا، شهر زیبا» تاکید کرد: قواعدی نیاز
است تا قوه حاکم با ضمانت اجرایی آنها را برای داشتن فضای شهری آرام اجرایی کند.
با این قواعد میتوان روابط اشخاص را منظم کرد و عدالت را مستقر ساخت. فراموش
نکنیم که شهر را مردم میسازند، نه شهرسازان و معماران و سیاستمداران! چراکه مردم
بر اساس ذهن، اندیشه، خواسته و ضرورتهای زندگی خود و فرهنگ غالب خود شهر را شکل
میدهند و به فضای شهری هویت و جان میبخشند. پس تربیت شهروندان و مانوس کردن آنها
به قوانین لازمه زندگی اجتماعی مطلوب است.
بیروتی فرهنگ شهرنشینی، حقوق شهروندی و آموزش شهروندی را
مولفههای ضروری برای دستیابی به یک جامعه پویا دانست و گفت: بیشک برای تربیت یک
شهروند باید روی موضوعات متفاوتی کار شود. ارتقای دانش و آگاهی شهروند، حس تعلق و
وطنپرستی، قانونمداری و دیدن مصالح جامعه، مسوولیتپذیری و تعهد، مشارکت و
انتقادپذیری و انعطافپذیری موضوعاتی است که باید به شهروندان آموزش داده شود.
باید برای داشتن جامعهای پویا روی افزایش آگاهی شهروندان و تشریح قوانین و حقوق
شهروندی کار شود.